چین چگونه کشورهای غیرهمسوی خود را تنبیه می‌کند؟

خشم اژدها

محمدرضا ستاری
کدخبر: 586946
مجله اکونومیست دیپلماسی تنبیهی چین را بررسی کرد؛ پکن با تحریم‌های اقتصادی کشورهای غیرهمسو را تنبیه می‌کند تا رفتار بلندمدت آنها را شکل دهد.
خشم اژدها

محمدرضا ستاری- شواهد متعددی است که نشان می‌دهد چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا، کشورهای غیرهمسوی خود را تنبیه می‌کند و برای این کار نیز بیشتر از اهرم‌های اقتصادی کمک می‌گیرد. در واقع خشم دیپلماتیک چین از قانونی نانوشته پیروی می‌کند یعنی اینکه مقدار آن ثابت می‌ماند اما هدف‌ها تغییر می‌کنند. به عنوان مثال اکنون برخی کشورها از جمله کانادا و کره‌جنوبی اخیرا از سیاه‌چاله دیپلماتیک چین خارج شده‌اند اما از ماه گذشته، ژاپن بار دیگر در موقعیت تنبیهی چین قرار گرفته است؛ آن‌هم پس از اظهارات سانائه تاکائِچی، نخست‌وزیر جدید این کشور که گفته بود در صورت حمله چین به تایوان می‌تواند نیروهای مسلح خود را به‌کار گیرد. از نگاه چین، این صحبت‌ها عبور از خطر قرمز پکن و مداخله در امور داخلی کشور است.

در همین رابطه طبق گزارشی که اخیرا مجله اکونومیست منتشر کرده، واکنش‌های تند چین معمولا با پیامدهای مادی و اقتصادی همراه است. به‌عنوان مثال این بار واردات محصولات دریایی ژاپن را ممنوع کرده، به شهروندان خود درباره سفر به ژاپن هشدار داده و کنسرت‌ها و اکران فیلم‌های ژاپنی را لغو کرده است. پرسش این است که چین با این ابزارهای اقتصادی تند در مناقشات دوجانبه چه به دست می‌آورد؟ ممکن است این اقدامات کودکانه یا حتی خودتحریمی به نظر برسند زیرا کشورها به‌ندرت در برابر مجازات‌های چین عقب‌نشینی می‌کنند.

موضوع اما عمیق‌تر از این است. چین دو دهه است که دیپلماسی تنبیهی را به‌کار می‌گیرد؛ هرچند بسیاری این روش‌ها را ناشیانه و نامتناسب با شأن یک قدرت بزرگ می‌دانند ما منطق سختگیرانه‌ای پشت آن نهفته است. این تاکتیک‌ها در بلندمدت رفتار دیگر کشورها را شکل می‌دهند یعنی همان‌گونه که یکی از دیپلمات‌های ارشد در پکن می‌گوید، خودِ وجود اتاق تنبیه اهمیت دارد، نه تمرکز آن در لحظه. این سازوکار باعث می‌شود دولت‌ها در مواجهه با منافع اعلام ‌شده چین محتاطانه‌تر حرکت کنند.

نمونه‌های اولیه تنش تجاری با چین مربوط به زمانی بود که رهبران کشورها با دالایی‌لاما، رهبر معنوی تبت و از دید پکن جدایی‌طلب خطرناک دیدار می‌کردند. با گذشت زمان، دامنه تخلفات قابل تنبیه گسترش یافت؛ از اعطای جایزه صلح نوبل توسط کمیته نروژی به یک فعال حقوق بشر چینی در سال ۲۰۱۰ تا درگیری‌های ۲۰۱۲ چین و فیلیپین در دریای چین جنوبی و استقرار سامانه دفاع موشکی آمریکا در کره‌جنوبی در سال ۲۰۱۶. دقیقا در دل این اتفاقات بود که یک پایگاه داده دانشگاهی در استرالیا نزدیک به ۱۰۰ مورد اقدامات تنبیهی تجاری را از سال ۲۰۰۸ ثبت کرده که چین در حدود ۴۰‌درصد آنها آغازگر بوده است.

چین معمولا اقدامات تجاری خود را به‌عنوان مجازات اعلام نمی‌کند تا برای خود انکارپذیری ایجاد کند. با این حال زمان‌بندی و هدف‌گیری تحریم‌ها جای شکی باقی نمی‌گذارد. مثلا در سال ۲۰۲۱، هنگامی که لیتوانی اجازه داد تایوان از نام«تایوان» در دفتر نمایندگی خود استفاده کند، صادرات لیتوانی عملا از سیستم گمرک چین حذف شد. یا پس از بازداشت یکی از مدیران هوآوی در کانادا در سال ۲۰۱۸، چین صادرات کانولا از این کشور را تحت عنوان دلایل ایمنی محدود کرد.

البته اگر از زاویه محدود نگاه کنیم، این ترفندها اغلب بی‌نتیجه هستند. کره‌جنوبی سامانه دفاع موشکی را اجرا کرد و فشار چین به‌تدریج کاهش یافت. حتی لیتوانی نیز باوجود اصرار بر موضع خود، صادراتش را تا اندازه‌ای بازیابی کرده است. ژاپن نیز بارها از نظر چین خطاکار تکراری بوده است.

منطق رفتاری مهم

نگاه وسیع‌تر اما منطق رفتار چین را روشن می‌کند. به عنوان مثال پس از موج دیدارها با دالایی‌لاما در اوایل دهه ۲۰۰۰، دولت‌ها محتاط‌تر شدند و اگر هم دیداری انجام شد، توسط مقامات رده‌پایین بود. دیگر کشورها نیز از سرنوشت لیتوانی درس گرفته‌اند و نام تایوان را از دفاتر خود حذف کرده‌اند. استرالیا نیز که هدف تحریم‌های وارداتی چین بوده، انتقادهایش از دولت شی جین‌پینگ را تعدیل کرده است.

هزینه مستقیم این اقدامات برای چین اندک است و هدف تحریم‌ها معمولا محدود و قابل جایگزین است؛ مانند کاهش واردات موز از فیلیپین و افزایش آن از ویتنام. لغو سفرهای گروهی نیز صرفا هزینه گردشگران چینی را به مسیرهای دیگر هدایت می‌کند. در مقابل زیان کشور هدف معمولا چشمگیر است زیرا بازار چین بسیار بزرگ است. بنابراین چین برخلاف دونالد ترامپ استادانه از اهرم‌های اقتصادی استفاده می‌کند و هدف این است که کمترین آسیب به خودش برسد و بیشترین فشار بر طرف مقابل وارد شود.

حال در چنین شرایطی سوال مهم این است که آسیب به اعتبار چین چه می‌شود؟ کشورهایی که هدف اقدامات چین قرار می‌گیرند، معمولا برای سال‌ها نگاه منفی‌تری به آن پیدا می‌کنند. محبوبیت چین در کره‌جنوبی پس از بحران دفاع موشکی سقوط کرد و همچنان بسیار پایین است حتی باوجود نگرانی از ترامپ، در کانادا و استرالیا بی‌اعتمادی به چین فراگیر است. این دیدگاه‌های منفی پیامد واقعی دارد و دولت‌ها را در ترمیم روابط با چین محدود می‌کند.

در همین رابطه کارشناسان معتقدند، محاسبه ضمنی چین این است که پذیرفتن عنوان «قدرتی گهگاه زورگو» بهایی است که ارزش پرداختن دارد. شاید برخی گردشگران و سرمایه‌گذاران را بترساند اما باعث می‌شود دولت‌ها محتاط‌تر رفتار کنند. به عنوان نمونه در مناقشه کنونی با ژاپن، دیپلمات‌های مقیم پکن می‌گویند چین جلسات متعددی برگزار کرده تا روایت خود را توضیح دهد و تاکید کرده که جامعه بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم، حق حاکمیت بر تایوان را به چین سرزمین اصلی داده و هرگونه حمایت از استقلال تایوان با شدیدترین واکنش‌ها روبه‌رو خواهد شد. در نتیجه چین اکنون ژاپن را تنها برای مجازات به اتاق تنبیه نفرستاده بلکه برای آنکه خطوط قرمز خود را برجسته و روشن نشان دهد؛ خط‌قرمزهایی که عبور از آنها برای هر کشور دیگری نیز در آینده پرخطر خواهد بود.

وب گردی