حق دهدشت این نیست!

نادر نینوایی– «آرزوی محال مردم دهدشت این است که روزی بافت تاریخی این شهر بازسازی و مرمت شده و زمینه توسعه گردشگری در این شهر فراهم شود»؛ این بخشی از چکیده گفتههای یکی از فعالان میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویر احمد است؛ استانی با ظرفیتهای بیبدیل در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی که مغفول مانده و صفت محروم، گویی تبدیل به پسوندی همیشگی برای آن شده است. بافت تاریخی وسیع دهدشت نشان از هویت فرهنگی و تاریخی ریشهدار این منطقه دارد. با این حال توسعه شهرنشینی و بیتوجهی به این میراث ارزشمند منجر به تخریب بخش عمدهای از آن شده و البته که اقدامی اثرگذار برای توسعه گردشگری و استفاده از ظرفیتهای این بافت ارزشمند نیز به انجام نرسیده است. با توجه به وضعیت کنونی، دهدشت که روزگاری یکی از مهمترین شهرهای ایران بوده است نهتنها امکان استفاده از ظرفیتهای خود در حوزه گردشگری و ایجاد اشتغال برای مردم بومی را از دست داده است بلکه میراث تاریخی آن نیز از احیای کامل و موثر بازماندهاند و بیم آن میرود که هویت فرهنگی این منطقه اندکاندک به فراموشی سپرده شود.
اهمیت بافت تاریخی دهدشت
سیدمحمدجواد سعیدی، فعال میراث فرهنگی در خصوص اهمیت تاریخی استان کهگیلویهوبویراحمد و ظرفیتهای آن به «جهانصنعت» گفت: «کهگیلویهوبویراحمد استانی چهارفصل است که در جنوب غربی ایران واقع شده و یکدرصد از مساحت و یکدرصد از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است. در این استان شهرستانی به نام کهگیلویه به مرکزیت شهر دهدشت وجود دارد که قدمتی شایان توجه و به درازای تاریخ دارد. در این منطقه بافت تاریخی بسیار کهن و مهمی وجود دارد که در گذشته به نام بلاد شاپور معروف بوده است. این بافت که قریب به ۴۵ تا ۵۰هکتار وسعت دارد یکی از بزرگترین بافتهای تاریخی ایران به شمار میآید اما به دلیل توسعه شهرنشینی، بخش عمدهای از آن تخریب شده و اکنون قریب به ۳۷هکتار از شهر قدیمی باقی مانده است.» وی افزود: «این منطقه در سندی که از عصر شاه عباس صفوی باقی مانده صاحب شهرت بوده و در دوره سلجوقیان نیز شهرتی در خور داشته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و استراتژیک این شهر که کوتاهترین مسیر بین اصفهان به عنوان مرکز حکومت صفویان و بنادر جنوبی بوده از اهمیت خاصی برخوردار است. وجود راههای سنگفرش شده و پلهای متعدد و همچنین مرکزیت تجاری آن حاکی از این است که شاخههای فرعی و تجاری جاده ابریشم از این شهر عبور میکردهاند. وجود ارگ قدیمی بالغ بر ۲هزار خانه قدیمی، گرمابهها، کاروانسراها، زیارتگاهها و برج و باروی گرداگرد شهر نشان از اهمیت تاریخی این منطقه دارد.» سعیدی ادامه داد: «بافت تاریخی دهدشت در سال۱۳۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در ضلع غربی دهدشت یا بلاد شاپور کاروانسرایی به جا مانده از روزگار صفوی وجود دارد که دارای ۳۷حجره و ۳۰ ایوان در جلوی حجرههاست که در دور تا دور ایوان بنا شدهاند. این کاروانسرا نشانی از حضور کاروانسراهای دوران قدیم است. این کاروانسرا که تخریب شده بود، در سال ۱۳۶۹ عملیات آواربرداری و خاکبرداری آن پس از شناسایی پی سازه آغاز و قسمتهای مختلف بنای کاروانسرا هویدا شد. در دهه۷۰ اقدامات مرمتی به انجام رسید و مرمتهایی نیز در ابتدای دهه۹۰ صورت گرفت. این کاروانسرا در فهرست آثار ملی نیز به ثبت ملی رسید، هرچند که بعدها بخشهایی از آن تخریب و مجدد بازسازی شد.»
بازنگری نشدن هویت فرهنگی دهدشت
این فعال حوزه میراث فرهنگی ضمن تاکید بر لزوم بازنگری هویت فرهنگی دهدشت خاطرنشان کرد که «در اعصار گذشته، دهدشت مورد حملات سایر ایلات و قبایل دیگر استانها قرار گرفت و بلاد شاپور خالی از سکنه و تخریب شد و تعداد زیادی از دهدشتیها ناچار به کوچ شدند. در دوران معاصر اما با بازگشت مردم به این خطه و نیز با اهمیت یافتن تاریخ در نزد مردم، بحث مرمت بناهای تاریخی مورد توجه قرار گرفت. با این وجود در هویت دهدشت بازنگری نشد و این در حالی است که انتظار میرفت سازمان وقت میراث فرهنگی به این موضوع توجه کند اما هیچگاه به آن توجه نشد و اهمیت شهری که روزگاری ۱۵فرماندار کشور از آنجا منصوب میشد و ایالتی به نام انشان را با مرکزیت بلاد شاپور در بر میگرفت، مورد غفلت واقع شد.»
وی افزود: «در این عصر مدرن که تلاش بر این است که هویت خویش را احیا کنیم، هنوز اقدام موثر و عاجلی برای نجات میراث دهدشت صورت نگرفته است و اقدامات انجامشده به صورت محدود و مربوط به مرمت کاروانسرا و حمام تاریخی این منطقه بوده است. به نظرم اگر در احیای هویت دهدشت بازنگری شود، قطعا این خطه میتواند شهری مهم و همپای شهرهایی مانند یزد و اصفهان باشد.»
لزوم توجه به توسعه گردشگری و حفاظت از میراث دهدشت
سعیدی ضمن تاکید بر اهمیت توجه به توسعه گردشگری و حفاظت از میراث دهدشت گفت که «در بحث اقتصاد گردشگری باید توجه داشت که استان کهگیلویهوبویراحمد حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در یک شاهراه ارتباطی واقع شده است و ظرفیت لازم برای جذب گردشگر به این منطقه وجود دارد. افزون بر این بافت تاریخی دهدشت تمامی اکوسیستم یک شهر با قدمت وریشهدار تاریخی را دارد. در نتیجه انتظار داریم که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به کهگیلویهوبویراحمد به عنوان استانی چهارفصل و دارای ظرفیت توجه ویژه داشته باشد. بهخصوص توجه به دهدشت، کهگیلویه و بلاد شاپور الزام بیشتری دارد و به نظرم اگر بافت تاریخی بلاد شاپور بازسازی شود و پژوهش میدانی در آن صورت گیرد و دولت و بخش خصوصی برای مرمت بافت کهن پای کار بیایند، میتوان به تقویت اقتصاد گردشگری و استفاده از ظرفیتهای میراث فرهنگی امیدوار بود.»
وی افزود: «استان کهگیلویهوبویراحمد از نظر گردشگری ظرفیتهای بینظیری دارد و همچنین در حوزه صنایعدستی نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. فراهم بودن مسیرهای ارتباطی میتواند زمینهساز توسعه گردشگری در این استان باشد و تمام این ظرفیتها میتواند زمینهساز این باشد که دوستان دغدغهمند در وزارت میراث فرهنگی نگاه ویژهای به دهدشت داشته باشند. به هر حال دهدشت روزگاری یکی از مهمترین شهرهای ایران بوده است و امروز نیز میتواند به جایگاه پیشین خود بازگردد. به نظرم حق دهدشت این نیست که مغفول بماند. مهمترین وجه دهدشت، هویت تاریخی آن و بافت تاریخی آن است که هنوز بخش مهمی از آن سالم است و میتوان با یک مرمت و بازسازی تخصصی و علمی آنجا را به اوج شکوه گذشته خود بازگرداند.»
کلام آخر
بافت تاریخی دهدشت نمادی از هویت فرهنگی و تاریخی غنی استان کهگیلویهوبویراحمد به شمار میآید اما در سایه توسعه شهرنشینی و بیتوجهی به میراث فرهنگی، این بافت ارزشمند در حال تخریب و فراموشی است. این وضعیت نهتنها به معنای از دست دادن فرصتهای گردشگری و اقتصادی برای مردم بومی است بلکه خطر از بین رفتن هویت فرهنگی این منطقه را نیز به همراه دارد. در حقیقت هویت فرهنگی یک شهر نهتنها به بناها و آثار تاریخی آن بلکه به روح و زندگی مردم آن نیز وابسته است. مردم دهدشت با آرزوی احیای بافت تاریخی خود خواهان توجه بیشتر دولت و نهادهای مرتبط به میراث فرهنگی هستند. این تقاضا ناشی از احساس نیاز به حفظ هویت فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای گردشگری منطقه است. بافت تاریخی که روزگاری یکی از مهمترین مراکز تجاری و فرهنگی کشور بود، اکنون به حال خود رها شده و نیازمند اقدامات جدی و موثر برای احیا و مرمت است. تحلیل وضعیت کنونی نشان میدهد برای احیای بافت تاریخی و توسعه گردشگری در دهدشت باید به یک رویکرد جامع و هماهنگ دست یافت. این رویکرد میتواند شامل همکاری نزدیک بین دولت، بخشخصوصی و جامعه محلی باشد. به منظور جذب گردشگر و رونق اقتصادی باید زیرساختهای لازم برای دسترسی به این منطقه فراهم شود و تبلیغات موثری در خصوص جاذبههای تاریخی و طبیعی آن صورت گیرد. علاوه بر این توجه به صنایعدستی و فرهنگ محلی نیز میتواند به توسعه گردشگری کمک کند. با ایجاد کارگاههای آموزشی و نمایشگاههای دائمی میتوان فرهنگ و هنر این منطقه را به گردشگران معرفی و به اشتغالزایی و اقتصاد محلی کمک کرد.
در نهایت میتوان گفت احیای بافت تاریخی دهدشت نهتنها به معنای بازسازی بناهای قدیمی است بلکه باید به عنوان یک پروژه فرهنگی-اجتماعی در نظر گرفته شود که به حفظ هویت و تاریخ این منطقه کمک کند. ایجاد یک برنامه جامع برای حفاظت از میراث فرهنگی و توسعه گردشگری میتواند به احیای دوباره دهدشت و بازگشت آن به جایگاه پیشین خود کمک کند. با این کار میتوان به آیندهای روشن برای این منطقه امیدوار بود و حق مردم دهدشت را به رسمیت شناخته و آن را پاس داشت.