جهان‌صنعت پیامدهای افول اقتصادی مردم بر گردشگری داخلی را بررسی کرد:

حذف سفر از سبد خرید خانوار ایرانی

نادر نینوایی
کدخبر: 581267
بحران گردشگری داخلی ایران ناشی از افول اقتصادی خانوارها، کاهش قدرت خرید و افزایش هزینه‌های زندگی است که سفر را به یک گزینه غیرقابل‌دسترس تبدیل کرده است.
حذف سفر از سبد خرید خانوار ایرانی

نادر نینوایی- در سال‌های اخیر، گردشگری داخلی ایران با یک بحران عمیق مواجه شده است که ریشه آن را باید در افول اقتصادی گسترده خانوارهای ایرانی جست‌وجو کرد. کاهش قدرت خرید مردم، تورم افسارگسیخته و افزایش مداوم هزینه‌های زندگی باعث شده که سفر، دیگر یک اولویت در سبد خانوارها نباشد و به جای تفریح و نشاط اجتماعی به یک گزینه دست‌نیافتنی تبدیل شود. حتی سفرهای کوتاه مدت و داخلی که زمانی بخشی از فرهنگ و تفریح عمومی مردم بود، امروزه به دلایل  اقتصادی کنار گذاشته می‌شود و بازار گردشگری داخلی را با رکود جدی مواجه کرده است.

با کاهش درآمد سرانه، بسیاری از خانواده‌ها دیگر توان پرداخت هزینه‌های هتل، اقامتگاه و حتی حمل‌ونقل را ندارند و مجبور می‌شوند از گزینه‌های بسیار محدود و ارزان‌تر استفاده کنند؛ یا به خانه بستگان بروند یا به سفرهای غیررسمی و کم‌هزینه روی بیاورند که هیچ سودی برای چرخه اقتصادی گردشگری ندارد. این وضعیت باعث شده نه‌تنها صنعت گردشگری از نظر درآمدی متضرر شود بلکه فرصت‌های شغلی مرتبط با این بخش نیز به شدت کاهش یابد. هتل‌ها، رستوران‌ها، آژانس‌های گردشگری و حتی سیستم حمل‌و‌نقل مسافری با کاهش تقاضا مواجه شده‌اند و بسیاری از فعالان این حوزه ناچار به تعدیل نیرو یا تعطیلی کسب‌وکار خود شده‌اند.

این افول اقتصادی خانوارها نه‌تنها گردشگری داخلی را تحت فشار قرار داده بلکه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز به دنبال داشته است. کاهش سفرهای تفریحی، انزوا و محدود شدن فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد و فرصت‌های تجربه و تعامل فرهنگی میان شهرها و مناطق مختلف را کاهش می‌دهد. در واقع افول اقتصادی خانوارهای ایرانی باعث شده که سفر از یک ضرورت فرهنگی و تفریحی، به یک آرزوی دور بدل شود و صنعت گردشگری داخلی در وضعیت شکننده‌ای قرار گیرد که نیازمند تدابیر فوری و سیاست‌های حمایتی جدی است.

حال ناخوش گردشگری داخلی

اردشیر اروجی، کارشناس گردشگری، درخصوص وضعیت گردشگری داخلی کشور به «جهان‌صنعت» گفت: «با توجه به خصوصیات ایران باید بحث سفر را به دو بخش تقسیم کنیم؛ یکی بحث دید و بازدید خانوادگی است که این رفت و آمدها در ایران، مرسوم و آیینی است که دائما انجام می‌شود و خانواده‌ها در شرایط مختلف اقدام به سفر می‌کنند و باید آن را در قالب «صله رحم» تعریف کرد. این دید و بازدیدها باعث تردد جاده‌ای می‌شود اما در عمل تاثیری بر صنعت گردشگری ندارد چرا که محل اقامت در خانه بستگان است و در قالب چرخه صنعت گردشگری نمی‌گنجد.»

وی ادامه داد: «در بخش دوم که مربوط به مفهوم مدرن سفر بوده و در چارچوب گردشگری داخلی تعریف می‌شود اما متاسفانه به دلیل آنکه درآمد سرانه مردم افول کرده است و جمعیت زیادی از مردم زیر خط فقر هستند، عملا این سفرها به شکل قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است. تحت‌تاثیر شرایط اقتصادی موجود، مردم امکان اقامت در هتل‌ها را ندارند و از سوی دیگر اقلیتی که این امکان را دارند و اقدام به سفر می‌کنند، عموما به چادرخوابی در کنار پارک‌ها روی می‌آورند و به این ترتیب مناظر جالبی در شهرهای توریستی شکل نمی‌دهند و البته که این سفرها در چرخه صنعت گردشگری هم قرار نمی‌گیرد. درواقع کاهش درآمد سرانه باعث شده که گردشگری به عنوان تفریح از سبد خانوارها حذف شود. البته سفرهای نوروزی در ایام عید انجام می‌شود اما به سبب اقامت مردم در خانه‌ بستگان و نه در مراکز اقامتی، این آمار خارج از چرخه صنعت گردشگری قرار می‌گیرد. کسانی که به هتل می‌روند بسیار کم هستند و حتی پیش از کاهش اخیر درآمد سرانه، مرکز آمار گزارش داده بود که حدود ۳ تا ۴‌درصد از مردم در سفرهایشان در هتل‌ها اقامت می‌کنند و این رقم بسیار ناچیزی است و عملا بر صنعت گردشگری تاثیر ندارد.»

پیامدهای افول اقتصادی خانوارها بر صنعت گردشگری

این کارشناس گردشگری درخصوص پیامدهای کاهش قدرت خرید مردم بر صنعت توریسم کشور گفت: «‌در نتیجه افول اقتصادی خانوارهای ایرانی و رکود گردشگری داخلی، صنعت گردشگری کشور را با بحران مواجه کرده است. فعالان صنعت گردشگری، از کارکنان دفاتر خدمات مسافرتی گرفته تا راهنمایان گردشگری، رستوران‌ها، هتل‌ها و سیستم حمل‌ونقل کشور تحت‌تاثیر کاهش سفرها و به سبب افول اقتصادی مردم، متاثر و متضرر شده‌اند.»

وی افزود: «از سوی دیگر اگر بخواهیم صنعت گردشگری موثری داشته باشیم، باید این امکان فراهم باشد که مردم از دو تا سه ماه قبل وسیله حمل‌ونقل و هتل خود را رزرو کنند. متاسفانه اما در کشور سیستم رزرواسیون مناسبی وجود ندارد. حمل‌ونقل ریلی صرفا ۱۵‌روز مانده به موعد سفر امکان رزرو را می‌دهد. سیستم حمل‌ونقل اتوبوسی و حتی وضعیت ناوگان حمل‌ونقل مسافری کشور نیز با چالش‌های فراوانی روبه‌رو است.»

فراهم نبودن الزامات توسعه گردشگری

اروجی با اشاره به فراهم نبودن الزامات توسعه گردشگری در کشور گفت: «چنانچه کشوری بخواهد گردشگری خود را ارتقا دهد، باید رابطه‌اش با دنیا رابطه‌ای مثبت باشد تا گردشگران خارجی تمایل به سفر پیدا کنند. در حال حاضر بسیاری از کشورها نام ایران را در «لیست قرمز سفر» قرار داده‌اند و دفاتر خدمات مسافرتی خارجی حاضر به بیمه مسافر برای سفر به ایران نیستند. توجه داشته باشید که برای توسعه گردشگری باید تعامل مناسب و موثر با جهان وجود داشته باشد که در این موضوع هم مشکل داریم. بحث دوم امکان انجام مراودات پولی بدون مشکل برای گردشگر خارجی است که ایران به سبب تحریم‌ها و محدودیت‌های سوییفت در این زمینه نیز با چالش مواجه است.»

وی افزود: «‌ارتباط ایران با سرویس رزرواسیون و پرداخت‌های بین‌المللی هم مشکل دارد و افزون بر این موارد، فیلتر بودن شبکه‌های اجتماعی مانع برقراری ارتباط موثر برای گردشگران ورودی به ایران می‌شود. تمام این موارد دست به دست هم داده و باعث شده که صنعت گردشگری کشور افت کند. وضعیت نامناسب داخلی که تورم فزاینده و وضعیت اقتصادی مردم عامل آن است‌ و چالش‌های مورد اشاره در زمینه گردشگری ورودی باعث شده که صنعت گردشگری کشور با یک بحران جدی و خطر ورشکستگی مواجه شود. بسیاری از آژانس‌های گردشگری تحت‌تاثیر این شرایط ناچار به تعطیل کردن کسب و کار خود شده‌اند، بسیاری از هتل‌ها روبه تعدیل نیروهای آموزش‌دیده خود آورده‌اند و آسیب‌هایی جدی به بخش گردشگری کشور وارد شده و بعید است که در این شرایط، گردشگری کشور بتواند روی پای خود بایستد و حرکت کند.»

اروجی در ادامه ضمن اشاره به اخباری که در زمینه پلمب برخی اماکن گردشگری و اقامتی به سبب برخورد با تخلف مراجعان صورت می‌گیرد، این روندها را آسیب‌زا دانست. وی همچنین بحث ناترازی آب و انرژی و قطعی آب، برق و گاز را برای هتل‌ها و صنعت گردشگری کشور مشکل آفرین دانست و مجموع این نکات را از جمله عوامل اصلی تشدید کننده افول گردشگری کشور دانست.

جهش هزینه حمل‌ونقل و خروج سفر از اولویت مردم

این کارشناس گردشگری درخصوص گرانی‌ها در حوزه حمل‌ونقل بین شهری و تاثیر آن بر سفرها و گردشگری داخلی گفت: «بحث تورم در کشور وجود دارد و هزینه‌ها بسیار بیشتر از درآمدهاست و دولت‌ نیز متاسفانه نمی‌تواند دخل و خرج را تنظیم کند، در نتیجه دولت از طریق بانک مرکزی پول چاپ کرده و استقراض می‌کند و بعد تورم ایجاد شده و ارزش پول ملی روز به روز کاهش می‌یابد. از سوی دیگر متناسب با افزایش تورم، توان و امکان افزایش حقوق برای کارگران و کارمندان، وجود ندارد.»

وی افزود: «در این شرایط، شرکت‌های هواپیمایی که سوخت‌شان گران شده، ناچار هستند قیمت بلیت را افزایش دهند و در بحث ریلی و جاده‌ای نیز این افزایش هزینه‌ها به سبب گرانی قطعات، استهلاک و نیروی انسانی گریز‌ناپذیر است.»

این پژوهشگر ادامه داد: «دولت سعی می‌کند جلوی این گرانی را بگیرد اما با فشار به فعالان صنعت حمل‌ونقل، این خطر ایجاد می‌شود که سرمایه‌گذاری در بخش حمل‌ونقل از صرفه اقتصادی خارج شود و سرمایه‌گذاران شوقی به سرمایه‌گذاری در این بخش نشان ندهند و ترجیح دهند سرمایه‌های خود را به کشورهای همسایه نظیر امارات و ترکیه ببرند. در کل من چشم انداز مطلوبی نمی‌بینم و تصور نمی‌کنم که دولت بتواند این مشکلات و چالش‌های موجود را به‌خوبی کنترل کند. برقراری تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی همه و همه صنعت گردشگری را به این نقطه رسانده و صنعت گردشگری که می‌توانست موتور توسعه اقتصاد کشور باشد، امروز خاموش مانده است.»

تبدیل سفر به کالای لوکس

بحران گردشگری داخلی ایران، در سطحی فراتر از کاهش سفرهای تفریحی و کاهش درآمد هتل‌ها، نشان‌دهنده یک آسیب ساختاری و عمیق در اقتصاد خانوارهای ایرانی است. وقتی هزینه‌های زندگی و تورم از حد تحمل درآمدهای خانوارها فراتر می‌رود، سفر به یک کالای لوکس و دست‌نیافتنی تبدیل می‌شود و حتی اقشار متوسط نیز از برنامه‌ریزی برای گردشگری داخلی بازمی‌مانند. این وضعیت نه‌تنها بازار گردشگری داخلی را فلج می‌کند، بلکه تمامی زنجیره‌های اقتصادی مرتبط با آن- از هتل‌ها و رستوران‌ها گرفته تا آژانس‌های مسافرتی و سیستم حمل‌ونقل- را تحت فشار قرار می‌دهد. در واقع گردشگری که زمانی موتور توسعه اقتصاد خرد و کلان محسوب می‌شد، به یک بخش آسیب‌پذیر و شکننده بدل شده است.

افول اقتصادی خانوارها باعث شده اولویت‌های زندگی روزمره، از غذا و مسکن گرفته تا آموزش و درمان، جایگزین تفریح و سفر شود. سفرهای داخلی دیگر به‌عنوان فرصتی برای تجربه فرهنگی، تعامل اجتماعی و رونق اقتصادی مناطق گردشگری دیده نمی‌شوند بلکه برای بخش بزرگی از مردم به یک آرزوی دور بدل شده است. کاهش تقاضای سفر، در نهایت سبب کاهش درآمد فعالان صنعت گردشگری، تعدیل نیرو، تعطیلی کسب‌وکارها و رکود در خدمات وابسته می‌شود و این چرخه معیوب خود به خود بازتولید می‌شود.

علاوه بر فشار اقتصادی خانوارها، ضعف زیرساخت‌ها و عدم آمادگی سیستم رزرواسیون، حمل‌ونقل و مراکز اقامتی، این بحران را تشدید می‌کند. وقتی امکان برنامه‌ریزی پیشاپیش برای سفر وجود ندارد و هزینه‌های سفر از افزایش تورم پیروی می‌کند، حتی کسانی که توان مالی نسبی دارند نیز انگیزه‌ای برای گردشگری ندارند. این وضعیت نشان می‌دهد که مشکل گردشگری داخلی ایران صرفا اقتصادی نیست بلکه به یک بحران ساختاری و نهادی تبدیل شده که نیازمند بازنگری در سیاست‌های اقتصادی، توسعه زیرساخت‌ها و حمایت واقعی از خانوارهاست.

در نهایت، بحران گردشگری داخلی ایران نمونه‌ای بارز از تاثیر مستقیم افول اقتصادی خانوارها بر توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور است. وقتی سفر از سبد خانوارها حذف می‌شود، نه‌تنها فرصت‌های درآمدی و اشتغال از بین می‌رود بلکه تجربه‌های اجتماعی، فرهنگی و تبادلات انسانی نیز محدود می‌شود. این وضعیت یک زنگ خطر برای سیاستگذاران است. در نهایت باید پذیرفت که بدون اصلاحات عمیق در اقتصاد خانوارها و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های گردشگری، صنعت توریسم نمی‌تواند نقش واقعی خود را در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران ایفا کند.

وب گردی