توسعه صنعت گاز شتاب میگیرد

جهانصنعت– در شرایطی که صنعت نفتوگاز کشور با چالشهای فزایندهای در تامین انرژی پایدار، بهویژه در فصول سرد سال مواجه است، شرکت ملی نفت ایران تدابیر تازهای برای افزایش مشارکت بخشخصوصی و عبور از بحرانهای ساختاری اندیشیده است.
حمید بورد، مدیرعامل شرکت ملی نفت اخیرا اعلام کرده که قرار است دو یا سه میدان گازی در اختیار شرکتهای بزرگ فولادی کشور قرار گیرد تا این مجموعهها علاوهبر مصرف، در تولید گاز نیز نقشآفرین شوند. به گفته بورد، این اقدام با هدف کاهش وابستگی صنایع به تصمیمات مقطعی و ارتقای امنیت انرژی صورت میگیرد.
آنطور که مدیرعامل شرکت ملی نفت گفته، از آنجا که میزان مصرف گاز صنایع فولادی زیر ۵۰میلیون مترمکعب است، با این واگذاریها، فولادیها میتوانند بخشی از نیاز خود را بهصورت مستقیم از طریق سرمایهگذاری در میادین گازی تامین کنند.
پیشنهاد مشارکت بخشخصوصی در توسعه بخش بالادست صنعت نفتوگاز سال گذشته از سوی پتروشیمیها به دولت ارائه شد و حالا در نخستین گام از موافقت دولت با این پیشنهاد قرار است که شرکتهای فولادی هم به این طرح بپیوندند. هرچند این تصمیم دولت میتواند منجر به سرعت بخشیدن توسعه بخش بالادست صنعت نفتوگاز شود، با این حال برخی کارشناسان هم هشدار میدهند که اگرچه کلیت طرح مثبت است اما باید در اجرا جزئیات به دقت بررسی شود.
بخشخصوصی گرهگشایی میکند
حسن مرادی، نماینده پیشین مجلس و کارشناس انرژی هم در این رابطه به «جهانصنعت» میگوید:یکی از ضرورتهای جدی توسعه صنعت نفت کشور، توسعه اینگونه پروژههاست. ما باید این مسیرها را بهدرستی و با دقت پیش ببریم اما متاسفانه آنچه از دولت و ظرفیتهای مالیاش برمیآید، نشان میدهد که بضاعت لازم برای سرمایهگذاری در این حوزهها را ندارد و چون این توان وجود ندارد، ما داریم فرصتهای ارزشمند توسعه را بهسرعت از دست میدهیم. وی افزود: بنابراین دولت ناچار است که بین دو گزینه یکی را انتخاب کند: یا پروژه را به پیمانکار خارجی واگذار کند یا به پیمانکار داخلی. در هر دو صورت، این واگذاری فقط زمانی به صلاح کشور و به نفع سلامت پروژه خواهد بود که براساس معیارهای علمی، فنی و استاندارد انجام شود.
او با تاکید براینکه اگر قرار است توسعه یک میدان یا پروژه بزرگ به فرد یا مجموعهای واگذار شود، آن فرد یا مجموعه باید از توان فنی، تخصص علمی و استانداردهای لازم برخوردار باشد، تصریح کرد: از نظر من، باید بدون تعارف، براساس همین معیارها تصمیم بگیریم، نه براساس رابطه، شهرت یا ملاحظات غیرکارشناسی. درست است که برخی شرکتها از ظرفیت مالی قابلتوجهی برخوردارند و درآمدهای قوی و پایداری دارند و میتوانند بخشی از این درآمدها را در جهت توسعه و سرمایهگذاری مجدد هزینه کنند اما فقط مساله مالی نیست و باید تخصص و مهارت اجراکننده هم بررسی شود.
او اضافه کرد: بنابراین اگر انشاءالله این ظرفیتها و منابع مالی وجود داشته باشد و کار هم بر پایه کارشناسی و اصول فنی پیش برود، میتوان امیدوار بود که توسعه در این میادین سریع اتفاق بیفتد.
مرادی خاطرنشان کرد: اگر بهجای تکیه بر تخصص و کارشناسی، بخواهیم با دخالتهای سلیقهای و تصمیمات غیرکارشناسی پیش برویم- همانطور که در برخی پروژههای گذشته نیز دیدهایم- مطمئن باشید نهتنها موفقیتی بهدست نمیآید بلکه آسیبهای جدی به ساختار اقتصادی و فنی کشور وارد خواهد شد و مشکلات جدیدی را ایجاد میکند. پس باید بپذیریم که چون دولت نه مالکیت مطلق دارد و نه توان مالی کافی، دیگر نمیتوان تنها به آن تکیه کرد بنابراین ناگزیر هستیم که یا از ظرفیتهای خارجی استفاده یا پروژهها را به بخشخصوصی توانمند واگذار کنیم.
نماینده پیشین مجلس عنوان کرد: خوشبختانه در کشور، بخشخصوصیای وجود دارد که هم تجربه دارد، هم ساختارهای سازمانیافته، هم درآمدهای پایدار و قابل اتکا. این شرکتها اگر در چارچوب اصول علمی، استانداردها و نظارت دقیق عمل کنند، میتوانند بخشی از باری را که امروز بر دوش دولت سنگینی میکند، بردارند.
۳پیششرط مهم برای توسعه میادین گازی
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی ایران هم در این رابطه به «جهانصنعت» میگوید: من دقیق نمیدانم جزئیات این واگذاریها چیست، آنچه مسلم است اینکه اگر پروژهای از نوع توسعه میدان گازی در بخش بالادستی باشد، باید تجربه و تخصص اجراکننده به دقت بررسی شود. باید توجه داشته باشیم که در بسیاری از این پروژهها ما نیاز جدی به دانش فنی، تکنولوژی، تجهیزات و ابزار تخصصی داریم و حتما باید از همکاری با شرکتهای خارجی بهره ببریم. او با اشاره به تحریم صنعت نفت ایران یادآور شد: صادقانه بگویم که نمیدانم تا چه اندازه امکان اجرای چنین پروژههایی در این شرایط وجود دارد اما اگر نگاهی بیندازیم به برخی میادین نفتوگاز که سالهاست بلااستفاده ماندهاند، باید از خود بپرسیم چرا این پروژهها تاکنون توسعه نیافتهاند؟ پاسخ روشن است؛ مساله صرفا کمبود منابع مالی نیست. مشکل اصلی، نبود زیرساختهای فنی، تجهیزات تخصصی، دانش مهندسی و فناوریهای بهروز است. اینها موانع واقعی بر سر راه توسعه پروژهها هستند. بهروزیفر تصریح کرد: اگر این پیشنیازها فراهم نباشد، حتی با تامین سرمایه نیز پروژهها راه به جایی نخواهند برد بنابراین تا زمانی که چالشهای فنی و تکنولوژیکی حل نشدهاند، ورود به پروژههایی در این سطح، آن هم در شرایط تحریم، صرفا در حد طرح و ایده باقی خواهد ماند. او با بیان اینکه میادینی که قرار است به شرکتهای فولادی واگذار شوند، متعلق به ملت ایران هستند، گفت: باید توجه داشت که هیچکس حق ندارد به واسطه ارتباطات یا نفوذ شخصی، برای توسعه آن تصمیم بگیرد. هر تصمیمی باید مبتنی بر شایستگی و صلاحیت باشد، نه صرفا برمبنای نام و عنوان. اگر قرار باشد میدان نفتی یا گازی را به کسی واگذار کنیم، این کار باید برمبنای توانمندی، تخصص و تجربه انجام شود. اگر من فردی را در بخشخصوصی یا بیرون از ساختار رسمی میشناسم که میتواند این میدان را بهتر از دیگران توسعه دهد، چرا نباید او را وارد کار کنم؟ صرف اینکه در سیستم رسمی نبوده یا اسمش کمتر شنیده شده، دلیل بر نادیده گرفتن توانایی او نیست. بهروزیفر با تاکید براینکه مشکل اصلی در صنعت نفت، مشکل مالی در وهله اول نیست، گفت: مشکل واقعی توسعهنیافتگی میادین نفت و گاز ما، عدم اتصال به دنیاست. ما نمیتوانیم تجهیزات، ادوات تخصصی و فناوریهای پیشرفته را وارد کنیم. ما ارتباط مستقیم و گسترده با شرکتهای صاحب تکنولوژی نداریم و همین باعث شده که حتی اگر پول هم داشته باشیم، نتوانیم آن را به درستی تبدیل به توسعه کنیم. او افزود: واقعیت این است که اگر امروز حتی ۲۰۰میلیارد دلار هم سرمایه در اختیار داشته باشیم، تا زمانی که نتوانیم دانش فنی، تکنولوژی و ابزار لازم را وارد کشور کنیم، توسعه صنعت نفت و گاز ممکن نخواهد بود. این نکتهای است که بسیاری هنوز یا آن را درک نکردهاند یا به دلایل مختلف ترجیح دادهاند آن را کوچک جلوه دهند.
این عضو هیات علمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی ایران متذکر شد: ما نباید به تکرار اشتباهات گذشته برگردیم-اشتباهاتی که در دورههای قبلی، صرفا با ظاهرسازی و اتکا به پروژههای بدون زیرساخت باعث اتلاف منابع شدند. توسعه واقعی، با شعار و گزارش مصنوعی اتفاق نمیافتد، نیاز به دانش، ارتباط با دنیا، شفافیت و اراده جدی دارد.