«جهان‌صنعت» عملکرد بازار سرمایه در نخستین روز معاملاتی هفته را بررسی کرد؛

حاشیه‌نشینی بورس

دیبا حاجیها
کدخبر: 552816
بازار سرمایه ایران در نخستین روز معاملاتی هفته تحت تاثیر ریسک‌های سیاسی و اقتصادی با فشار فروش و ریسک‌گریزی سرمایه‌گذاران روبرو شد و روند معاملات کم‌تحرک و محافظه‌کارانه بود.
حاشیه‌نشینی بورس

دیبا حاجیها- وقتی آژیر خطر در کشوری به صدا درمی‌آید اولین جایی که لرزه به جانش می‌افتد، بازار سرمایه است. تاریخ اقتصادی جهان پر از مثال‌هایی است که نشان می‌دهد بازار سرمایه حساس‌ترین دماسنج هر اقتصاد است و کوچک‌ترین تنش سیاسی یا نظامی می‌تواند این دماسنج را به مرز انفجار برساند. از بورس اوکراین در روزهای ابتدایی حمله روسیه گرفته تا بازار سهام لبنان در اوج درگیری‌های مرزی، همگی یک الگوی واحد را تکرار می‌کنند: سرمایه‌گذار در مواجهه با ریسک‌های غیرقابل پیش‌بینی به ‌سرعت دارایی‌های خود را از سهام به دارایی‌های امن مانند طلا، ارز یا حتی پول نقد تبدیل می‌کند.

نمونه‌ای از این رفتار را می‌توان در بازار سهام ترکیه در جریان کودتای نافرجام ۲۰۱۶ مشاهده کرد. در کمتر از ۴۸‌ساعت شاخص اصلی بورس استانبول بیش از ۱۳‌درصد سقوط کرد و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای خروج از بازار صف کشیدند.

تجربه جهانی نشان می‌دهد حتی اقتصادهایی که از نظر بنیادی قوی هستند، در فضای جنگ و ناامنی سیاسی بورس‌شان به سختی روی پای خود می‌ایستد. شاخص‌ها در چنین شرایطی نه‌تنها بازتاب‌دهنده عملکرد شرکت‌ها نیستند بلکه بیش از هر زمان دیگری به نبض اخبار و شایعات وابسته می‌شوند. کوچک‌ترین خبر از احتمال درگیری مجدد، روند نزولی را تشدید می‌کند و بالعکس حتی شایعه‌ای از آتش‌بس یا توافق سیاسی می‌تواند جرقه‌ای برای جهش مقطعی شاخص‌ها باشد.

تفاوت اصلی کشورهایی که از بحران‌های مشابه عبور کرده‌اند در واکنش سیاستگذاران و نهادهای مالی است. در برخی کشورها ورود سریع و قاطع دولت و بانک‌های بزرگ برای حمایت از بازار سرمایه مانع از سقوط آزاد شاخص‌ها شده و با ایجاد یک کف روانی، به بازگشت اعتماد کمک کرده است. در مقابل کشورهایی که بازار را به حال خود رها کرده‌اند نه‌تنها شاهد فرار گسترده سرمایه بوده‌اند بلکه سال‌های سال در باتلاق بازسازی این اعتماد از دست‌رفته فرو رفته‌اند.

ایران امروه در نقطه‌ای ایستاده که تمام این سناریوها را پیش چشم دارد. بورس تهران در حالی روزهای سختی را تجربه می‌کند که تمامی نشانه‌های رسمی و غیر‌رسمی همه و همه در یک جبهه  و به صورت تمام‌قد علیه سهام ایستاده‌اند. نرخ بهره بالا، رکود سنگین صنایع، اختلاف نرخ ارز رسمی و آزاد، تورم شدید و ریسک‌های نظامی همه با هم سرمایه‌گذاران را به موضع تدافعی کشانده‌اند.

از دریچه اعداد

روز شنبه عملا به عنوان یک روز نیمه‌تعطیل در نظر گرفته شد. این روز نه‌تنها بین دو تعطیلی روزهای جمعه و یکشنبه قرار داشت بلکه ادارات دولتی در اکثر استان‌های کشور به‌دلیل ناترازی انرژی به طور کامل تعطیل بودند و فعالیت بانک‌ها نیز به شعب کشیک محدود بود. در چنین شرایطی شاخص‌کل بورس با کاهش ۱۷/‏۰‌درصدی مواجه شد و ۴۲۵۴واحد از ارتفاع خود را از دست داد و در نهایت روی ۹۵۸/‏۴۷۰/‏۲واحد بسته شد. در مقابل شاخص کل هم‌وزن با رشد ۰۷/‏۰‌درصدی، ۵۵۹‌واحد ارتفاع گرفت و روی ۵۴۰/‏۷۶۸واحد ایستاد. این داده‌ها نشان می‌دهند که تحرک جدی در بازار وجود نداشت و روند معاملات تقریبا در سکون قرار داشت.

تعداد نمادهای مثبت بازار به ۳۳۰‌عدد و تعداد نمادهای منفی به ۴۱۵‌عدد رسید. به این ترتیب تنها ۴۳‌درصد بازار سبزپوش بود و برتری نسبی فروشندگان به ‌طور مجدد مشهود شد. بررسی صف‌های خریدوفروش این برتری را تایید می‌کند چراکه ۶۵‌نماد در صفوف خریدی به ارزش ۲۰میلیارد تومان قرار داشتند در حالی که ۱۶۶‌نماد در صف‌های فروش به ارزش ۷۰۰/‏۱‌میلیارد تومان ایستاده بودند. این اختلاف چشمگیر نشان می‌دهد که فشار فروش همچنان بر بازار غالب است و فضای احتیاط و ریسک‌گریزی مثل تمامی روزهای پس از جنگ در معاملات حاکم بود.

در جریان معاملات سهام، حق‌تقدم و صندوق‌های سهامی با خروج ۳۵۶‌میلیارد تومان پول مواجه شدند و ارزش معاملات این بخش ۱۸۷/‏۳‌میلیارد تومان گزارش شد که همچنان نشان‌دهنده شرایط نامساعد و کم‌رمق بازار است. در مقابل صندوق‌های طلا شاهد ورود ۱۱۶/‏۱‌میلیارد تومان سرمایه بودند که به وضوح از ریسک‌گریزی معامله‌گران حکایت دارد و یک پیام اصلی را مخابره می‌کند: سرمایه‌گذاران در شرایط ناپایدار به دنبال انتقال منابع خود به دارایی‌های امن‌تر هستند.

استقبال قابل توجه از صندوق‌های طلا، نشان‌دهنده گرایش معامله‌گران به دارایی‌های امن و کاهش ریسک در شرایط ناپایدار اقتصادی و پرریسک است. بازار سهام در این روز بیشتر تحت‌تاثیر عوامل روانی و کمبود نقدینگی بود و روند معاملات بدون جهت‌گیری روشن و با برتری آشکار فروشندگان به پایان یافت.

درخشش طلای سرخ

از تیرماه تاکنون صندوق‌های زعفران بیش از ۲۰درصد بازدهی داشته‌اند و همین باعث شده توجه سرمایه‌گذاران جلب شود. تنها صندوق‌های فعال زعفران در بورس، نهال و سحرخیز هستند که هر دو در این مدت رشد خوبی داشته‌اند. نمودارها نشان می‌دهند که صندوق نهال و صندوق سحرخیز روند صعودی مشابهی را تجربه کرده‌اند. یکی از دلایل این رشد، فصل برداشت زعفران است چراکه در این زمان معمولا تقاضا و توجه به این محصول بالا می‌رود و بازدهی صندوق‌ها هم تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد.

رشد این صندوق‌ها در حالی رخ داده که سایر بازارها عملکردی به مراتب ضعیف‌تر داشته‌اند. بازار سهام طی همین مدت بازدهی محدودی داشته و بازار طلا هم نتوانسته رشد قابل‌توجهی نشان دهد. همین موضوع باعث شده صندوق‌های زعفران به گزینه‌ای جذاب برای سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت تبدیل شوند که دنبال بازدهی سریع و مطمئن‌تر هستند.

به طور کلی ترکیب فصل برداشت زعفران و محدود بودن صندوق‌های فعال در بورس باعث شده نهال و سحرخیز از تیرماه تاکنون عملکردی بهتر از سایر بازارها داشته باشند. این صندوق‌ها از حیث کسب بازدهی، بیش از همیشه برای کسانی که علاقه به سرمایه‌گذاری در کالاهای کشاورزی دارند، جذاب‌ شده‌اند که این موضوع نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران در شرایط فعلی به دنبال تنوع‌بخشی پرتفوی و فرصت‌های سودآور در بازارهای کالایی هستند. عملکرد این دو صندوق نمونه‌ای از فرصت‌های کوتاه‌مدت پرسود در بازار سرمایه است که همزمان با شرایط فصلی و عرضه محدود شکل گرفته است.

طلا؛ همان همیشگی

بازدهی صندوق‌های طلای بازار سرمایه از تاریخ منتهی به جنگ ۱۲‌روزه (۲۱خرداد) تاکنون نشان می‌دهد که این صندوق‌ها توانسته‌اند خود را با تغییرات نرخ دلار و اونس جهانی طلا هماهنگ کنند. از آن زمان تاکنون دلار حدود ۱۰‌هزار تومان رشد کرده و صندوق‌های طلا نیز به ‌طور نسبی پابه‌پای این افزایش، قیمت‌های خود را تنظیم کرده‌اند. با این حال برخلاف پیش‌بینی‌ها در پی وقوع جنگ، میزان حباب و هیجان قیمتی در معاملات صندوق‌های طلا نسبتا پایین باقی مانده است که بخشی از این موضوع ناشی از سیاست‌های انقباضی پولی و بخشی دیگر به دلیل عدم انتشار اخبار جنگی به شکل گسترده بوده است.

بررسی حباب اسمی و ذاتی صندوق‌ها نشان می‌دهد که در میان این صندوق‌ها بیشترین حباب اسمی به صندوق کهربا با ۴۳/‏۲‌درصد تعلق دارد و کمترین آن مربوط به صندوق امرالد با ۳۲/‏۰‌درصد است. در زمینه حباب ذاتی نیز بیشترین رقم به صندوق زرفام با ۶۶/‏۴‌درصد اختصاص دارد و جواهر کمترین حباب ذاتی را با صفر درصد ثبت کرده است. این اعداد نشان می‌دهد که صندوق‌های طلا، اگرچه با نوسانات دلار و اونس هماهنگ بوده‌اند اما همچنان تحت‌کنترل و بدون رشد غیرمنطقی قیمت معامله می‌شوند.

با توجه به ریسک‌های سیاسی، ابهامات موجود در مذاکرات و ناپایداری شرایط بین‌المللی، اختصاص بخشی از پرتفوی به طلا به‌ عنوان دارایی امن، رویکرد منطقی و محافظه‌کارانه‌ای به نظر می‌رسد. صندوق‌های طلا ضمن ارائه امکان سرمایه‌گذاری مستقیم در این فلز ارزشمند می‌توانند به سرمایه‌گذاران کمک کنند تا در شرایط بی‌ثبات اقتصادی و سیاسی بخشی از سرمایه خود را از نوسانات سایر بازارها مصون نگه دارند. در مجموع، عملکرد این صندوق‌ها نشان می‌دهد که با وجود افزایش نرخ دلار و اونس، بازار صندوق‌های طلا توانسته رشد متناسب و منطقی داشته باشد و فرصت سرمایه‌گذاری کم‌ریسک در شرایط پرنوسان را فراهم کند.

بورس در بند ترس و ابهام

تا زمانی که سایه جنگ بر کشور سنگینی می‌کند، بورس به سختی می‌تواند مسیر صعودی و پایداری را تجربه کند و این نکته‌ای است که بسیاری از فعالان بازار سرمایه و کارشناسان اقتصادی بارها تکرار کرده‌اند. در شرایط فعلی، بخش قابل‌توجهی از مردم باور دارند که با وجود برقراری آتش‌بس تا کنون این توافق شکننده و ناپایدار خواهد بود و ریسک‌های سیاسی و امنیتی همچنان بر اقتصاد و به‌خصوص بازار سرمایه خواهد بود. این نگرش، تاثیر مستقیمی بر رفتار سرمایه‌گذاران و جریان نقدینگی در بورس دارد و تا زمانی که اطمینان نسبی از ثبات سیاسی حاصل نشود، نمی‌توان انتظار رشد قابل اعتماد شاخص‌ها را داشت. تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که بورس در ایران نیز مثل همه جای دنیا همواره حساس به ریسک‌های ژئوپلیتیک بوده و تحولات امنیتی و سیاسی حتی اگر محدود و کوتاه‌مدت باشند، موج‌های بزرگی از هیجان و اضطراب را در بازار ایجاد می‌کنند. تجربه تاریخی نشان داده که هر بحران نظامی یا سیاسی، به سرعت باعث خروج سرمایه از سهام و ورود سرمایه به دارایی‌های امن مانند طلا، ارز یا حتی صندوق‌های با درآمد ثابت می‌شود. در وضعیت فعلی نیز شاهد هستیم که بخش قابل توجهی از سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند سرمایه خود را از سهام خارج کرده و به سمت دارایی‌هایی بروند که ریسک کمتری دارند.

یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ و بحران‌های امنیتی، کاهش اعتماد عمومی است. بسیاری از مردم هنوز به پایداری آتش‌بس اعتماد ندارند و به همین دلیل رفتار محتاطانه‌ای در بورس از خود نشان می‌دهند. این نگرش باعث شده که نقدینگی کافی وارد بازار نشود و معاملات در ارزش پایینی انجام گیرد. شاخص‌کل در چنین شرایطی به سختی می‌تواند روند صعودی داشته باشد و حتی کوچک‌ترین خبر منفی یا شایعه می‌تواند باعث ریزش مجدد بازار شود. به عبارت دیگر بورس تحت‌تاثیر مستقیم عوامل روانی قرار دارد و وقتی بخش بزرگی از فعالان بازار به آینده سیاسی کشور اعتماد نداشته باشند، نمی‌توان انتظار رشد پایدار داشت. وضعیت فعلی بورس ایران همچنین با محدودیت‌های ساختاری و اقتصادی نیز همراه است. تورم بالا، کاهش قدرت خرید مردم و نوسانات نرخ ارز همه عواملی هستند که زمینه را برای رفتار محافظه‌کارانه سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند. در چنین فضایی حتی تحلیل‌های بنیادی شرکت‌ها و عملکرد مالی آنها نمی‌تواند به طور کامل اعتماد بازار را بازگرداند چرا که ریسک سیاسی و امنیتی بر تمام محاسبات اقتصادی سایه افکنده است. سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در شرایط نامطمئن، سرمایه خود را در دارایی‌هایی مانند طلا و ارز نگه دارند که کمترین احتمال کاهش ارزش را دارند.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد تاثیر رسانه‌ها و اخبار بر رفتار بازار است. انتشار خبر جنگ یا هرگونه تحولات ژئوپلیتیک به سرعت در قیمت‌ها اثر می‌گذارد و می‌تواند باعث ایجاد صف‌های فروش یا خرید شود. در این میان حتی خبرهای مثبت یا آتش‌بس موقت نمی‌تواند اعتماد از دست رفته را به آسانی بازگرداند چراکه بخش قابل‌توجهی از مردم معتقدند توافق‌ها شکننده هستند و پایدار نخواهند ماند. این موضوع نشان می‌دهد که بورس ایران نه‌تنها متاثر از شرایط اقتصادی و مالی بلکه به شدت حساس به شرایط روانی و اجتماعی است.

از سوی دیگر سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و نهادهای مالی معمولا در چنین شرایطی با دقت بیشتری عمل می‌کنند و ترجیح می‌دهند وارد معامله‌های بزرگ نشوند و تا زمانی که وضعیت سیاسی و امنیتی شفاف و پایدار شود، دست نگه دارند. این احتیاط نهادهای بزرگ باعث می‌شود که حتی سهام شرکت‌های بنیادی و مستحکم نیز نتوانند با حجم معاملات بالا رشد کنند و شاخص کل تحت فشار قرار گیرد. در نتیجه بازار در وضعیتی نیمه‌تعطیل و کم‌تحرک باقی می‌ماند، حتی اگر ارزش دارایی‌ها به دلیل تورم یا رشد نرخ ارز افزایش یافته باشد.

تحلیلگران همچنین تاکید می‌کنند که ریسک‌های جنگی بر رفتار مردم در کوتاه‌مدت اثرگذار است اما در بلندمدت اگر ثبات نسبی برقرار شود، امکان جبران ضررهای ایجاد شده وجود دارد. با این حال شرایط فعلی نشان می‌دهد که برای رسیدن به چنین نقطه‌ای نیاز به توافقات مستحکم سیاسی، کاهش ابهامات و بازگرداندن اعتماد عمومی است. تا زمانی که بخش قابل توجهی از مردم باور دارند که آتش‌بس شکننده است، بورس نمی‌تواند جایگاه واقعی خود را در جذب سرمایه و ایجاد رشد اقتصادی ایفا کند. در پایان می‌توان گفت که بورس ایران در شرایط فعلی بازتاب مستقیمی از نگرانی‌های سیاسی و امنیتی جامعه است. خروج سرمایه از سهام و ورود به دارایی‌های امن، کاهش حجم معاملات و حساسیت شدید به اخبار همگی نشانه‌های آشکار ریسک‌گریزی فعالان بازار هستند. تنها با ایجاد اطمینان نسبی نسبت به آینده سیاسی و امنیتی کشور امکان بازگشت اعتماد به بازار سهام و شکل‌گیری روندهای پایدار وجود دارد. تا آن زمان، بورس همچنان در سایه جنگ و عدم اطمینان سیاسی با روندی کم‌تحرک و محافظه‌کارانه روبه‌رو خواهد بود و سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند به جای ریسک بالا، سرمایه خود را در دارایی‌هایی امن‌تر حفظ کنند.

وب گردی