21 - 04 - 2020
خطر جنگ ایران و اسراییل تا چه میزان جدی است
دکتر صلاحالدین هرسنی*- به نظر میرسد اعلام مواضع ایران و اسراییل برای ورود به جنگ از مرحله تهدید لفظی عبور کرده و با توجه به سطح مواضع اعلامی جدید تهران- تلآویل قرار است شرایط برای ورود به یک جنگ گسترده و پرشدت فراهم شود. جدای از التهابات ماههای فوریه و آوریل ۲۰۱۸ در روابط تهران- تلآویو و اخیرا هم خط و نشانها و تهدیدات فزاینده فرماندهان سپاه ایران و در مقابل پاسخهای بنیامین نتانیاهو در مقابله با تهدیدات، همگی میتوانند از قرائن و نشانگان ورود به مرحله یک جنگ پرشدت و گسترده تهران- تلآویو باشند. البته در این میان برگزاری نشست ورشو و همچنین کنفرانس امنیتی مونیخ به این خط و نشانها بیشتر دامن زد. با این همه و با وجود آنکه شرایط برای ورود تهران- تلآویو به مرحله یک جنگ پرشدت و گسترده فراهم شده است، اما این رویارویی محتمل همچون گذشته منتفی است و به نظر میرسد بیشتر به بلوفها و تهدیدات آستانه یک جنگ شبیه است تا برای ورود به مرحله یک جنگ واقعی. در این ارتباط دلایلی میتوان برای منتفی دانستن خطر جنگ گسترده و پرشدت تهران- تلآویو اقامه کرد. اولین دلیل در ارتباط با ظرفیتهای منطقه برای ورود به چنین جنگهایی است. واقعیت آن است که منطقه به جهت رقابتهای آشکار و پنهان بازیگرانی چون ریاض، آنکارا، تهران و دخالت همراه با منافع متضاد بازیگران فرامنطقهای مانند واشنگتن و مسکو ظرفیت شروع چنین جنگی را ندارد. از سوی دیگر با وجود آنچه گفته شده است، خطر داعش و سایر فرقههای تروریستی در منطقه به پایان نرسیده است. مسلم است شروع جنگ تهران- تلآویو آن هم در سطح گسترده و پرشدت و با توجه به پیشینه منازعه این دو در کنار خطرات فزاینده تروریسم و منافع بازیگران فرامنطقهای، منطقه را در شرایط بیبازگشت قرار خواهد داد. در سطحی دیگر، ایجاد شرایط بازدارندگی در تقابل و منازعه تهران- تلآویو از عوامل کلیدی امتناع ورود به مرحله جنگ گسترده و پرشدت است. هم تهران و هم تلآویو از توانایی خود در وارد کردن ضربه اول و دوم آگاهند. نتیجه این توانایی و آگاهی، چیزی جز عدم مبادرت به حمله و ورود به جنگ نخواهد بود. به این ترتیب تعقیب جنگ پرشدت و گسترده نه تنها راهبرد تهران، بلکه راهبرد تلآویو نیز نخواهد بود.اما اصلیترین و کلیدیترین عامل امتناع برای ورود به جنگ پرشدت و گسترده، شرایطی است که متوجه ایران است. این شرایط از یک سو در ارتباط با وضعیتی است که واشنگتن برای ایران فراهم کرده است و از سوی دیگر در ارتباط با وضعیت راهبردی تهران- مسکو در واقعیتهای میدانی سوریه است. در ارتباط با شرایط به وجود آمده ایران از سوی واشنگتن، نکته این است که کشور به جهت برقراری و بازگشت سازمانیافته نظام تحریمها، وارد جنگ اقتصادی با غرب و متحدان شده است، بنابراین واقعبینانه نیست که در کنار این جنگ اقتصادی، همزمان وارد جنگ نظامی با تلآویو و متحدان دیگر واشنگتن شود. در ارتباط با وضعیت راهبردی تهران- مسکو، نکته این است که گفته میشود این رابطه استراتژیک نیست. رابطه استراتژیک به شرایطی اطلاق میشود که لااقل در مناسبات تهران- مسکو نمیگنجد. ایران یک متحد نظامی دائمی روسیه نیست، بلکه به گفته مقامات روسی، یک متحد در جنگ سوریه به حساب میآید؛ یک خریدار عمده. همنوایی هدفمند مسکو با تلآویو برای خروج ایران از جنوب روسیه و تلاش برای کاهش نقشیابی ایران در سوریه مهمترین دلیل و نشانه بر استراتژیک نبودن رابطه تهران- مسکو است. به ویژه آنکه در شرایط حاضر، مسکو نه تنها از خروج آمریکا از برجام ناخشنود نیست، بلکه این مساله و نیاز تهران به خود را آن هم در دوران پساخروج آمریکا از برجام، موقعیت مناسبی میبیند تا از آن در سوریه و سایر حوزههای دیگر امتیاز بگیرد. مزید بر آن، هر گونه اقدام برای رویارویی تهران- تلآویو ضمن افزایش تنش در سوریه، سبب بر باد دادن دستاوردهای حاصل در سوریه خواهد شد که هیچگاه تهران به آن راضی نخواهد شد.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل
S.Harsani.k@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد