20 - 01 - 2024
حملات موشکی ایران و مساله موازنه
اسامه حسنیپور*
مردم ایران روز سهشنبه هفته گذشته را با اخبار حمله موشکی سپاه پاسداران به چند پایگاه در سوریه و کردستان عراق آغاز کردند. ایران در پاسخ به عملیاتهای تروریستی در راسک و کرمان که منجر به شهادت تعداد زیادی از هموطنانمان شد مقر گروههای تروریستی تحریرالشام و حزب اسلامی ترکستان در ادلب سوریه و خانه یک تاجر نزدیک به اسرائیل در اربیل را با موشک هدف قرار داد؛ تاجری که گفته میشود واسطه فروش نفت به اسرائیل بوده و خانه او به عنوان مقر جاسوسی برای موساد استفاده میشد.
ایران برای نخستین بار در این عملیات از موشکهای خیبرشکن با قدرت تخریب بالا استفاده کرد و دوربردترین حمله موشکی خود در منطقه را نیز انجام داد. موشکهایی که اهداف تروریستی در ادلب سوریه را هدف قرار دادند، از پایگاهی در خوزستان شلیک شدهاند. ایران به راحتی میتوانست این عملیات را در جایی نزدیکتر به سوریه همچون استانهای غربی کشور انجام دهد، اما هدف از انتخاب خوزستان به عنوان مکان اجرای عملیات، فرستادن پیامی روشن به اسرائیل بود مبنی بر اینکه هر نقطهای در منطقه در تیررس موشکهای ماست، چراکه قطعا فاصله کرمانشاه تا تلآویو نزدیکتر از فاصله خوزستان تا ادلب سوریه است.
در ساعات پایانی سهشنبه نیز شاهد حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع گروه تروریستی جیشالعدل در پاکستان بودیم که نهتنها ساعاتی بعد با ترور یکی از فرماندهان سپاه در سیستانوبلوچستان توسط جیشالعدل پاسخ داده شد، بلکه برخلاف پیشبینیها، با پاسخ موشکی پاکستان نیز مواجه شد و بامداد پنجشنبه مواضعی در داخل خاک ایران توسط ارتش پاکستان مورد اصابت قرار گرفت. ایران تلاش زیادی کرد تا با میانجیگری چین، مانع حمله پاکستان به ایران شود، اما این اتفاق نیفتاد و بازدارندگی مدنظر طرف ایرانی، حاصل نشد.
نکته مهم در این چند عملیات این بود که ایران همچنان از برخورد مستقیم و علنی با اسرائیل و آمریکا پرهیز و سعی میکند به شکل کنترلشده به تجاوزات این دو کشور پاسخ دهد. در گذشته شاهد این بودیم که ایران در پاسخ به حملات متعدد اسرائیل در داخل و خارج کشور، همواره به مواضعی منتسب یا نزدیک به اسرائیل در منطقه حمله کرده و در حمله موشکی به پایگاه عینالاسد در عراق که به طور مستقیم به یک موضع آمریکا حمله شد، پیش از آغاز عملیات دولت عراق را از این حمله مطلع کرده بود تا تلفات انسانی آن تا حد ممکن کاهش یابد. در حملات موشکی سهشنبه به اربیل و بلوچستان نیز اگر دولتهای عراق و پاکستان از انجام عملیات مطلع نشده باشند، تلاش شده تا حمله به شکل کنترلشده و با تلفات حداقلی باشد.
ایران تلاش میکند با انجام عملیاتی به این شکل، هم به انتقادات درباره برخی نقاط ضعف امنیتی در داخل و شائبه انفعال در برابر حملات خارجی واکنش نشان دهد و هم به طرف مقابل بفهماند که تجاوز به ایران بیپاسخ نخواهد ماند. میتوان اینگونه جمعبندی کرد که این عملیات نوعی مانور نظامی و رسانهای است برای پاسخ به منتقدان داخلی و دشمنان خارجی. مشکل اصلی اینجاست که این اقدامات نظامی که معمولا با پیوست رسانهای سنگین همراه است، تاکنون هیچگونه پیوست سیاسی به همراه نداشته است؛ یعنی در فضای سیاسی منطقه، منجر به توقف اقدامات خرابکارانه اسرائیل در قبال ایران، انجام ترور در داخل کشور و بسیج گروههای تروریستی در مرزهای غربی و شرقی کشور نشده است. حتی با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از شروع جنگ غزه، تهدیدات مکرر ایران مبنی بر پاسخ مقاومت به اسرائیل در صورت ادامه قتل عام مردم مظلوم فلسطین، هیچ تاثیری بر روند حرکت ماشین کشتار اسرائیل نداشته و هرچه از آغاز جنگ گذشته، بر شدت و دامنه جنگ علیه حماس اضافه شده است. لازم است ایران تغییری اساسی در رویکرد دیپلماتیک، امنیتی و نظامی خود ایجاد کند تا از این حلقه تروریستی که با مدیریت اسرائیل و آمریکا و با همکاری عربستان، ترکیه و پاکستان با استفاده از گروههای تروریستی منطقه همچون طالبان، داعش، القاعده و… به دور ایران کشیده شده است، رهایی یابد. ایران نیاز دارد تا با دیپلماسی فعال و چندجانبه و بهرهگیری از مزیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و تحول در جامعه اطلاعاتی با اولویت به دکترینهای دانشمحور و نیز پویایی در حوزه امنیتی و تجدیدنظر در نوع و کیفیت روابط دوجانبه خود با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به خصوص چین، روسیه، عربستان و امارات، تغییری اساسی در سیاستهای منطقهای خود ایجاد کند. در واقع دولتمردان ما باید به یاد داشته باشند که صرفا با انجام سخنرانی تهدیدآمیز و انجام مانورهای کمهزینه، نمیتوانند با نقشهها و تهدیدهای فزاینده رقبای منطقهای، مقابله کنند.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد