توافق یا تقابل؟ ۲گانه تازه در شعام

جهانصنعت – علی لاریجانی قریب به دو دهه پس از کنارهگیری از ادامه فعالیت راس دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بهدلیل اختلافنظر اساسی با رییسجمهور وقت، عصر سهشنبه با حکم رییسجمهور کنونی باردیگر راهی دبیرخانه این نهاد بالادستی امنیتی شد. انتصابی که البته در روزهای گذشته نیز زمزمههایی از آن مطرح شده و حتی واکنش طیفی از نیروهای سیاسی را نیز برانگیخته بود.
با این همه وقتی بالاخره مسعود پزشکیان حکم انتصاب علی لاریجانی را بهعنوان دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی امضا کرد و بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شعام رسمیت یافت، موج واکنش چهرههای سیاسی بهمراتب گستردهتر و عظیمتر از این چند روزی که گذشت به راه افتاد؛ واکنشهایی که در تیتر نخست شماره روز گذشته برخی روزنامههای اصلاحطلب و اصولگرا نیز بازتاب یافت و جالب آنکه اغلب این مطبوعات و نشریهها همچون اکثر چهرههای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرایی که در این چند روز در ارتباط با بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شعام اظهارنظر کرده بودند، از این مهم استقبال کردند.
چنان که روزنامه اصلاحطلب شرق «بازگشت علی لاریجانی» را «نهفقط یک انتصاب» بلکه فراتر از آن نشانهای از «تغییر رویکرد در عرصه امنیت ملی و سیاست خارجی» دانست و روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز از این نوشت که «این بار با «لاریجانی سوم» مواجهیم؛ سیاستمداری باتجربه، پخته و فکور!» هرچند «جهانصنعت» در شماره سهشنبه همین هفته که پیش از انتصاب رسمی لاریجانی روی پیشخوان دکههای روزنامهفروشی سراسر کشور قرار گرفت، در تحلیل ابعاد این تغییر و تحول در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی و البته تاسیس شورای دفاع کشور، به نقل از احمد بخشایشاردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرده بود که «بازگشت لاریجانی اگر همراه با تغییر راهبردها باشد، موثر خواهد بود.»
ماموریتهای پزشکیان برای لاریجانی در دبیرخانه شعام
مسعود پزشکیان، رییسجمهوری عصر روز سهشنبه در حکمی علی لاریجانی را که هماکنون بهعنوان مشاور رهبری و عضو دو نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورایعالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند و پیش از این در دورههای هشتم، نهم و دهم ریاست مجلس را برعهده داشته، بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی منصوب کرد. سیاستمداری محافظهکار که به جز آنچه گفتیم، چند صباحی در قامت وزیر ارشاد دولت سازندگی ایفای مسوولیت کرده، یک دهه با حکم رهبری سازمان صداوسیما را اداره کرده و حدود ۲۶ماه نیز در بازه زمانی سالهای ۸۴ تا ۸۶ در همین منصب دبیری شورایعالی امنیت ملی فعالیت کرده است.
او اگرچه پیش از حضور در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بهعنوان یک نهاد بالادستی امنیتی، بیش از یک دهه مشغول مدیریت فرهنگی در وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما بوده اما پیش از آن در سالهای ۶۸ تا ۷۱ جانشین رییس ستاد مشترک سپاه بود و به این اعتبار، با امور نظامی، دفاعی و امنیتی آشنایی داشت.
به هر تفسیر اما آنطور که در حکم تازه رییسجمهوری خطاب به علی لاریجانی آمده، او به دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بازگشت خواهد گشت تا ماموریتهایی تازه را به انجام برساند. آنچه که پزشکیان در این حکم از لاریجانی خواسته تا «ضمن نظارت مدبرانه و دقیق بر حسن اجرای امور دبیرخانه و همافزایی دستگاههای مرتبط، نسبت به رصد و اولویتبندی مسائل و مخاطرات امنیت ملی بهویژه تهدیدات نوظهور و فناورانه، بازتعریف مفاهیم راهبردی و اتخاذ رویکرد هوشمندانه و مردمپایه متناسب با نظام مسائل امنیت ملی در راستای تحقق سیاستهای کلی و منویات مقام معظم رهبری حرکت کند.»
ماموریتی که به باور رییسجمهور اگر دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی بتواند با موفقیت این ماموریت را به انجام برساند، زمینهساز آن خواهد شد که «کشور به امنیت پایدار در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی دستیابد.»
رییسجمهور همچنین با تاکید بر اینکه «هدف، پاسداری از انقلاب اسلامی، تامین عزتمندانه منافع و حفظ انسجام ملی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور است» به لاریجانی ماموریت داده که «کلیه اموری که به امنیت ملی مربوط است، صرفا از طریق دبیرخانه بررسی و تصمیمسازی شود.»
واکنشها به بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شعام
چنانکه گفتیم در چند روز گذشته و حتی پیش از آنکه لاریجانی رسما بهعنوان دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی منصوب شود، شاهد موجی از واکنشهای حمایتی چهرههای سیاسی در کشور بودیم. حمایتی که مطابق انتظار پس از انتشار خبر رسمی این انتصاب دوچندان شد؛ محمود واعظی بهعنوان یکی از چهرههای منتسب به جریان اعتدال و بسیار نزدیک به علی لاریجانی و حسن روحانی در توئیتی صراحتا از بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی استقبال کرده و نوشت: «روحیه فراجناحی، مدیریت توسعهگرایانه و رویکرد اعتدالی دکتر علی لاریجانی منشأ تحولی مثبت در تصمیمسازیهای آینده دبیرخانه شعام خواهد بود.»
این عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه همچنین «این تغییر» را «نشانهای از تقویت تفکر اعتدال و عقلانیت» دانست و نوشت: «اگر این اقدام در راستای تغییر رویکرد و ارسال پیام به مردم باشد، آن را سازنده میدانم.» این در حالی بود که فیضالله عربسرخی بهعنوان یک چهره اصلاحطلب در واکنش توئیتری خود به انتصاب لاریجانی صرفا بر آنچه در بخش پایانی توئیت واعظی مورد تاکید قرار گرفته بود، تاکید کرد و نوشت: «انتخاب لاریجانی اگر آغازی برای تغییرات اساسی در کشور باشد، باید از آن استقبال کرد.»
این چهره شاخص اصلاحطلب همچنین با لحنی توام با هشدار یادآور شد: «با راهبردهای فراملیگرایانه در خارج و حذف مطالبات اکثریت ملت، حذف نخبگان و موازیسازی در نهادهای حاکمیتی و جامعه مدنی در داخل نمیتوان به اقتدار، امنیت و توسعه ملی دست یافت؛ ملک را چارهای اساسی نیاز است.»
همزمان اما تندروهای منتسببه جبهه پایداری که اگرچه حتی درون جبهه اصولگرایان نیز در اقلیت قرار دارند اما صدایشان همواره بلند و رساست، مطابق انتظار با طعنه و کنایه به بازگشت لاریجانی واکنش نشان دادند؛ رویکردی که بهویژه در توئیت حمید رسایی آشکار بود.
او که خاطرات چندان خوشی از سالهای ریاست لاریجانی بر مجلس نهم ندارد و بهویژه معتقد است این لاریجانی بود که نظر خود را در بحث تصویب برجام در پارلمان به دیگر نمایندگان آن دوره ازجمله خود رسایی تحمیل کرد، در واکنش به بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی نوشت: «آقای لاریجانی که امروز دبیر شورایعالی امنیت ملی شدند، چند ماه قبل درباره عملکرد دولت پزشکیان و وفاق گفته بود: با این قیمت دلار و گرانی، «وفاق» بیمعنی است! امیدوارم در جایگاه دبیری شورایعالی امنیت، احساس تکلیف نکنند که هر طور شده، همه باید با دولت «وفاق» کنند!»
مقایسه موافقان راهبرد مذاکره و «گوسالهپرستان» ازسوی جلیلی
همزمان با این واکنش انتقادی صریح رسایی، برخی دیگر از اصولگرایان تندرو سعی کردند تا حد امکان خشم و عصبانیتشان از انتصاب لاریجانی بهعنوان دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی را پنهان کنند. در این میان سعید جلیلی که ازقضا پس از استعفای لاریجانی از ادامه همکاری با دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در دولت نخست احمدینژاد، جانشین او شد و نتیجه چند سال حضورش راس دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی چیزی نبود مگر اعمال تحریمهای چندگانه سازمان ملل متحد و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، دیروز بدون اشاره مستقیم به خبر انتصاب لاریجانی، موافقان راهبرد مذاکره را مورد انتقاد قرار داد.
سعید جلیلی البته تا حدی موفق به کنترل خشم خود شد و در نتیجه از اشاره به نام لاریجانی و خبر مهم انتصاب او بهعنوان دبیر جدید شورایعالی امنیت -آن هم درست در زمانی که پیرو جنگ ۱۲روزه، پرونده هستهای بار دیگر از وزارت خارجه خارج شده روی میز دبیر شورایعالی امنیت ملی قرار گرفته- خودداری کرد اما ظاهرا آتش خشم او چنان سوزان بود که نتوانست از اهانت صریح و شدید به «موافقان راهبرد مذاکره» بپرهیزد.
در نتیجه به بهانه سخنرانی در صدوششمین جلسه حکمت سیاسی اسلام در قرآن به موضوع مذاکرات هستهای پرداخت و در بخشی از سخنانش صراحتا موافقان راهبرد مذاکره با «گوسالهپرستان در قوم بنیاسرائیل» تشبیه کرد.
او که در بخشی از این سخنرانی سعی کرد خود را بهعنوان فردی معرفی کند که حاضر نیست مقابل «تحریف دین» سکوت کند، با بیان اینکه «اگر دین دچار تحریف شود، به نام آن دین، جنایتهایی را به وجود میآورند که حتی یک حیوان نیز حاضر به انجام آن نخواهد شد»، بر لزوم مقابله با «تحریف و انحراف دین» تاکید کرد و گفت: «خداوند برای قوم بنیاسرائیل پیامبری را میفرستد تا آنها را از یوق ظلم فرعون خارج کنند اما این قوم پس از پیروزی بر دشمن فرعونی و غلبه بر آنها، وقتی ۴۰روز پیامبرشان برای دریافت تورات از میان آنها رفت، به گوسالهپرستی روی آوردند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجددا دم از مذاکره میزنند! همانهایی که فکر میکردند با یک مذاکره، دوهزارمیلیارد دلار سرمایه وارد کشور میشود و با یک دیدار بین روسای جمهور در راهروی سازمان ملل و یک سلاموعلیک، تمام مشکلات حل میشود، دیدن که دشمن وسط همین مذاکرات به ما حمله کرد اما امروز باز دم از ادامه مسیر قبلی میزنند!»
واکنشها به اظهارات موهن جلیلی
این سخنان آتشین جلیلی که اگرچه در آن اشارهای به نام علی لاریجانی و خبر انتصابش بهعنوان دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی و متعاقبا مسوول پیشبرد مذاکرات هستهای نشده اما ازسوی بسیاری از ناظران، واکنشی به این اخبار و تحولات تازه تفسیر شد. چنان که احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی که از طریق کانال تلگرامی خود منتشر کرد، به این اظهارات عجیب جلیلی واکنش نشان داد و نوشت: «از استعارات و اشارات مبهم و مرموز این نوشته که بگذریم، یعنی آقای جلیلی متوجه نشده که اگر جمهوریاسلامی وارد مذاکرات مسقط نشده بود، امکان نداشت مردم ایران پس از حمله
رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشور از خود همدلی و همبستگی نشان دهند؟ اگر ایران بر رد مذاکره اصرار کرده بود و سپس جنگ میشد، بدون تردید بخش بسیار بزرگی از مردم آغاز جنگ را به حساب «لجاجت» حکومت در نفی مذاکره میگذاشتند و موضع دیگری میگرفتند.
به نظر نمیرسد درک این موضوع چندان مشکل باشد اما چرا آقای جلیلی مساله را معکوس جلوه میدهد؟!» زیدآبادی که معتقد است «اینکه یک عضو شورایعالی امنیت ملی، دغدغهای جز مخالفت با مذاکره نداشته باشد، خود علامت بسیار خطرناکی برای کشور است»، در ادامه نوشت: «در واقع توصیه او عملا تعطیل دیپلماسی است. دیپلماسی مگر جز مذاکره با رقیبان و دشمنان است؟ مذاکره مگر جز نشان دادن قدرت استدلال و اقناع است؟ کسی که مذاکره را نفی میکند، مقصودش از دو حال خارج نیست. یا به اندازهای خود را قدرتمند میبینید که میتواند بدون تحمل هزینه قابلتوجهی، رقیب یا خصم خود را نیست و نابود کند یا اینکه به دلیل ضعف استدلال و قدرت اقناع، اعتماد به نفس لازم را برای ورود به مذاکره ندارد.»
زیدآبادی همچنین با تاکید بر اینکه «نفس مذاکره در طول تاریخ از سوی هیچ خردمندی نفی نشده»، نوشت: «مذاکره در بدترین حالت بینتیجه میماند اما تبدیل آن به تابو یا لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمیآید که یا به کلی فاقد اعتماد به نفس هستند و استدلالی برای ارائه ندارند یا راهحلی جز جنگ و خونریزی نمیشناسند.»
اما در حالی که جلیلی بخشی از نطق عجیب و موهنش را از طریق حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نیز همرسان کرده بود، فرزند رییسجمهور به این توئیت واکنش نشان داد. یوسف پزشکیان که از اعضای دفتر ریاستجمهوری نیز هست، نوشت: «تصمیم درباره مذاکره متولی دارد و مسوولان با هدایت مقام معظم رهبری هر تصمیمی بگیرند ما پشت آن میایستیم اما مقایسه مذاکره با گوسالهپرستی نابجاست. گوسالهپرستی منکر مطلق است اما مذاکره حکم کلی ندارد. اصل منافع کشور است.»