19 - 03 - 2017
تقویم تاریخ
۲۸ اسفند، مرگ فتحعلیشاه، دومین شاه قاجار
(۱۲۵۰ ق)
فتحعلیشاه قاجار که مدتی در اواخر عمر خود به بیماری دچار شده بود ۱۹ جمادیالثانی ۱۲۵۰ ق پس از حدود ۳۸ سال سلطنت در ۶۸ سالگی در اصفهان درگذشت. جسد او را به قم برده و در آستانه حضرت معصومه به خاک سپردند. فتحعلیشاه در دوران پادشاهی طولانی خود، همواره سرگرم کشمکش با قوای داخلی و خارجی بود و به کمک فرزندان خود بود که توانست بر مشکلات داخلی توفیق یابد. در زمان او جنگهای اول و دوم ایران و روسیه روی داد و باعث انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای و جدا شدن سرزمینهای پهناوری از کشور ایران و الحاق به روسیه شد. فتحعلی شاه زمان مرگش از دهها زن خود بیش از ۱۰۵ دختر و پسر و در حدود ۶۰۰ نوه داشت. کثرت اولاد او در زمان حیات و پس از خودش، اوضاع اداری مملکت را مشوش کرد و چون هر کدام از این شاهزادگان، دارای دستگاه و روابط بسیاری بودند، اوضاع پیچیدهتر شده بود. از طرفی مردم که مورد ستم قرار میگرفتند چون تجاوزکننده، فرزند شاه بود، برای شکایت از مظالم ایشان، چارهای جز تحمل نداشتند. فتحعلی شاه از اصلاحات خبری نداشت و شاید، هرگز به فکر این کار هم نیفتاده بود.
۲۹ اسفند روزملی شدن نفت
محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران روز ۲۹ اسفند هرسال را روز ملی شدن نفت، یک روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد. ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود که در اجرای آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت که تا براندازی حکومت دکتر مصدق در مرداد ۱۳۳۲ دست از مخالفت، تحریک، تحریم و توطئه نکشید.
یک روز پیش از اعلام ۲۹ اسفند به عنوان یک روز ملی، دکتر مصدق جزییات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول ۱۵۰ سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامهنگار آمریکایی که به تهران آمده بودند، تشریح کرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاکی را روی دست نمایندگان بانک جهانی که برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلم و طبیعیاش مصالحه نمیکند بنابراین نیاز به میانجیگری نیست. مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطهگر دارد، خود را برتر میشمارد و زورگویی را حق یک دولت برتر میداند، به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملی و ضعف اخلاقی است. انگلستان ملت باهوش و بااستعداد ما را در عقبماندگی فرو برد تا سر برنیاورد و مدعیاش شود. از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولتهای سلطهگر اروپایی بر این مدار بوده است که مانع رشد ملتهایی شوند که روزگاری قدرت بودند. برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار میخورند نمیخواهند رقیب داشته باشند- چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز- مبارز کسب حق خود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد