خاموشی بلای جان بیماران

مهدیه بهارمست– در سایه تحریمها، نوسانات ارزی، کمبود نقدینگی و سیاستگذاریهای ناکارآمد، صنعت تجهیزات پزشکی ایران روزگار پررنجی را سپری میکند. کمبود تجهیزات پزشکی این روزها در کنار کمبود دارویی ازجمله مسائلی است که موجب نگرانی بسیاری از بیماران، پزشکان و کارشناسان شده است. اگرچه تمامی حوزهها و رشتههای پزشکی نیازمند تجهیزات و اقلام خاصی هستند با این حال کمبودها در برخی رشتهها مانند مغز و اعصاب، آزمایشگاههای پاتولوژی و تشخیص طبی بسیار حیاتی است. این مشکلات هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی وجود دارد، مشکلات بخش دولتی به دلیل پایین بودن تعرفهها نسبت به بخش خصوصی چندین برابر این بخش است.
کمبود تجهیزات پزشکی، به ویژه تجهیزات وارداتی، در ایران یک مشکل جدی است. دلیل اصلی این کمبود را میتوان به تحریمها، مشکلات مالی، و نوسانات ارز نسبت داد. این بحرانها نهتنها عرصه را بر بیماران بلکه بر پزشکان، مراکز درمانی و حتی تولیدکنندگان داخلی تنگ کرده است؛ تا جایی که بیماران برای دریافت ابتداییترین خدمات یا مدتهای طولانی چشمانتظار میمانند یا ناگزیرند با هزینههای نجومی به بخش خصوصی پناه ببرند.
کمبود تجهیزات پزشکی: رنجی همگانی، بحرانی مضاعف
این روزها موضوع کمبود تجهیزات پزشکی، دوشادوش بحران کمبود دارویی، ذهن و زندگی بیماران، کادر درمان و کارشناسان سلامت را در ایران تسخیر کرده است. هرچند همه رشتههای پزشکی نیازمند ابزار و اقلام تخصصی هستند اما این کمبود در رشتههایی چون مغز و اعصاب، بخشهای پاتولوژی و آزمایشگاههای تشخیص طبی، بحرانیتر و حیاتیتر جلوه کرده است؛ تا جایی که هم بخش خصوصی و هم دولتی را درگیر خود کرده، با این تفاوت که شدت بحران در مراکز دولتی، به سبب پایینتر بودن تعرفهها و امکانات، به مراتب فزونتر است.
یکی از اصلیترین عوامل بحران، توقف یا کندی واردات تجهیزات پزشکی در ایران است. زمینهساز اصلی این رخداد را باید در استمرار تحریمهای بینالمللی، مشکلات مالی فزاینده و نوسانات شدید نرخ ارز جستوجو کرد.
ریشههای بحران، از تحریم تا دلالی
در واکاوی دلایل این بحران، میتوان به هفت معضل اشاره کرد:
۱- تحریمهای بینالمللی:
این تحریمها دسترسی به تجهیزات را محدود کرده و هزینههای تهیه را به شدت بالا برده است، بهویژه برای تجهیزات حساس و پیشرفته که فقط از مسیرهای خاص قابل واردات هستند.
۲- مشکلات مالی و نقدینگی:
کمبود نقدینگی لازم برای واردات و تولید تجهیزات – بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط فعال در این عرصه- موجب کاهش قدرت تامین بازار شده است.
۳- نوسانات نرخ ارز:
تلاطم بازار ارز، هزینه واردات تجهیزات را افزایش داده و دستگاهها را برای بیمارستانها و مراکز درمانی تقریبا دستنیافتنی کرده است.
۴- چالشهای گمرک و واردات:
تاخیر طولانیمدت در فرآیند ترخیص کالا از گمرک، ماندگاری تجهیزات برای ماهها و در نتیجه فرسودگی و کمبود تجهیزات را دامن زده است.
۵- معضل ناپایداری برق:
نوسانات و قطعی برق- خصوصا در کارخانجات داخلی – تولیدکنندگان تجهیزات را مجبور به توقف یا کاهش ظرفیت تولید، از بین رفتن مواد اولیه و افزایش هزینههای جانبی کرده است.
۶- بودجه ناکافی دولتی:
عدم تخصیص اعتبارات کافی در بودجه سالانه، فرصت نوسازی تجهیزات پزشکی بهویژه در بیمارستانهای دولتی را سلب کرده است.
۷- دلالی و تجارت ناعادلانه:
بازار سیاه، رانت و اجبار به «خرید همراه» (شرط دادن دارو یا تجهیزات مورد نیاز تنها در صورت خرید سایر اجناس بیربط) ریشه دیگری در افزایش قیمت و محدودیت دسترسی دارد.
پیامدهای کمبود تجهیزات پزشکی؛ رنج بیماران و هزینههای مضاعف
کمبود و معیوب بودن تجهیزات پزشکی، سلسلهای از پیامدهای جبرانناپذیر را برای بیماران و جامعه رقم میزند:
– محرومیت بیماران از درمان مناسب و بهموقع
– افزایش فزاینده هزینههای درمانی برای بیماران و مراکز پزشکی
– افت محسوس کیفیت خدمات درمانی و تشخیصی
– احتمال بروز عفونتها به سبب وسایل قدیمی یا ناکارآمد
– توقف فعالیت برخی بیمارستانها و درمانگاهها به دلیل نبود تجهیزات پایه و حیاتی
همه اینها در نهایت چرخهای از نگرانی، ناامیدی، فقر و بیعدالتی را به بار میآورد، به ویژه در شرایطی که مردم برای درمان باید به مراکز خصوصی با هزینههای سرسامآور روی آورند.
روایت بیمارستانها: از فرسودگی تا توقف درمان
فرسودگی و نقص دستگاههایی چون رادیوتراپی و تصویربرداری پیشرفته (مانند امآرآی و سیتی اسکن) در مراکز درمانی- به ویژه مراکز دولتی- عملا روند تشخیص و درمان انواع بیماریهای سخت و مزمن مانند سرطان را مختل کرده است.
نقص فنی مستمر، کمبود قطعات یدکی و نبود تعمیرات تخصصی منظم، نهتنها خطاهای درمانی و تشخیصی را افزوده، بلکه فرآیند درمان را طولانی و امید بیماران را کمفروغتر کرده است.
بیماران برای دسترسی به دستگاههای سالم و بهروز گاه ناچارند ماهها صبر کرده یا به مراکز خصوصی مراجعه کنند؛ اتفاقی که هزینههای سرسامآور در پی دارد. در فقدان تجهیزات مدرن، حتی دُز درمانی بیماران سرطانی ممکن است به درستی تعیین نشود و اینگونه مخاطرات جانبی متعددی متوجه سلامتی آنهاست.
هفت ماه انتظار برای یک سیتیاسکن، روایتی واقعی از رنج پزشک و بیمار زهرا، دختر جوانی که این روزها تمام وقتش را صرف مراقبت از مادر مبتلا به سرطانش کرده است و از ماجرای تلخ هفت ماه انتظار برای انجام یک آزمایش ساده میگوید. او میگوید: مدام درگیر گرفتن نوبت برای اسکن و آزمایشهای مادرم هستم. هر بار که به بیمارستان میرویم یا دکتر نیست یا دستگاه خراب است یا نوبتها آنقدر طولانی است که تا نوبت مادرم برسد، دو ماه میگذرد. پس از هفت ماه انتظار طاقتفرسا، بالاخره نوبت عمل جراحی مادرش رسید اما قبل از عمل باید چند آزمایش مهم ازجمله سیتیآنژیوی گردن و سینه انجام میشد. زهرا میگوید: به بیمارستانهای بزرگ دولتی مثل شریعتی و امام خمینی رفتیم اما همه جا با یک پاسخ روبهرو شدیم؛ دستگاه خراب است! یعنی بزرگترین بیمارستانهای تهران، یک دستگاه سیتیآنژیو سالم ندارند؟ زهرا و مادرش ناچار شدند به یک بیمارستان خصوصی مراجعه کنند. در آنجا نهتنها دستگاه سیتیآنژیو سالم بود، بلکه به سرعت هم نوبت گرفتند اما هزینه این آزمایش بسیار بالا بود و زهرا مجبور شد بدون استفاده از بیمه مبلغ هنگفتی را پرداخت کند. اینکه بزرگترین بیمارستانهای دولتی کشور، دستگاههای تشخیصی ضروری نداشته باشند، نشان از بیتوجهی مسوولان به سلامت مردم است. در حالی که بیمارستانهای خصوصی با تجهیزات کامل و هزینههای گزاف آماده خدمترسانی هستند. «یعنی چه؟ یعنی سلامت مردم به پول بستگی دارد؟»؛ این پرسشی است که زهرا آن را مطرح میکند.
داستان زهرا تنها یک نمونه از هزاران نمونه مشابه است که هر روز در گوشه و کنار کشور تکرار میشود؛ بیمارانی که به دلیل کمبود تجهیزات و طولانی شدن روند درمان، جان خود را از دست میدهند و بیمارانی که مجبورند برای دریافت خدمات درمانی ساده، هزینههای گزافی را پرداخت کنند. سوال زهرا، بازتاب ذهن صدها هزار ایرانی است: چرا بیمارستانهای دولتی بزرگترین شهر کشور دستگاه سیتیآنژیو سالم ندارند؟
چرا باید در کشوری با این جمعیت، بیماران این اندازه برای امکانات پایه زندگی خود دست به دامان هزینههای گزاف شوند؟ چرا بیمارستانهای خصوصی سیراب هستند و خدمات ویژه با تجهیزات مدرن ارائه میدهند، در حالی که بیمارستانهای دولتی از ابتداییترین دستگاهها بیبهرهاند؟
آیا وجود این شکاف فاحش، نشانه یک ناعدالتی ساختاری در نظام سلامت کشور نیست؟آیا بازار سیاه تجهیزات و انحصار واردات قطعات دلیلی برای این دوگانگی نیست؟ این پرسشها آوای خطری برای نظام سلامت کشورند و پاسخی جدی و علمی میطلبند.
معضلات صنعت تجهیزات پزشکی زیر ذرهبین
محمد مهدی علاءالدین معاون فنی اداره کل تجهیزات غذا و دارو در گفتوگو با «جهانصنعت» به تشریح مهمترین چالشهای صنعت تجهیزات پزشکی پرداخت و اظهار داشت: یکی از مهمترین چالشهای صنعت تجهیزات پزشکی در حال حاضر، مساله تامین ارز، نقدینگی ناکافی و نظام قیمتگذاری ناکارآمد است. تخصیص ناکافی و تاخیر در تامین ارز، کمبود سرمایه در گردش برای تولیدکنندگان و فشارهای بیرونی بر فرآیند قیمتگذاری باعث اختلال در تولید، واردات و زنجیره تامین شده است.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت اعتبارات حوزه سلامت افزود: کاهش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی به ۸/۳درصد، ضرورت تقویت منابع بیمهای برای جبران اصلاح قیمتها را بیش از گذشته برجسته کرده است.
در ادامه گفتوگو درخصوص خسارات ناشی از قطعی برق، علاءالدین گفت: قطعی برق علاوه بر آسیبهای عمومی به صنایع، برای تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی که با دستگاههای حساس، کنترلشده و فرآیندهای دقیق تولید مواجهاند، خسارت بیشتری دارد. تولید در بسیاری از این واحدها متوقف یا کند شده و برخی مواد اولیه یا محصولات نیمهساخته به دلیل ناپایداری برق دچار ضایعات شدهاند. این مساله بهویژه در ماههای گرم سال به معضل مضاعفی برای تولیدکنندگان تبدیل شده است.
معاون فنی اداره کل تجهیزات غذا و دارو در پاسخ به راهکارهای واحدهای تولیدی برای مقابله با بحران برق بیان کرد: بسیاری از تولیدکنندگان داخلی ناچار شدهاند به راهحلهای اضطراری مانند استفاده از ژنراتورهای گرانقیمت، تغییر شیفت کاری به ساعات کممصرف یا کاهش ظرفیت تولید روی آورند. این اقدامات گرچه موقتی هستند اما هزینهبر بوده و در بلندمدت ادامهدار نیستند. برخی تولیدکنندگان نیز خواستار حمایتهای مشخص دولت در زمینه تامین برق پایدار برای صنایع حیاتی شدهاند.
درخصوص تاثیر تورم و تحریمها بر صنعت تجهیزات پزشکی، علاءالدین اظهار کرد: تحریمها و تورم شدید، واردات مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای را دشوار و گران کردهاند. افزایش هزینههای تولید، کند شدن روند بهروزرسانی فناوری، وابستگی به ارز خارجی و دشواری در جابهجایی پول ازجمله پیامدهای این شرایط هستند.
وی افزود: با وجود این مشکلات، مسوولان سازمان غذا و دارو از پیشرفتهای قابل توجه در نمایشگاه ایرانهلث و ظرفیت بالای صادراتی این حوزه خبر دادهاند.
علاءالدین در پایان این گفتوگو درباره تاثیر حذف ارز ترجیحی نیز تصریح کرد: حذف ارز ترجیحی گرچه با هدف کاهش رانت و واقعیسازی قیمتها انجام شد اما سه مشکل جدی را به دنبال داشت؛ تامین نشدن ارز بهموقع، کمبود نقدینگی در واحدهای تولیدی و ناتوانی در اصلاح قیمتها متناسب با هزینههای واقعی. این روند به بروز کمبود در برخی اقلام، بهویژه تجهیزات هایتک و کیتهای آزمایشگاهی منجر شده است.
وی در خاتمه افزود: مسوولان اعلام کردهاند که در حال مذاکره با بیمهها برای پوشش مابهالتفاوت قیمتها هستند تا فشار بر مردم افزایش نیابد.