24 - 11 - 2022
خوابگردی سران اتحادیه اروپا
زهرا رحیمی- نشریه اکونومیست طی گزارشی با عنوان «این خوابگردها» به انفعال سران اتحادیه اروپا در مواجهه با بحران اروپا پرداخته و هشدار میدهد اگر این شرایط ادامه داشته باشد، شرایط به مراتب خطرناکتر خواهد شد. اکونومیست گزارش خود را اینطور آغاز میکند: شاید ندانید اما اتحادیه اروپا هفته گذشته یک نشست برگزار کرد. نخستوزیران، روسای جمهور و صدراعظمها نیمی از روز چهارشنبه را به ارزیابی مسایلی چون انرژی و مالیات اختصاص دادند. جلسات پیشین این مقامات طی سال گذشته میلادی با محوریت گفتوگو در خصوص شکست قریبالوقوع یورو برگزار میشد. امروز اما رهبران اروپا متذکر میشوند که اصلاحات به اکثر بخشهای ناحیه یورو راه یافته و برخی کشورهای جنوب اروپا در حال بازیابی رقابتپذیری خود هستند. پیش از این هیچکس نمیتوانست تظاهر کند که شرایط مساعد است، اروپاییها به خوبی میدانند کاری سخت و فداکاریهای زیادی را پیشروی دارند اما اوج این بحران به گذشته تعلق دارد.
این یک داستان برای تزریق اطمینان دوباره به تمام کسانی است که از اوج و فرود یورو لطمه دیدهاند و آنها واقعا مشتاق هستند که این داستان را باور کنند. متاسفانه این عقیده که یورو مشکلی متعلق به زمان گذشته است، خیالی خطرناک خواهد بود. در واقعیت، سران اروپا در حال خوابگردی در یک زمین لمیزرع اقتصادی هستند.
اقتصاد ناحیه یورو شش سه ماه متوالی است که با افت تولید ناخالص داخلی روبهرو است و این امر در حال سرایت به «کشورهای مرکز» از جمله فنلاند و هلند است که هر دو در سه ماهه نخست سالجاری میلادی انقباض مالی را تجربه کردند. میزان خردهفروشی رو به کاهش است، نرخ بیکاری که بالاتر از ۱۲ درصد اعلام شده، یک رکورد است و از هر چهار اسپانیایی، یک نفر کار خود را از دست داده است. با وجود کاهش شدید مخارج، کسری بودجه دولتها همچنان رو به افزایش است و مجموع بدهی دولت، خانوار و شرکتها هنوز بیش از اندازه بالاست. بانکها با افت سرمایه روبهرو هستند و وامدهندگان بینالمللی نگران خسارات آتی خود هستند. تمام این عوامل باعث سختیهای اقتصادی شده که دورنمای رشد آتی را مختل میکنند. شاید ناحیه یورو در آستانه فروپاشی نباشد اما آرامشی که در بروکسل موج میزند را نمیتوان نشانهای از سپری کردن دوران نقاهت پس از زوال دانست.
سران اروپایی باید از این سستی و رخوت خارج شوند. آنها باید بدانند که درصورت عدم اجرای اقداماتی در این جهت، ناحیه یورو با رکود یا سقوط و احتمالا هر دو روبهرو خواهد شد.
پس از تجربه کردن چند سال بحرانی، اقدامات ضروری برای مقابله با این بحران آشکار است. وظیفه فوری سران اروپا قطع روابط بیش از حد ضعیف بانکها و دولتهاست. این همان هدفی بود که اتحادیه بانکداری سال گذشته در مورد آن به توافق رسید اما با کاهش یافتن فشارها این اتحادیه گرفتار مسایل فنی و دیگر مسایل بنیادی شدند به عبارت دیگر کشورهایی مانند آلمان، فنلاند و هلند باید بار اشتباهات دیگر کشورها را تحمل کنند. بانکهای اروپایی نیازمند تامین بودجه هستند. آمریکا پیش از اروپا از رکود خارج شد، نه به خاطر اینکه با بحرانی کم عمقتر مواجه بود بلکه به این دلیل که به سرعت بانکهای خود را سامان داد تا بتوانند باردیگر روند اعطای وام را آغاز کنند.
علاوه بر این، ناحیه یورو نیازمند اصلاحات برای تقویت روند رشد است. اتحادیه اروپا باید بازار خود را گسترش دهد به جای آنکه به خط قرمزها فکر کند، باید توافقنامه تجارت آزاد پیشنهادی از سوی آمریکا، بزرگترین شریک تجاری اروپا را پیگیری کند. در عین حال باید اقدامات ریاضت اقتصادی را از طریق آهستهسازی روند کاهش بودجه، تعدیل کرده و با استفاده از نقدینگی کشورهای مرکز ناحیه یورو، مسیر تقویت بازار کار جوانان و سرمایه گذاری در شرکتهای کوچک و متوسط کشورهای حاشیه این ناحیه را هموار کند. واضح است که دلیل انفعال امروز سران اروپا، کمبود ایده برای اجرا نیست بلکه نبود تمایل به اجرای آنهاست. یکی از دلایل ایجاد شدن این وقفه و شکاف، انتخابات ماه سپتامبر در آلمان به عنوان منشا تمام سیاستهای اروپایی در این روزهاست اما دلیل مهمتری نیز وجود دارد. رایدهندگان در سراسر اروپا از سیاستهای سیاستمداران کشورشان و اتحادیه اروپا ناراضی هستند. فرانسوا اولاند، رییسجمهور فرانسه به دلیل رسوایی و محبوبیت ملالانگیز ۲۴ درصدی فلج شده است. گزارش اخیر مرکز تحقیقات پیو نشان داد که تعداد فرانسویهایی که دیدی خوشبینانه نسبت به اتحادیه اروپا دارند از ۶۰ درصد سال ۲۰۱۲ به ۴۱ درصد کاهش یافته است. ایتالیا در رکود اقتصادی فرو رفته و هنوز هم به نظر نمیرسد که بتواند یک بستر سیاسی منسجم برای ایجاد تغییر به وجود آورد. در چنین شرایطی، رایدهندگان هنوز هم خواستار حفظ ارز مشترک یورو هستند. ۷۰ درصد از آنها هنوز از یورو در یونان که بیش از هر کشور دیگری از بحران ضربه خورد، حمایت میکنند. طی چند سال اخیر مردم در یونان، ایرلند، پرتغال، اسپانیا و هلند بارها اعلام کردهاند که خواستار ماندن در ناحیه یورو هستند.
این دستورالعمل انفعالی است: مردم اروپا از یکسو خواستار حفظ ناحیه یورو هستند و از سوی دیگر نمیخواهند از اصلاحات سختی که برای خروج یورو از بحران، ضروری است حمایت کنند.
مشکل اصلی اینجاست که سیاستمداران اروپایی فرصت اجرای اصلاحات منظم را از دست میدهند. کارشناسان خوشبین معتقدند که پس از برگزاری انتخابات آلمان و زمانی که رهبران این کشور دستوری برای اصلاح ناحیه یورو داشته باشند، همه چیز درست میشود. اما بیمیلی آلمان به رهبری این بحران یا پرداخت هزینه بحران در دیگر کشورها بیش از پیش عمیق شده است. ضمن اینکه گلایههای اولاند از شرایط موجود نشان میدهد که رابطه فرانسه- آلمان که همواره مرکز تکامل اروپا بوده، متوقف شده است.
اگر لغزش سران ناحیه یورو همچنان ادامه داشته باشد، اروپا نیز مانند ژاپن برای سالها در سایه قرار خواهد گرفت. هزینه این رخوت را جوامع از خیال خارج شده و زندگیهای هدر رفته خواهند داد. ضمن اینکه ناحیه یورو برخلاف ژاپن، انسجام لازم را ندارد. اگر این خوابگردان به ارز کشورشان و مردمشان اهمیت میدهند، باید از خواب بیدار شوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد