22 - 05 - 2022
جهتگیری صحیح برای بازار سرمایه
دستور اخیر رییسجمهور به معاون اول برای برنامهریزی جهت اعمال اصلاحات در بازار سرمایه به منظور نقشآفرینی بیشتر بازار سرمایه در تامین مالی بنگاههای تولیدی از یک جهتگیری صحیح حکایت دارد.
تاکنون همه توجه مسوولان بازار سرمایه در دوران مسوولیت آقای صالحآبادی معطوف به بازار ثانویه و روند شاخص بود و این امر تا جایی کشیده شد که مسوولان امر مدیریت شاخص را جزو وظایف قطعی و اولویت اول خود قلمداد میکردند و به دخالتهای موردی در خرید و فروش سهام میپرداختند.
این مداخلات به حدی وسیع بود که بسیاری از تحلیلهای علمی در مورد روند قیمت برخی سهمها را به چالش میکشید و تحلیلگر برای فهم روند قیمت سهم به مبادلات پشتپرده بین مسوولان بازار سرمایه و بازیگران حقوقی پی میبرد.
آنچه در این میان فدا میشد توجه به بازار اولیه بود که در آن قرار بود تامین مالی بنگاههای تولیدی صورت گیرد. اولا حجم بازار اولیه در مقایسه با بازار ثانویه ناچیز بود و ثانیا ارقام منتشره در مورد بازار اولیه اطلاعات درستی از تامین مالی ارایه نمیکرد زیرا بسیاری از اطلاعات مربوط به افزایش سرمایه ناشی از تبدیل اندوخته به سرمایه بود و عملا تامین مالی جدیدی صورت نگرفته بود.
ظاهرا در دوران مسوولیت تیم جدید در بازار سرمایه تصمیم به تغییراتی گرفته شده است. از یکسو حجم مداخلات رو به کاهش دارد و سازمان بورس دارد به سمت وظیفه اصلی خود که تنظیمگری درست در بازار سرمایه است حرکت میکند و از سوی دیگر مسوولان امر دریافتهاند که فراز و فرود شاخص آنقدر اهمیت ندارد که سابقا تصور میشد و آنچه فلسفه اصلی بازار سرمایه را تشکیل میدهد، تامین مالی بنگاهها از طریق این بازار است.
بازار ثانویه یا همان بازار خرید و فروش سهم تنها از این حیث اهمیت دارد که نقدینگی لازم را برای سهمها فراهم آورد. در نامه رییسجمهور به درستی اصلاحات بازار سرمایه در کنار اصلاحات بازار پول نشانده شده بود که نشان میدهد نهاد سیاستگذار اقتصادی به خوبی متوجه شده که هم باید با تزریق سرمایه به بانکها آنها را در ارایه تسهیلات تقویت نمود و هم باید با تقویت بازار سرمایه بخشی از مطالبات بنگاههای تولیدی را به سمت بازار سرمایه منتقل کرد.
اگرچه در تئوری تامین مالی پروژههای کوتاهمدت و بنگاههای کوچک و متوسط توسط بانک و پروژههای بلندمدت و بنگاههای بزرگ به بازار سرمایه واگذار شده اما تا تحقق این امر فاصله زیادی است و بعید است که چنان تغییری در اقتصاد ایران رخ دهد که این ایدهآل تئوریک محقق شود.
اقتصاد ایران همانند اقتصاد ژاپن و آلمان بانک محور است و بازار سرمایه تنها میتواند نقش مکمل و حاشیهای در تامین مالی بنگاهها ایفا کند. اما وضع موجود در بازار سرمایه ایران هنوز بسیار با این نقش مکمل و حاشیهای فاصله دارد. باید منتظر بود و دید که آیا اقدامات عملی برای تسهیل تامین مالی بنگاهها در بازار اولیه صورت میگیرد یا خیر.
*اقتصاددان
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد