3 - 09 - 2022
حسن آنکه چین دستبردار نیست!
چند روز قبل تیتر روزنامه «جهانصنعت» چنین بود: چین دستبردار نیست! این تیتر این معنا را به مخاطبان القا میکرد که حضور رییسجمهور چین و برنامه همکاریهای بلندمدتی که تنظیم شد، برای کشور مفید نیست. در پس این نگاه ذهنیتی است که کالاهای چینی را نامرغوب میداند و گمان میکند که رهایی از کالاهای نامرغوب در گرو کاهش روابط اقتصادی با چین است. واقعیت امر آن است که چین اقتصاد بزرگی است که شاید اولین و در برخی تخمینها دومین اقتصاد جهان به شمار میرود. حجم صادرات چین به همه کشورهای دنیا از آمریکا و اروپا گرفته تا آفریقا خیرهکننده است. از این رو همه نوع کالا در این اقتصاد تولید میشود؛ هم کالاهای باکیفیت و هم کالاهای بیکیفیت. اینکه کدام کالا وارد یک کشور میشود، محصول درآمد سرانه هر کشور و قدرت خرید مردم آنجاست! مشتریان هستند که از این ویترین بزرگ، کالای باکیفیت یا بیکیفیت را انتخاب میکنند و فروشنده کالای خاصی را تحمیل نکرده است. قدرت خرید بالا در آمریکا و اروپا موجب شده کالاهای باکیفیت چینی به آنجا صادر شود ولی قدرت خرید پایین مردم آفریقا موجب میشود محصولات بیکیفیت روانه کشورهای توسعهنیافته آفریقا شود. شوربختانه همین مقایسه امروزه در مورد کشور عزیز ما ایران نیز در حال شکلگیری است.
از آنجا که درآمد سرانه مردم عراق و افغانستان پایین است، محصولات بیکیفیت اما ارزان ایران روانه این کشورها شده و به همین دلیل متاسفانه این ذهنیت ایجاد شده که ایرانیان نمیتوانند کالای باکیفیت تولید کنند!واقعیت مهمی که در رابطه اقتصادی با چین مغفول مانده، آن است که این بار قرار نیست ایران بازار مصرف کالاهای چینی باشد بلکه قرار است چین در ایران سرمایهگذاری کند! امروزه رقابت شدیدی میان کشورهای دنیا وجود دارد که مقصد سرمایههای چینی باشند. پرهیز از قبول چنین سرمایهگذاری هوشمندانه نیست. امروزه چین در برخی عرصهها اگر مهمترین مدعی نباشد، جزو مهمترین مدعیان جهانی است. به عنوان مثال در عرصه قطارهای پرسرعت اگر چین کشور اول در جهان نباشد، جزو سه کشور برتر است و چه چیزی از این بهتر که خطوط پرسرعت قطار با تکنولوژی و سرمایه چینی در ایران راهاندازی شود.به نظر میآید این باور عمیقا در میان مردم ما ریشه دارد که حسن و پیشرفت در غرب عالم است اما واقعیت امر آن است که دیری است مرکز عالم از غرب به سمت شرق حرکت کرده است. وجود ژاپن، کره، چین، هند و روسیه و همچنین اقتصادهای مهمی چون اندونزی، پاکستان و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در مجموع وزن بزرگی از اقتصاد جهانی را تشکیل میدهند که غفلت از این بازار بزرگ ابدا قابل قبول و دفاع نیست. واقعیت امر آن است که در عرصه روابط سیاسی بینالملل شرق نتوانسته جایگاهی متناسب با وزن اقتصادی خود پیدا کند و هنوز آمریکا در این عرصه ترکتازی میکند اما این وضعیت یک تعادل مانا نیست و دیر یا زود تعادل جدیدی در عرصه سیاست بینالملل حاکم خواهد شد که در آن تعادل کشورهای شرقی وزن ممتازی خواهند داشت. بنابراین عقلایی است که از هماکنون خود را برای تعادل جدید آماده کنیم.
gmail.comا@Asz9025
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد