تهران زیر فشار دود و ناکارآمدی
پویا اصلباغ- چندروزی بود که بارش باران بهداد مردم رسید و گنبد آلودگی چند صباحی از آسمان شهر رخت بست اما با خروج سامانه بارشی دوباره آلودگی هوا بر آسمان کلانشهرها چیره شده و بهقول قدیمیها همانآش و همان کاسه است. در چنین شرایطی امید میرفت که مسوولان به خودشان بجنبند و تا دیر نشده راهکارهای مناسبی برای حل این معضل تدبیر کنند اما درحالحاضر وقتی به آسمان خیره میشویم غبار و دود همه جا را فرا گرفته، شهروندان ماسک زدند، مدارس تعطیل شده و طرح زوجوفرد نیز دوباره برقرار شده است. با این حال نهتنها این اقدامات تاثیری نداشته بلکه شاخص آلایندگی یا افزایش یافته و یا تغییر محسوسی نکرده است.
تجربه جهانی نشان میدهد که حل بحران آلودگی هوا نیازمند مدیریت منسجم، راهکارهای درست و برنامهریزی دقیق است. برای مثال مکزیکوسیتی، پایتخت مکزیک طی چند دهه اخیر همواره با بحران آلودگی هوا روبهرو بود اما درحالحاضر یکی از پاکترین شهرهای جهان است و توانسته با راهکارهای منطقی و درست این بحران را پشت سر بگذارد. تجربه مکزیک نشان میدهد که حل این معضل کار چندان سختی نبوده و تنها نیازمند این است که آلودگی هوا بهعنوان اولویت اصلی مسوولان قرار گیرد؛ چیزی که متاسفانه در کشورمان شاهد آن نیستیم. وضعیت هوا روزبهروز بدتر میشود و آمارهای مرگومیر ناشی از آلودگی هوا به ۲۲۰نفر افزایش یافته است. درچنینشرایطی این پرسش مطرح میشود که چرا راهکارهای مقابله با آلایندگی جوابگو نبوده و وضعیت به اینجا ختم شده است؟
یکبحران و ۲نتیجه
دولت مکزیک برای مقابله با آلودگی هوا اقدامات گستردهای را در دستور کار قرار داده که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- گسترش حملونقل عمومی: یکی از مهمترین اقداماتی که دولت مکزیک برای مدیریت آلودگی هوا اجرا کرده توسعه سیستم حملونقل عمومی است. مکزیکوسیتی یکی از بزرگترین ناوگانهای حملونقل عمومی جهان را در اختیار دارد. سیستم متروی این شهر پس از نیویورک دومین متروی بزرگ قاره آمریکا بهشمار میرود. این مترو دارای ۱۲خط، ۱۹۵ایستگاه و حدود ۲۲۷کیلومتر طول است. از میان خطوط متروی این شهر ۱۰خط به لاستیکهای بادی مجهز هستند. علاوه بر مترو دولت مکزیک فناوری قطارهای نوری را نیز وارد سیستم حملونقل عمومی کرده است؛ قطارهایی که درکنار سرعت بالاتر مصرف سوخت بسیار پایینی دارند.درمقابل تهران در این حوزه با چالشها و کمبودهای جدی روبهرو است. بررسیها نشان میدهد با توجه به تقاضای بالای شهروندان برای استفاده از حملونقل عمومی بین ۸۰تا۹۰درصد از ناوگان اتوبوسرانی استان تهران فرسوده است و این رقم در ناوگان مترو حدود ۷۰تا۷۵درصد برآورد میشود. بهگونهای که در سال۱۴۰۲ مسوولان وقت مترو اعلام کردند بیش از ۳۵درصد از قطارها نیازمند تعمیرات اساسی هستند. این میزان فرسودگی موجب شده شرکت مترو و سازمان مادر آن یعنی شهرداری استان تهران طی سهسال گذشته ناچار شوند ۴۱۶واگن فرسوده را پساز انجام تعمیرات دوباره وارد چرخه حملونقل درونشهری کنند.
۲- بهبود کیفیت خودروها: در موتورهای قدیمی و بیکیفیت فرآیند احتراق بهدرستی انجام نمیشود و همینمساله یکی از اصلیترین عوامل تولید مونوکسیدکربن
به شمار میرود. دولت مکزیک در این زمینه با از رده خارجکردن خودروهای فرسوده و ارتقای کیفیت تولید خودرو در قالب برنامهای با عنوان «برنامه تایید» توانست آلودگی ناشی از احتراق ناقص بنزین را تا حد زیادی کاهش دهد. در مقابل در کشور ما شرکتهای خودروسازی سالهاست خودروهای بیکیفیت را روانه بازار میکنند. استفاده از فناوریهای قدیمی و عدم توجه به استانداردهای جهانی در حوزه ایمنی، مصرف سوخت و آلایندگی باعث شده میزان آلایندگی خودروهای داخلی بالاتر از حد استاندارد و معمول باشد.
۳- فرهنگسازی: دولت مکزیک برای کنترل استفاده از خودروهای شخصی یکروز در هفته را با عنوان «من امروز ماشین خود را حرکت نمیدهم» نامگذاری کرد. در اینروز رانندگان مکزیکی اجازه استفاده از خودروی شخصی خود را نداشتند. هدف از اجرای این طرح علاوهبر اعمال محدودیت تشویق شهروندان به استفاده از سیستم حملونقل عمومی بود. درمقابل تصمیمگیران در تهران بیشتر به طرحهای کوتاهمدت بسنده کردند و تاکنون نتوانستند اقدام گسترده و موثری در این زمینه انجام دهند. نبود هماهنگی میان دستگاهها و ضعف همکاری میان نهادها از جمله موانع اصلی در زمینه فرهنگسازی بهشمار میرود.
درمجموع باید گفت راهکارهایی که ازسمت مسوولان مکزیک برای مقابلهبا آلودگی هوا اجرا شده راهحلهایی پیچیده و سختی نیستند اما تفاوت اساسی در نحوه مدیریت، برنامهریزی و کارآمدی مدیران در ایران و مکزیک کاملا واضح است. اتکا به سیاستهای تکراری و کوتاهمدت همچون طرح زوجوفرد خودروها و تعطیلی مدارس بهجای طراحی و پیشبرد برنامههای بلندمدت و اثرگذار سبب شده که مکزیک در کنترل آلودگی هوا به موفقیت نسبی دست پیدا کند و ایران در این زمینه مردود شود.
ناکارآمدی مشهود
مصطفی آبروشن، جامعهشناس درباره عملکرد دولت در زمینه مقابله با آلودگی هوا و تاثیر آن بر جامعه به «جهانصنعت» گفت: عملکرد دولت در رابطه با کاهش آلودگی هوا در بسیاری از مناطق نشاندهنده ناکارآمدی قابلتوجه بوده و در عمل تاثیر چندانی بر بهبود کیفیت هوا نداشته است. باوجود تصویب قوانین محدودکننده برای خودروهای فرسوده، استانداردسازی سوختها و توسعه حملونقل عمومی، ضعف در نظارت، اجرای ناقص قوانین و نبود برنامههای جامع و مستمر باعث شده تا این اقدامات اثر ملموسی بر کاهش آلایندهها نداشته باشند. افزایش روزافزون تعداد خودروها، رشد صنعتی بدون رعایت استانداردهای محیطزیستی و کمبود زیرساختهای حملونقل پاک باعث شده که آلودگی هوا همچنان یکی از بزرگترین مشکلات شهری باقی بماند.
وی افزود: نتیجه مستقیم این ناکارآمدی افزایش بیماریهای تنفسی، قلبی و روانی در شهروندان و فشار اقتصادی بر خانوادههاست. کارگران، سالمندان و کودکان بیشترین آسیب را متحمل میشوند و حتی سیاستهای موجود نابرابری اجتماعی را تشدید کردند زیرا گروههای کمدرآمد توانایی دسترسی به گزینههای پاک و سالم را ندارند. درمجموع اقدامات دولت بیشتر جنبه نمایشی داشته و بدون برنامهریزی جامع، سرمایهگذاری مناسب و نظارت دقیق نتوانستند کیفیت زندگی مردم را بهبود داده یا اثر بلندمدت بر کاهش آلودگی هوا داشته باشند.
تاثیر اجتماعی اقدامات
اینجامعهشناس بیان کرد: از بین اقدامات مختلف دولت برای کاهش آلودگی هوا محدودیت خودروهای فرسوده و آلاینده بیشترین تاثیر اجتماعی را داشته است. دلیل اصلی این است که خودروهای فرسوده سهم بسیار زیادی از ذرات معلق و گازهای آلاینده شهری را تولید میکنند و کنترل آنها به شکل مستقیم کیفیت هوای شهر را بهبود میبخشد. کاهش آلودگی ناشی از خودروهای فرسوده باعث کاهش بیماریهای تنفسی و قلبی، کاهش هزینههای درمانی خانوارها و افزایش بهرهوری کاری و تحصیلی شهروندان میشود.درمقایسه توسعه حملونقل عمومی و پاک نیز اثر قابلتوجهی دارد اما این اثر بیشتر در بلندمدت و بهشرط استفاده گسترده مردم محسوس است.
او ادامه داد: استانداردسازی سوختها و صنایع اثرات غیرمستقیم و بلندمدت دارد و بهمرور باعث کاهش بیماریهای مزمن و افزایش امید به زندگی میشود اما اثر اجتماعی فوری آن کمتر از محدودیت خودروهای فرسوده است. بنابراین اگر هدف کوتاهمدت و تاثیر مستقیم اجتماعی باشد سیاست محدودیت خودروهای فرسوده بیشترین اثر را داشته و بیشترین گروههای آسیبپذیر یعنی ساکنان مناطق پرترافیک و کمدرآمد از آن
بهرهمند میشوند. در بسیاری از موارد سیاستهای کاهش آلودگی هوا بهطور کامل عدالت اجتماعی را رعایت نکردند و ناخواسته برخی گروهها بیشتر آسیب دیدند.آبروشن تشریح کرد: در واقع افراد کمدرآمد، کارگران شاغل در فضای باز، سالمندان و ساکنان محلههای نزدیک به صنایع آلاینده یا مراکز شهر معمولا بیشترین مواجهه با آلودگی هوا را دارند. این گروهها گاهی توان مالی کافی برای دسترسی به خودروهای کممصرف، فیلترهای هوای خانگی یا خدمات درمانی مناسب را ندارند. بنابراین حتی با وجود سیاستهایی مانند محدودیت خودروهای فرسوده یا توسعه حملونقل عمومی اثرات کاهش آلودگی به شکل نابرابر توزیع میشود. سیاستهایی که صرفا به کاهش انتشار آلایندهها بدون توجه به توزیع جغرافیایی و اجتماعی آن میپردازند ممکن است نابرابریها را تشدید کنند. برای مثال افزایش قیمت سوخت یا مالیات بر خودروهای فرسوده میتواند فشار اقتصادی بر خانوادههای کمدرآمد را بیشتر کند درحالیکه خانوادههای ثروتمند راحتتر با تغییرات همراه میشوند. سیاستهای موثر باید علاوه بر کاهش آلاینده دسترسی برابر به محیط پاک و حملونقل ایمن را تضمین کنند تا عدالت اجتماعی برقرار شود.
تاثیر آلودگی هوا بر رفتار و روحیه مردم
وی در بخشی از صحبتهای خود به تاثیر این معضل بر رفتار و روحیه مردم نیز پرداخت و افزود: آلودگی هوا نهتنها سلامت جسمانی انسانها را تهدید میکند بلکه تاثیر قابلتوجهی بر رفتار و روحیه آنها نیز دارد. مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق، گازهای آلاینده و ترکیبات سمی میتواند منجر به خستگی مزمن، سردرد و اختلالات خواب شود. این اختلالات جسمانی بهنوبهخود بر خلقوخو تاثیر میگذارند و باعث تحریکپذیری، اضطراب و کاهش تمرکز میشوند. تحقیقات نشان داده در روزهایی که کیفیت هوا پایین بوده میزان خشونت و رفتارهای پرخطر در جامعه افزایش مییابد و مردم بهدلیل احساس ناتوانی در کنترل محیط اطراف دچار افسردگی و بیحوصلگی میشوند. از نظر روانشناختی آلودگی هوا باعث کاهش احساس رفاه و رضایت از زندگی میشود. قرارگرفتن مداوم درمعرض هوای آلوده میتواند حس ناامنی و نگرانی را تقویت کرده و تمایل افراد به تعامل اجتماعی و فعالیتهای بیرونی را کاهش دهد.
خواب زمستانی برخی مسوولان
درمجموع باید اشاره کرد که حل این مساله تنها نیازمند همت کافی از سوی مسوولان است؛ چیزی که در حال حاضر شاهد آن نیستیم. بهنوعی میتوان گفت که برخی مسوولان کشور در یکخواب زمستانی عمیق بهسر میبرند. آلودگی هوا از کنترل آنها خارج شده و هربار که بارشی رخ میدهد نسبت به این بحران بیتوجه شده و بهکلی آن را فراموش میکنند. نتیجه این بیتوجهی باعث شده که امروزه کلانشهرهای کشور بهویژه تهران زیر فشاردود و ناکارآمدی خفه شوند.
