توافق با اقتصاد!
توافق، تعامل و حتی تساهل را بیشتر انسانهای دنیا میپسندند و دوست دارند که بهجای نزاع و تنش، وفاق را جایگزین کنند و جنگی صورت ندهند. در مورد ایران هم قرار است همین موارد باشد و قرار نیست که جنگ جایگزین صلح شده و بهجای مذاکره با جنگ، با مذاکره جنگ شود.
ایران در شرایط خوبی به سر نمیبرد و نیست شدن خوبیها را در همه چیز میتوان دید و حالا سختیها از شدت هم گذر کردهاند و حتما باید چارهای پایدار در این خصوص اندیشید. توافقهای سیاسی نیز به اقتصاد مربوط هستند و توافقی که منافع و مطامع بشری را تامین نکند، دوام چندانی ندارد و حتی از صلح یک فانتزی خواهد ساخت.
توافقی که پوستش در بازی اقتصاد و منفعت درگیر باشد، اقتضا میکند بیشتر ماندگار شود و سود بیشتری برساند. ایالات هم سر همین موضوعات بود که متحد شدند. همانا اقتصاد اصل تفاهم در توافقنامههای آدمی است و ملتها هم بر سر منافع بوده که جنگیدهاند و همه جنگها برای دسترسی به خدمات و کالاهای بیشتر و بهتر رخ داده و هنوز هم با چنین گرایشاتی واقع میشوند.
ایران در طول تاریخ جنگیده و جنگزدگی نیز کشیده و حالا ایران پس از جنگ، در جبهههای دیگری هم جنگیده و باز میجنگد و بایسته است که از انواع و اقسام جنگهای کلاسیک تا مدرن دوری کرده و برای دوری و زور بیشتر، اینبار با خود اقتصاد معامله کند؛ معاملهای که فرجامی بهتر از برجام داشته باشد و جامهای شکسته را ترمیم کند، دولت و ملت را به شکوفایی اقتصادی نزدیکتر کرده و رفاه بیافریند.
ایرانی که هنوز هم مزیتهای بالایی دارد و ذخایر و منابع سرشارش میتواند جذابیتهای بسیاری بسازد و غرب و شرق را به تکاپو وادارد تا بیایند و اینبار نروند و با همان ابزارهای اقتصادی مجبور شوند که بمانند.
غرب و شرقی که فعلا در دعواهای جهانی و جهانیسازی سیر میکنند و در تهدید تعرفهها به تولید هزینههای بیشتر مشغول هستند و ایران میتواند اینبار در شرایط بهتری قرار بگیرد و به زیرساختهای خود بیفزاید و بهصورت واقعی و رسمی، وارد بازار و تجارت جهانی شود. ایران در نفتوگاز مهمتر شده و مهم بماند، صنعت و معدن بهروز شده را لمس کرده و حضور جهانیان را در تمامی صنایع و معادن خود، بیشتر و بیشتر کند. شاخصهای خوب کشور بالا رود و شاخصهای بد را کاسته و پایینتر بیاورد و برند ملی را بازآفرینی کرده و در جای بهتری در عالم، نگهداری کند. ایران توسعه بیشتری بخواهد و از در حال توسعه بودن، عبور کند و به توسعهیافتگی واقعی و اجرایی، نزدیکتر و نزدیکتر شود و از تنشهای جهان فعلی کنار کشد؛ تنشها و جهانی که شاید بوی جنگ میدهند و تنها این بوی پول است که میتواند وقوع این جنگها را به تعویق بیندازد و سود را به انسانی برساند که تمایل ذاتی به ریختن خون ندارد و جنگیدن نیز بهانهای برای کسب سودش بوده و منهای دفاع از مام و میهن، آرمانی در جنگ ندیده است و ایرانی که میخواهد وارد میدان جهانی شود همانند ورزش اول خود، در ثانیههای واپسین هم شده، خوب کشتی بگیرد و از روی پل بودن نجات یابد و حتی شاید بشود و بتواند فن چند امتیازی و راهبردی زده و مدال رشد و پیشرفت اقتصادی را کسب کند.
باری باید با خود اقتصاد بست و قصد کرد که محکمتر از قبل به موافقتهای دوجانبه و چندجانبه رسید و سیاستها را هم با اقتصاد همراه کرد و به خدمت گرفت؛ اقتصادی که میتواند بسیاری از گرههای کور شده را باز کند و خوب است که ایران با اقتصاد و جریانهای اقتصاد جهانی توافق کند و در مذاکره رشد و پیشرفت داشته باشد و باشد که تعاملی شود و عملی صورت گیرد که صنعت و اقتصاد این دیار خسته ولی امیدوار، روی خوش توسعه را ببینند.