1 - 03 - 2017
خبر
راز توفیق فرهادی
صلاحالدین هرسنی- منصفانه نیست که دلیل توفیق اصغر فرهادی در اخذ جایزه اسکار بابت فیلم فروشنده را به اعتراضی بدانیم که او نسبت به سیاستهای مهاجرتی و قانونهای تبعیضآمیز دونالد ترامپ داشته است. این طرز تلقی به معنی آن است که عامل سیاست بیشتر از هنر و سلوک فکری و نوع نگاه فرهادی در بردن اسکار نقش داشته است.
البته این گونه تردیدها و حاشیه سازیها پیرامون کارنامه هنری فرهادی بیسابقه نیست. پیشتر از آن و هنگامی که او توانست به خاطر فیلم (جدایی نادر از سیمین) برای اولین بار اسکار را به ایران آورد، بسیاری از مخالفان این دست از افتخارات و مباهات، اعطای جایزه اسکار به فرهادی را حاصل تبانی غرب دانسته و صریحا ابراز داشتند که غرب برای رضای خدا موش نمیگیرد. در سطحی دیگر، همین جریانهای مخالف توفیق فرهادی را وارد بعد دیگری از تفکرات دایی جان ناپلئونی کرده و بیدرنگ اعلام کردند که چگونه است که در اوج خصومت غرب با ایران و شدیدترین تحریمها و توهینها علیه ملت ایران، یک فیلم از بین صدها فیلم از ایران انتخاب میشود و اینگونه و با شدت وحدت از او تقدیر میشود؟
هماینک در تداوم همان نگرشهای اسفناک و قرار گرفتن در زیر چتر تئوریهای نخ نما و پوسیده دایی جان ناپلئونی،آن داستان و آن تردیدها این بار با فروشنده تکرار میشود.
اما واقعیت چیست؟ آیا فروشنده فرهادی صرف دلیل سیاسی نامزد اسکار شده است؟ واقعیت آن است که فروشنده فرهادی به دلایل سیاسی نامزد اسکار نشده که تنها به همین دلیل برنده اسکارشده باشد.
فروشنده پیش از تصویب قانون ضد مهاجرتی ترامپ به دلیل ارزشهایش به شایستگی و بحق نامزد دریافت این جایزه شده بود. در بعد دیگر جای این پرسش باقی است که اگر حمایت غرب و همسو بودن با آن جریانهای غربی سبب اعطای اسکار به فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمین شده است، اما این بار که فرهادی با جدیت تمام بر سیاستهای غرب و در راس همه آنها ترامپ تاخته است، چرا برنده اسکار شده است؟ قطعا در اعلام مواضع صریح فرهادی، فروشندهاش باید از لیست نامزدها کنار میرفت. بدون تردید راز توفیق فرهادی دراخذ دو باره اسکار به جهت ارزشها و برتریهای تکنیکی موجود در فروشنده است. همین که فرهادی توانسته است همانند سایر فیلمهای گذشتهاش، با سناریوی حساب شده، بازیگیری، خلق میزانسن و ریتمهای نفسگیر سوالات پیچیده ذهنی اما بدون جواب خود را با تماشاگر هوشمند تقسیم کند، این راز توفیق اوست و آکادمی علوم و هنرهای سینما چه زیبا ونیکو از پس چنین ماموریت و انتخابی بر آمده است و آنقدر در درستی تصمیم خود یقین داشت که دی دبلیو گریفیث آمریکایی را برای شهادت انتخاب خود به حضور نطلبید.
اسکار برای «فروشنده»
یا مشت محکم بر دهان ترامپ
سعید نوروزجو- این موج خوشحالی به وجود آمده در جامعه کاملا قابل درک است. در قابلیتهای ویژه اصغر فرهادی در کارگردانی و خوب بودن فیلم فروشنده شکی نیست! این یادداشت سعی ندارد ارزش این موفقیت را زیرسوال ببرد بلکه سعی دارد ارزش واقعی این جایزه را روشن کند. سینما مسالهای است که برای خیلیها دغدغه نیست اما هستند اندک انسانهای معدودی که سینه چاک سینما هستند و همه آمال و دنیایشان را در این راه میبینند، سینما برای آنها صرفا یک هنر است نه وسیلهای اینچنین آلوده به سیاست برای تسویه حساب با دیگران. اگر از این دسته اول هستید احتمالا خواندن ادامه این یادداشت جز دادن چند فحش از طرف شما به من نتیجهای دیگری نخواهد داشت. اما اگر از دسته دوم هستید ادامه این یادداشت که نه، درد و دل را بخوانید.
همیشه شکهای زیادی از تاثیر زیاد سیاست در دیدگاه آکادمی اسکار برای اهدای جوایز وجود داشت. یادآوری آنها کار سختی نیست. مثلا همین سال گذشته را به یاد آورید، در حضور فیلمی چون «بازگشته از گور» اسکار بهترین فیلم میرسد به «اسپات لایت». یا اسکار سال ۲۰۱۴ در حضور فیلمهایی چون «او» و «گرگ وال استریت» اسکار بهترین فیلم میرسد به «دوازده سال بردگی». یا اسکار سال ۲۰۱۳ در حضور فیلمی چون «عشق» اسکار بهترین فیلم میرسد به «آرگو». خلاصه برایتان بگویم تا هر جای این ماجرا را نگاه کنید این جریان ادامه دارد. فیلمهایی که به لحاظ هنری مورد توجه منتقدان و کارشناسان سینما بودهاند مهجور ماندهاند و فیلمهایی که اهداف سیاسی داشتهاند اسکار را به آغوش کشیدهاند.
این مسایل همیشه در حد زمزمه و حرف در محافل سینمایی مطرح بود اما امسال اسکار خیال همه را راحت کرد! چند ماهی پیش از شروع مراسم اسکار رییسجمهور جدید ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ از ممنوعیت مهاجرت هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا صحبت میکند.
تصمیمی که واکنشهای جهانی بسیار را برانگیخت و بالطبع موجهای این واکنش دامن هنر را هم گرفت. تقریبا در همه جشنوارههای مهم و غیر مهم سینمایی امسال اعتراضهای گسترده به ترامپ و سیاستهایش شکل گرفت. طبیعی است که این اعتراضها در جایزهای که متعلق به آمریکاست شدیدتر و پر رنگتر باشد. اصغر فرهادی یک ماه قبل از مراسم در نامهای اعلام کرد که در اعتراض به قوانین مهاجرتی ترامپ در مراسم اسکار شرکت نخواهد کرد و این تصمیم موج حمایتی محکمی از سینماگران هالیوود گرفته تا آکادمی اسکار برای او به وجود آورد؛ حمایتی که با اهدای جایزه اسکار به فیلم فرهادی به اوج رسید.
حمایتی که پشتوانه هنری نداشت و همهاش در مخالفت با ترامپ بود و بس! و اهدای جایزه مشت نهایی آکادمی اسکار به دهان ترامپ بود.حالا همه این اتفاقات افتاده و فرهادی دومین اسکار خود را گرفته است. خوشحال باشیم، به هم تبریک بگوییم، جشن بگیریم ولی مبادا که لحظهای فکر کنیم این جایزه یک دستاورد سینمایی است، چراکه اسکار از اساس چنین جایزهای نیست. من همچنان ترجیح میدهم نخل طلای بهترین فیلمنامه را به اصغر فرهادی تبریک بگویم!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد