12 - 04 - 2021
تهران؛ شهری گمشده در هیاهوی زمان
حسین صدرعضدی* – شاید سفرنامه کلاویخو، سیاح اسپانیایی که در اوایل قرن ۱۵ میلادی در عهد تیموری به ایران سفر کرد اولین نسخه مکتوب راجع به تهران باشد که نشان از قدمت دیرینه این قریه خوش آب و هوا در مجاورت شهر باستانی ری در دامنههای جنوبی البرز دارد. آن زمان که تهران پایتخت شد کشوری به نام سوئیس هنوز در نقشههای جغرافیای جهان جایی نداشت. شهری با پیشینه تاریخی که خاستگاه بسیاری از اولینها در خاورمیانه است، امروز بیگانه از گذشته خویش، مهجور و غریب روزگار میگذراند. گویا نه دیگر ساکنانش به آن دلبستگی دارند و نه او رعنایی گذشته را دارد. شهری که در کلام سیاحان غربی منطقهای خوش آب و هوا با جاذبههای طبیعی بی بدیل از آن یاد شده و از عهد صفوی تفرجگاه پادشاهان بوده است، نشانی از دوران شکوهش ندارد. دیگر نه شمیران با باغهای سیب و گیلاس دلربایی میکند نه کوچه پس کوچههای عودلاجان و لاله زار برای رهگذران چشمنوازی. ساکنانش از بنای مرقد امامزاده طاهر با عمری به طول ۷۰۰ سال چیزی نشنیدهاند و بقعه سیده ملکه خاتون اولین حاکم زن ایران پس از اسلام که دربارش میزبان دانشمندانی چون ابنسینا بود، کاملا متروک مانده است. گویا این شهر در پس هیاهوی توسعه و پیشرفت، پیش از آن که تبدیل به شهری مدرن شود هویت خود را نیز به دست فراموشی سپرد. محلههای قدیمی، خسته و بی رمق در دل شلوغی مرکز شهر که امروزه بیشتر نقش تجاری دارند تا مسکونی، نه توانی برای یادآوری خاطرات دوران جلال و بزرگی خود دارند و نه لبخندی مهربان از آشنایی میبینند.
شهر جذابیتی برای شهروندان ندارد. مردمانش با هر فرصتی ترجیح میدهند، ساعتها در ترافیک جادههای خروجی معطل بمانند تا اینکه اوغات فراغت و تعطیلات خود را درتهران بگذرانند. جنبههای روانشناختی این رفتار عجیب، ریشه در مدیریت نادرست توسعه شهری در یک قرن اخیر دارد. پدیده شوم شهرفروشی که سالهاست چون موریانه تاروپود تاریخی و اجتماعی آن را جویده، زاییده تفکرات و دیدگاههای تکنوکرات مدیریتی آن در دهههای گذشته است. در حالی که راه حل کاهش ترافیک و پیشگیری از ازدحام در خیابانهای شهر بر توسعه وسایل نقلیه عمومی و استفاده از دوچرخه تاکید دارد، در تهران گسترش شبکه بزرگراهی و تخریب خیابانها و محلههای شهر درجهت استفاده راحت تر از خودروی شخصی تبدیل به افتخار مدیریت شهری شده است. غافل از اینکه خیابانها و محلهها تنها برای عبور و رسیدن به مقصد ساخته نمیشوند. عدم توجه به جنبههای زیبایی شناختی طبیعی و تاریخی، پیامدهای ناگواری مانند کاهش احساس امنیت و آرامش خاطر را به همراه دارد که خود شالوده بروز دیگر رفتارهای ناهنجار در سطح جامعه است.
عدم چینش مناسب و متوازن در ساختار شهری خود عاملی برای برهم زدن نظم فکری ساکنان آن است. همجواری برجهای بلند و ساختمانهای قدیمی و باغها در شمال شهر، تبدیل محلههای مرکزی وتاریخی به مکانهای صرفا تجاری و مهاجرت روزافزون از شهرهای دیگر به محلههای جنوبی، نشان از کجسلیقگی و فقدان برنامههای بلندمدت در اداره شهر دارد. با وجود صرف هزینههای سنگین، تهران کنونی نسبت به سالها و دهههای پیشین، نه تنها راحتی و آسایش را برای شهروندان به ارمغان نیاورده، بلکه امنیت و آرامش خاطر آنها را نیز کمرنگتر کرده است.
تمایل به تغییر محل زندگی در صورت توان مالی و ساکن شدن در مناطق شمالی شهر، نشان از عدم احساس هویت اجتماعی در محلههای مرکزی و جنوبی است، در حالی که این مناطق قلب تپنده تاریخ تهران هستند. دربرخی از شهرهای اروپا، اجاره یا خرید خانه در محلات قدیمی هزینه بالاتری دارد، به عنوان مثال بسیاری از ساکنان پاریس محلات قدیمی شهر را همچون یک موزه میدانند و از زندگی در این مناطق لذت میبردند.
هرچند اخیرا نشانههای مثبتی از عدم شهرفروشی پدیدار شده، اما نابودی روح فرهنگی و تاریخی تهران که در بحبوحه گسترش بیرحمانه برجها و بزرگراهها محو شده است، موجب افزایش شکاف اجتماعی، فرهنگی و بالطبع اقتصادی در بین شهروندان شده است.
* راهنمای گردشگری
sazatc2007@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد