12 - 11 - 2017
خبر
قربانی جنگ نیابتی
دکتر صلاحالدین هرسنی* – کشورهای عربستان، بحرین، امارات و کویت به دلیل آنچه که شرایط نامناسب لبنان میخوانند، از اتباع خود خواستند خاک این کشور را فورا ترک کنند. این اقدام کشورهای عربی خلیجفارس بعد از آن صورت میگیرد که سعد حریری، نخستوزیر مستعفی لبنان شنبه هفته گذشته عربستان استعفای خود را اعلام کرد.
بدون تردید این تحرکات جدید نتیجه تحولاتی است که در روزهای اخیر به ضرر عربستان رقم خورده است. در یک رویکرد واقعبینانه، علت اصلی این تحرک جدید، نقشی است که حزبالله لبنان در بیاثرسازی اقدامات راهبردی عربستان در منطقه غرب آسیا داشته است. آنگونه که از مواضع عادل الجبیر، وزیر خارجه و همچنین ثامر السبهان، وزیر مشاور عربستان پیداست، حزبالله با حمایتهای ایران و سایر جریانهای مقاومت، لبنان را به پایگاهی برای انجام حملات علیه عربستان تبدیل کرده و در عملیات تروریستی علیه عربستان حضور داشته است. معنی و مفهوم این کنش آن است که حزبالله لبنان از طرف ایران، علیه عربستان وارد جنگ شده است. لذا باید راهی برای پایان دادن به نفوذ و همچنین راهی برای فشار بر فعالیتهای این نیروی شبهنظامی پیدا کرد. حال با اعلام مواضع و تحرکی که از طرف مقامات سعودی صورت گرفته و همچنین با وضعیتی که در این منطقه مشاهده میشود، اعلان و بروز جنگ از سوی عربستان علیه لبنان منتفی نیست.
بدیهی است طراح و عامل اصلی این تحرکات جدید، عربستان و شخص تراز اول این روزهای ریاض یعنی محمدبن سلمان است که تلاش دارد با دمیدن بر آتش جنگ خطمشی بیثباتکنندهای را درخصوص تحولات منطقه ایجاد کند. همچون تحرکات پیشین، این اقدام عربستان در زمره آنگونه تلاشها و تحرکاتی است که برای بیثباتسازی منطقه انجام میشود. این تحرکات نشان میدهد که عربستان نمیخواهد در چارچوب راهبرد دولت ترامپ برای منزوی کردن نقش منطقهای ایران عقبنشینی کند.
بهنظر میرسد عربستان در این تحرک جدید تلاش دارد از طریق ایجاد بحران و جنگ در لبنان ضمن مقابله با حزبالله و بیاثرسازی اقدامات آن، نفوذ و قدرت منطقهای ایران را در شرایط بیثبات و گسیخته منطقه تضعیف کند.
اما واقعیت آن است که اعلان جنگ علیه لبنان متضمن هیچ فایده راهبردی برای عربستان و محمد بن سلمان در رقابت با حزبالله و ایران نیست چراکه حزبالله مستظهر به حمایت ایران است و حمایت راهبردی ایران از حزبالله در کنار همافزایی راهبردی شیعیان حوثی در یمن و سایر جریانهای مقاومت نوعی عمق استراتژیک را علیه ائتلاف سلفی- غربی در منطقه ایجاد میکند. از طرف دیگر عربستان این روزها درگیر بحران جانشینی است، ضمن آنکه عربستان درگیر بحران بزرگتری در حلقه پیرامونی خود یعنی روابط با دوحه است. آنگونه که پیداست، تزاید تنش در روابط دوحه- ریاض باعث شکاف گسترده در شورای همکاری خلیجفارس شده است. این مسایل در کنار انزوای شدید منطقهای عربستان و همچنین تحرکات و اقدامات ایران در رقابتهای راهبردی زمینه را به گونهای رقم میزند که عربستان در کارزار لبنان پیشاپیش بازنده نبرد راهبردی جدید باشد.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل
بنسلمان؛ از انقلاب داخلی تا طغیان خارجی
امیر ساعدی داریان* تحولات تازه در خاورمیانه به هیزمی برای گرم کردن تنور جنگ سرد عربستان و رقیب اصلی خود در منطقه یعنی ایران تبدیل شده است. سالهاست که ریاض شاهد افزایش نفوذ ایران در عین کاهش نفوذ خود در منطقه بوده، حال نیز برای ورود به مدار قدرت تهران بهجای عراق و سوریه، مسیر لبنان و یمن را برگزیده است.
از یکسو نقشه استعفای سعد حریری، نخستوزیر لبنان از ریاض را طرحریزی میکند تا حزبالله که از حمایت ایران برخوردار است را به چالش بکشد و از سوی دیگر حمله موشکی حوثیهای یمن به خاک این کشور را به ایران ربط میدهد و سعی در متهم کردن ایران دارد و تمامی این اقدامات در هماهنگی با موجی از تغییرات در داخل است.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از آغاز هفته گذشته پاکسازی قدرت را از درون دولت آغاز کرده، تاکنون چند نفر از شاهزادگان و دهها مقام و وزیر سعودی بازداشت شدهاند اما چرا؟ به نظر میرسد این ولیعهد ۳۱ ساله به دنبال اعمال یک سیستم متمرکز در داخل برای مقابله با تهدید خارجی که آن را ایران تلقی میکند، است. از سوی دیگر سعی دارد از همین تهدید خارجی برای ایجاد جبهه متحد مردمی در داخل بهره برد.
بن سلمان طی هفته گذشته به بهانه مبارزه با فساد در دولت و کابینه زلزلهای بیسابقه به راه انداخت، تعدادی از ثروتمندترین افراد این کشور را بازداشت و هزاران حساب بانکی را مسدود کرد و برای آنکه خود را در جایگاه قدرت بلامنازع این پادشاهی قرار دهد، کنترل گارد ملی عربستان را نیز به دست گرفت تا بر تنها گروه نظامی که تحت کنترلش نبود نیز تسلط یابد.
تمامی این اقدامات باعث شده گمانهزنی در مورد اینکه شاه سلمان ۸۱ ساله بهزودی قدرت را به بن سلمان واگذار خواهد کرد افزایش یابد. این ولیعهد جوان رویکردی کاملا جنگطلبانه نسبت به ایران دارد و پیش از این اعلام کرده بود که گفتوگو برای صلح با ایران ممکن نیست.
او در ماه مارس و زمانی که هنوز معاون ولیعهد بود با دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا دیدار کرده و بهطور عمومی ایران را تهدید اصلی امنیت منطقه خاورمیانه خواند. دو ماه بعد با رایزنیهای بن سلمان ترامپ راهی ریاض شد تا فرمان تشدید تنشها با ایران به او صادر شود.
یک ماه بعد بن سلمان ولیعهد شد و پس از آن دیدارهای پیدا و پنهان با مقامات اسراییلی و آمریکایی آغاز و درنهایت به اقداماتی ختم شد که بیشتر شبیه یک انقلاب داخلی و طغیان خارجی است؛ انقلاب داخلی با پاکسازی و برداشتن موانع رسیدن به قدرت و طغیان خارجی علیه جدیترین رقیب منطقهای برای ایجاد اتحاد داخلی در میان شهروندان عربستانی.
مساله، اما این است که بن سلمان بازی خطرناکی را آغاز کرده؛ لفاظیهای تهدیدآمیز و تحریکآمیز در سطح منطقه میتواند عواقب جبرانناپذیری برای سعودیها داشته باشد. این ولیعهد جوان باید به خاطر داشته باشد که گرم شدن جنگ سرد میان این دو ابرقدرت منطقهای میتواند تمام رویاهایش برای تثبیت قدرت داخلی و منطقهای را به خاکستر بدل کند.
*عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
Amir_saedi_d@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد