3 - 06 - 2021
خرید مسکن ۶۲ سال پس انداز میخواهد
احسان نیازمند- شاخص دسترسی به مسکن برابر نسبت میانگین قیمت مسکن به میانگین درآمد سالانه خانوار و نشانگر میزان توانمندی خانوار در دسترسی به مسکن است.
هر چه شاخص دسترسی به مسکن بیشتر باشد، دسترسی خانوار به مسکن را محدودتر میکند. بر این اساس، روند افزایشی این شاخص را میتوان یکی از شاخصهای ناکارآمدی بازار مسکن تلقی کرد. در واقع طبق شاخص دسترسی به مسکن، میتوان میزان سالهای انتظار برای تملک یک مسکن از طریق پسانداز تمامی درآمد سالانه خانوار را برآورد کرد.
با توجه به این شاخص یک خانوار تهرانی در صورت پسانداز یکسوم درآمد سالیانه خود و بدون در نظر گرفتن تورم، پس از ۶۲ سال میتواند صاحب خانه شود. این شاخص در اواخر دهه ۷۰ حدود ۱۲ سال بود.
وعده کاندیدای ریاستجمهوری
یک کاندیدای ریاستجمهوری در گفتوگویی از امکان تامین مسکن برای شهروندان خبر داد. محسن رضایی گفت: تمام معلمان کشور بدون استثنا صاحب خانه شوند و یک معلم بدون خانه نداشته باشیم، یک حق مسلم ملت ما است و کاملا شدنی است. ما برنامهریزی علمی اقتصادی برای تحقق این هدف داریم.
این کاندیدای ریاست جمهوری در بخشی از صحبتهایش در خصوص افزایش قدرت سرانه خرید واقعی مردم گفت: قدرت سرانه خرید واقعی مردم کشورمان، نه سرانه اسمی خرید، در سالها و دورههای قبل تا سرانه ۳۵ هزار دلار هم رسید اما اخیرا کشور دچار عقبگرد شد و قدرت سرانه خرید واقعی مردم کاهش پیدا کرد. اینکه مردم ما بتوانند قدرت سرانه واقعی خرید خود را از ۳۵ به ۵۰ هزار برسانند، کاملا شدنی است. اینکه قدرت سرانه خرید واقعی مردم کشورمان براساس برنامهریزی اقتصادی افزایش یابد، یک حق مسلم است. اگر دولت دستش را توی جیب مردم نکند و برای جهش تولید تلاش کند، این هدف محقق میشود.
او همچنین در مورد حق مسلم داشتن خانه افزود: اینها از اجزای برنامههای دولت قوی و کارآمد است. مثلا اینکه تمام معلمان کشور بدون استثنا صاحب خانه شوند و یک معلم بدون خانه نداشته باشیم، یک حق مسلم ملت ما است و کاملا شدنی است؛ ما برنامهریزی علمی اقتصادی برای تحقق این هدف داریم و دست رانتخوارها و مافیای مسکن که نمیخواهند مردم صاحبخانه شوند را قطع میکنیم.
اینکه کارگرانی که بالای سه سال سابقه کاری دارند، باید صاحب خانه شوند، یک حق مسلم است و شدنی است. برای این هدف، برنامه علمی اقتصادی داریم و این برنامه را قاطعیت اجرا خواهیم کرد.
رضایی در ادامه افزود: دولت قوی و کارآمد معلمان و کارگرها را صاحب خانه میکند و همین تلاش همهجانبه و علمی برای تامین مسکن اقشار مختلف جامعه، تولید ملی ما را جهش میدهد. یکی از خطاهای بزرگی که این دولت کرد و مسوولان آن باید پاسخگو باشند و به خاطر قصور در انجام وظایف قانونی محاکمه شوند، این است که سرمایهگذاری در مسکن را به خاطر لجبازی با دولت قبل کلا پایین کشیدند و تنها دولتی که سرمایهگذاریاش در بخش مسکن منفی بوده است، همین دولت بود. به رکود کشاندن مسکن، تاثیر جدی در رکود اقتصادی کشور داشت؛ به ویژه در شرایط تحریمها، ضربه کاری به تولید ملی و رفاه مردم زد. به نظرم در چنین مواردی که شاهد قصور مسوولان دولتی در وظایف قانونی خود هستیم، قوه قضاییه باید ورود و مسببان وضع مسکن را محاکمه کند.
صحبتهایی که درباره اشتغال و افزایش قدرت خرید مردم مطرح کردم، براساس مطالعات اقتصادی علمی بوده است. آیا شما فکر میکنید ملت و دولت ایران، نمیتواند یک برنامه تحول اقتصادی و جهش تولید را اجرا کند؟ آیا فکر میکنید ملت و دولت ایران چیزی کمتر از ملت و دولت مالزی دارند؟ چطور فکر میکنید ملت و دولت ایران نمیتواند برای چهار، پنج میلیون جمعیت بیکار شغل ایجاد کند؟
وی همچنین اضافه کرد: قطعا به اتکای دانش بومی و سرمایههای عظیم کشور، میتوانیم تحول مثبت اقتصادی ایجاد کنیم به گونهای که دیگر حتی یک نفر شهروند سالم و فقیر در کشور نداشته باشیم. شاخص دسترسی به مسکن
با توجه به وعدههای محسن رضایی در خصوص تامین مسکن برای معلمان و کارگران، شاخص دسترسی به مسکن در کشور را مورد بررسی قرار میدهیم.
هر چه شاخص دسترسی به مسکن بیشتر باشد، دسترسی خانوار به مسکن را محدودتر میکند. بر این اساس، روند افزایشی این شاخص را میتوان یکی از شاخصهای ناکارآمدی بازار مسکن تلقی کرد.
این شاخص برابر نسبت میانگین قیمت مسکن به میانگین درآمد سالانه خانوار و نشانگر میزان توانمندی خانوار در دسترسی به مسکن است.
در واقع طبق شاخص دسترسی به مسکن، میتوان میزان سالهای انتظار برای تملک یک مسکن از طریق پسانداز تمامی درآمد سالانه خانوار را برآورد کرد. برای مثال اگر شاخص دسترسی به مسکن در کشوری معادل پنج باشد، به این معنی است که قیمت مسکن به طور متوسط، پنج برابر درآمد سالانه یک خانوار است.
هر چه شاخص یادشده بیشتر باشد، دسترسی خانوار به مسکن را محدودتر میکند. بر این اساس، روند افزایشی این شاخص را میتوان یکی از شاخصهای ناکارآمدی بازار مسکن تلقی کرد.
متوسط شاخص دسترسی به مسکن در ایران طی دهههای گذشته، روندی افزایشی داشته و از رقم ۶/۵ در سال ۱۳۷۱ به ۷/۹ در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته است.
نکته شایان توجه در این باره، آن است که آمار و اطلاعات ارائه شده از سوی مراکز مختلف، همچون بانک مرکزی جمهوری اسلامی و مرکز آمار درباره درآمد خانوار، تفاوتهایی با یکدیگر دارند؛ ضمن اینکه لحاظ یا عدم لحاظ درآمدهای غیرپولی خانوار میتواند موجب مزید تفاوت شود.
در خصوص قیمت مسکن نیز این مشکل به نوع دیگری وجود دارد؛ به گونهای که تغییر در روش محاسبه قیمت مسکن از سال ۱۳۸۹به این سو، موجب افزایش ناگهانی قیمتها پس از این سال و در نتیجه، افزایش غیرواقعی شاخص دسترسی به مسکن در این سال شده است.
متوسط درآمد سالانه پولی خانوار در مناطق شهری ایران با در نظر گرفتن تورم ۴۰ درصدی در سال ۱۴۰۰، به مبلغ ۱۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خواهد رسید و متوسط قیمت واحد مسکونی به ازای یک واحد ۸۰ مترمربعی در تهران دو میلیارد و ۳۴۴ میلیون تومان است.
شاخص دسترسی به مسکن بر اساس بررسیهای صورت گرفته برای یک خانوار تهرانی با پسانداز یک سوم درآمد و بدون در نظر گرفتن تورم در سال جاری برابر ۶۲ است. به این معنی که با فرض رشد متناسب قیمتهای مسکن با درآمد خانوار، یک خانوار تهرانی باید به طور متوسط ۶۲ سال برای خرید مسکن منتظر بماند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد