10 - 07 - 2021
جهانگیری: صنایع از فرصت طلایی بی برقی برای تعمیر استفاده کنند
گروه صنعت- در بحبوحه تشدید خاموشیها در کشور و اظهارات متنوع مسوولان جهت رفع این مشکل اساسی، هفته گذشته اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهوری در حاشیه بازدید از مرکز ملی راهبردی شبکه برق کشور با اعلام اینکه به سبب کمبود برق قرار است محدودیتهایی برای واحدهای صنعتی در نظر گرفته شود، گفت: وزارت صمت با وزارت نیرو توافقاتی را درباره تعطیلی یا استفاده از فرصت تعطیلات تابستانی و بازسازی و تعمیر واحدهای تولیدی و صنعتی داشته و در این مسیر همراهیهای لازم را برای مواجهه با خاموشیهای برق در نظر خواهند گرفت. همچنین وزارت نیرو اجازه دارد به واحدهای صنعتی اعلام کند که آنها میتوانند از ۱۰ درصد برقشان استفاده کنند که این اقدام وزارت نیرو برای حفاظت از شبکه برق و توزیع برق کشور است.
این صحبتها در حالی مطرح میشود که از زمستان سال گذشته که به واسطه کمبود سوخت، خاموشیها اتفاق افتاد، از همان زمان بسیاری از کارشناسان و فعالان صنعتی هشدار داده بودند که تابستان امسال این معضل تشدید شده و باعث خسارتهای فراوانی از جمله به واحدهای تولیدی و صنعتی خواهد شد. امری که به نظر میرسد اقدام خاصی برای رفع آن صورت نگرفته و سبب شده تا به مشکلات ناشی از قطعی برق دامن زده شود.
۸۰ درصد برق صنعتی را صنایع بالادستی مصرف میکنند
در این رابطه احسان سلطانی اقتصاددان و پژوهشگر حوزه صنعت در گفتوگو با «جهانصنعت» در خصوص امکان سنجی طرح معاون اول رییسجمهوری برای مدیریت مصرف برق، توضیح میدهد: اولا درست است مصرف برق صنعتی افزایش یافته، اما به همین میزان به مصرف مشترکان خانگی و همچنین استخراج رمزارزها نیز افزوده شده است.
از سوی دیگر باید تاکید کرد که رشد مصرف برق صنعتی، بیشتر مربوط به صنایع بالادستی مانند فولاد، فلزات اساسی، کاشی، سیمان و پتروشیمی است. این صنایع در حالی که ۲۰ درصد اشتغال صنعتی را برعهده دارند، ۸۰ درصد برق را نیز مصرف میکنند. به همین دلیل پیشنهاد معاون اول رییسجمهوری در شرایطی میتواند درست بوده و قابلیت اجرایی داشته باشد که صنایع بالادستی یک ماه تعطیل شوند؛ نه اینکه بخواهیم صنایعی که انرژیبر نیستند مانند صنعت نساجی، پوشاک، لاستیک، کفش، پلاستیک و حتی خودروسازی و قطعهسازی را تعطیل کنیم. این صنایع مانند صنایع بالادستی حاشیه سود بالایی ندارند که بتوانند به راحتی تعطیلات اجباری و محدودیتهای اینچنینی را تحمل کنند.
بار صنایع انرژی بر دوش سایر صنایع
وی در پاسخ به این سوال که برخی از تحلیلها بر این مبناست که تعطیلی صنایع به خصوص صنایع بالادستی منجر به کاهش مواد اولیه تولید و در نهایت تورم خواهد شد، میگوید: ۵۰ تا ۶۰ درصد مصرف برق صنعتی تنها متعلق به صنایع فولادی است. به همین دلیل من با چنین تحلیلهایی مخالف هستم؛ زیرا این صنایع حاشیه سود بسیار بالایی در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد دارند. در نتیجه یک ماه تعطیلی تاثیر چندانی بر حاشیه سود و فعالیت آنها نخواهد داشت. کافی است از این رهگذر فولادیها مقداری از صادرات خود را بکاهند تا مشکل کمبود مواد اولیه برای تولید نیز از بین برود. این پژوهشگر حوزه صنعت در خصوص اینکه صنایع در اولویت خاموشی قرار داشته و چرا از زمستان سال گذشته که در خصوص خاموشیهای تابستان دائما هشدار داده میشد، مسوولان اقدامی صورت ندادهاند، پاسخ میدهد: وقتی مسوولان تعهد و عرق ملی ندارند به تبع باید شاهد بروز پیامدهای اینچنینی هم باشیم. اکنون ۲۰ سال است که صنایع فولادی در حال توسعه هستند. سوال این است که چنین صنایعی که بسیار هم سودآور بودهاند چرا در طول این سالهای مکلف نشدهاند که خودشان برق خودشان را تولید کنند؟ یعنی با توجه به سرمایهای که این صنایع در اختیار دارند به راحتی میتوانستند با تاسیس نیروگاه به خودکفایی هم برسند. جالب این است که آقای جهانگیری که پیش از این مدتها وزیر صنایع و معادن بوده، چرا در طول هشت سال معاون اولی خود با علم به اینکه صنایع فولادی بسیار انرژیبر هستند، فکری به حال این موضوع نکرده است؟ روش تولید فولاد در EFA تفاوت زیادی با روش کوره بلند به مانند آنچه در ذوبآهن اصفهان مورد استفاده قرار میگیرد، دارد. این روش بسیار انرژیبر بوده و با برق فولاد را ذوب میکند.
در چنین صنعتی که از رانتهای فراوانی نیز برخوردار است، تنها افتخار ما این بوده که در طول سال ۲۰ یا ۳۰ میلیون تن فولاد خام بر فرض تولید میکنیم. به همین دلیل هم هست که معتقدم اگر یک مقدار از صادرات فولاد خود کم کنیم، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد است. در واقع اشکال کار این است که به جای اجرای درست و منطقی طرح صرفهجویی، شاهد هستیم که مسوولان مانند آقای جهانگیری راهحلی را ارائه میکنند که صدای همه صنعتگران را در میآورد. صنایع کوچک و متوسط پایه ارتزاق مردم هستند و تعطیلشدن آنها باعث بیکاری و افزایش مشکلات کارگران میشود. بنابراین این راهحل نیست که بیاییم و بار صنایع انرژیبر و پرسود را بر دوش سایر صنایع و کارخانههای تولیدی بیندازیم.
این نحوه تولید نامش صنعت نیست
سلطانی در خصوص وضعیت کلی صنایع و چالشهایی که تولیدکنندگان با آن دست به گریبان هستند نیز میافزاید: به طور کلی معتقدم که شرایط برای تولیدکنندگان آسانتر شده است. آنها ریالی هزینه میکنند ولی فروش آنها به اساس قیمت دلار است. سایر هزینهها مانند مالیات و برق نیز در طول سالهای اخیر برای آنها کاهش یافته است. به عنوان مثال تنها در بخش برق صنعتی، قیمت به یکهشتم در طول سالهای گذشته کاهش یافته؛ یا اینکه در سال ۱۳۹۰ حقوق کارگر ۶۰۰ دلار بوده اما امروز به ۱۲۰ دلار رسیده است. با این حال شاهد هستیم که صنعت همواره نیازمند حمایتهای بیشتر و بیشتر دولت است.به همین دلیل معتقدم این چه نوع صنعتی است که دائم در انتظار حمایت است؟ صنعتی که بدون حمایت از سوی دولت قادر به ادامه حیات نیست و همیشه محتاج آب، برق، گاز و تسهیلات ارزانقیمت است. در واقع خیانتی که به صنایع شده این است که آنها بدون دریافت تسهیلات و کمک قادر به فعالیت نیستند.
امروز اکثر قریب به اتفاق واحدهای تولیدی با وامهای بانکی زنده هستند و در نتیجه همین اقدامات است که امروز تولیدکننده ما دیگر به دنبال نوعآوری، آموزش نیروی انسانی و مزیت رقابتی نیست. مزیت رقابتی در قرن بیستویکم، مزیت رقابتی حذفی نیست، بلکه مزیت رقابتی مبتنی بر رقابت است. با این حال شاهد هستیم که صنایع خصولتی و وابسته به دولت نیز برای استفاده از رانتهای موجود حمایت شدهاند. به همین دلیل معتقدم که صنعتی که هر ساله انتظار بالا رفتن ۵۰ درصدی نرخ ارز را برای ادامه فعالیتش داشته باشد، اسمش صنعت و تولید نیست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد