دلایل زیرساختی و کلان اقتصادی در رابطه با پایین‌بودن ارزش‌افزوده بخش تولید بررسی شد؛

تولید بدون ارزش کافی

گروه اقتصادی
کدخبر: 537802
پایین‌بودن ارزش‌افزوده بخش تولید در ایران به دلیل مشکلات زیرساختی، بی‌ثباتی اقتصاد کلان و ناکارآمدی بوروکراسی است که اصلاحات جدی را می‌طلبد.
تولید بدون ارزش کافی

جهان‌صنعت- اقتصاد، علم ارزش‌هاست؛ این جمله شاید یکی از مناسب‌ترین توصیف‌های ابتدایی در مورد علم اقتصاد باشد، حال آنکه موضوع تولید از مهم‌ترین و ضروری‌ترین مسائل اقتصاد به‌شمار می‎رود. بدین‌منظور در اقتصاد ایران تحلیل دلایل پایین‌بودن ارزش‌افزوده بخش تولید می‌تواند بسیار قابل‌توجه باشد. در این راستا دلایل ناکامی‌های موجود در ایجاد ارزش‌افزوده بررسی شد، به‌طوری‌که از زوایایی وضعیت زیرساخت تولید و برخی مولفه‌های کلان اقتصاد برای ارزش‌آفرینی در صنایع اهمیت مورد ارزیابی قرار گرفت.

فرار از فضای تولید

مدت‌هاست اقتصاد ایران با یک معضل ریشه‌دار مواجه شده است، به‌گونه‌ای‌که دهه‌هاست مشاغل و صنایع مولد با ظرفیت اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی بالا، سود انتظاری پایینی برای سرمایه‌گذاران داشته‌اند. تعدادی از صنایع موجود در کشور همواره ظرفیت بالایی برای ایجاد ارزش‌افزوده داشته‌اند، به‌طوری‌که از منظر اجتماعی، ظرفیت تاریخی با پتانسیل زیادی برای آنها وجود دارد چراکه از دیرباز برخی محصولات اعتبار جهانی داشته است.

با این وجود امروز چنین صنایعی در ایران اوضاع مناسبی ندارند اما در طرف مقابل صنایعی در کشور وجود دارند که اقتصادی نیستند. از منظر اجتماعی و محیط‌زیستی نیز با اوضاع ایران چندان هم‌خوانی زیادی ندارند. به عبارتی روشن‌تر، صنایع آسیب زیادی به محیط‌زیست وارد می‌کنند اما ارزش‌افزوده قابل‌قبولی ندارند. اما جای سوال اینجاست که چه نفعی در توسعه چنین صنایعی در کشور وجود داشته است.

یک پاسخ روشن برای این مساله می‌توان متصور شد. اینکه فروش محصولات نسبتا خام بدون ایجاد ارزش‌افرزوده کار آسان‌تری بوده است، به‌طوری‌‌که بسیاری از صنایع حتی ترجیح داده‌اند به‌سمت فروش مواد به‌صورت تقریبا خام حرکت کنند.

با این حال بهتر است به اوضاع کلی در سیاستگذاری اقتصادی توجه داشت. اینکه قواعد سیاستگذاری در زمینه تولید و صنعت چرا اجازه داده است تا تعداد قابل‌توجهی از این دست تولیدکنندگان به خام‌فروشی یا سوداگری ادامه دهند.

به همین جهت به‌نظر می‌رسد چندان نمی‌توان به‌صورت مستقیم به تولیدکنندگان ایراد وارد کرد. تولیدکننده به‌طور طبیعی به دنبال سود بالاتر است اما مشخص است که سود بالا را نباید با ارزش‌افزوده بالا اشتباه گرفت. از آنجایی که مفاهیم اقتصادی در ایران تا حدی مخدوش شده، شاید لازم باشد عنوان کرد این اصطلاح سود و ارزش‌افزوده تفاوت فاحشی دارند.

سود، درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی پس از کسر هزینه‌هاست اما ارزش‌افزوده، ارزشی است که در فرآیند تولید محصول یا خدمات اضافه شده باشد. به بیانی ساده، ارزش‌افزوده حاصل زحمتی است که روی نهاده و مواد اولیه صورت‌گرفته باشد.

با این تفاسیر دیگر دفاع صنایع یا تولیدکننده‌هایی که ادعای درآمدزایی بالایی دارند زیر سوال خواهد رفت. این موضوع مهم است که درآمد و سود ناشی از ارزش‌افزوده بوده یا به‌طور مثال از اختلاف قیمت بین دو بازار به دست آمده است.

نیاز به اصلاحات کلان

با روشن‌شدن تعاریف و اصطلاحات لازم می‌توان به دلایل پایین‌بودن ارزش‌افزوده پرداخت. در اقتصاد ایران وابستگی درآمد کشور به انرژی و نفت بسیار مهم است. این امر موجب شده تا بخش اعظمی از درآمد کل کشور از خام‌فروشی تامین شود و نیاز کمتری به رشد بخش تولید ارزش‌محور مدنظر بوده باشد.

همچنین خام‌فروشی نفت سیگنالی به سایر صنایع ارسال می‌کند، به‌طوری‌که برخی صنایع به‌دنبال دریافت حمایت‌های دولتی ناشی از فروش نفت افتاده‌ باشند. عامل دیگری که باعث‌شده ارزش‌افزوده صنایع داخلی پایین باشد، به نظام انگیزشی مربوط است.

حال آنکه به‌‌طور کلی اقتصاد ایران به معافیت‌ها و جرایم مالیاتی اهمیت زیادی نمی‌دهد، به‌گونه‌ای‌که در بودجه سال۱۴۰۴، سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی ۵/‏۵‌درصد هدف‌گذاری شده است. سهم مذکور رقم بسیار پایینی است. به همین جهت با شرایط موجود برای افزایش ارزش‌افزوده صنایع چندان نمی‌توان روی نظام مالیاتی ایران حساب باز کرد.

در این راستا موضوع کلیدی دیگری نیز وجود دارد. اینکه زیرساخت‌های لازم برای افزایش ارزش‌افزوده صنایع در نظر گرفته نشده. به‌طور مثال نامناسب بودن بستر حمل‌ونقل به همین اشکالات زیرساختی مربوط است. همچنین عدم رشد نامتوازن بخش در بخش تکنولوژی نیز منجربه این دست معضلات می‌شود.

از سوی دیگر عدم دسترسی مناسب صنایع تولید به منابع انرژی به‌شدت مشکل‌آفرین شده. به عنوان نمونه نبود برق و گاز لازم در بخش تولید این روزها به شدت اقتصاد کل کشور را درگیر خود کرده است. مورد بعدی در رابطه با پایین‌بودن ارزش‌افزوده صنایع است که از زیرساخت‌های فیزیکی و فناوری تا حدی فاصله دارد.

این مورد به اوضاع اقتصاد کلان مرتبط است. بی‌ثباتی در مولفه‌های کلان اقتصادی پیامدهای منفی زیادی دارد. نوسانات مداوم و شدید نرخ ارز یکی از پارامترهاست. بالا بودن سطح تورم و تغییرات ماهانه این مولفه نیز فشار قابل‌توجهی به تولید کشور وارد می‌کند.

چنین بی‌ثباتی‌هایی ریسک سرمایه‌گذاری و تولید را به‌شدت افزایش داده است. در نهایت مورد آخری که در گزارش مذکور ذکر خواهد شد، به ناکارآمدی بوروکراسی کشور مرتبط است.

این روزها پیچیدگی‌های اداری بر کمتر کسی پوشیده است. به سختی می‌توان تولیدکننده‌ای یافت که از بوروکراسی ناکارآمد گلایه نداشته باشد. قضیه مذکور دشواری و ریسک تولید ارزش‌محور را افزایش می‌دهد، به‌طوری‌که نیرو، زمان و امکانات فعالان اقتصادی بیشتر صرف مسائل اداری شده است. به همین جهت افراد برای ایجاد ارزش‌افزوده بیشتر با مشکلات بسیاری روبه‌رو شده‌اند.

با همه این تفاسیر، می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که بدون اصلاحات جدی در ساختار و زیرساخت‌های مختلف کشور امیدی به اقدامات محدود وجود ندارد چراکه دلایل بررسی‌شده در این گزارش به‌صورت شبکه‌ای با یکدیگر مرتبط هستند. همچنین عوامل سیاسی و غیراقتصادی دیگری نیز موجب تضعیف بخش تولید ارزش‌محور ایران شده‌اند. به همین جهت برای بهبود ارزش‌آفرینی صنایع کشور انجام چنین اصلاحاتی بسیار ضروری به‌نظر می‌رسد.

وب گردی