25 - 07 - 2022
تقسیم متوازن رنج
«جهانصنعت»- نظام سیاسی ایران با نظام سیاسی آمریکا بر سر برجام و صلح هستهای و نیز مناسبات دوجانبهای که دهههای درازی است بیهیچ پیوندی ادامه دارد، رویارویی را به مرزهایی بیبازگشت رسانده است. نظام سیاسی ایران حالا و پس از سپری شدن یک دور از گفتوگوهای فرساینده از آمریکاییها درخواستهایی دارد که نیک میداند دستکم جو بایدن در حال و روزگار امروزش توانایی و تمایل به قبول این درخواستها را ندارد. نظام سیاسی ایران میگوید باید مهمترین نهاد سیاسی- نظامی ایران از تحریم بیرون آید و این دولت مستقر در آمریکا برای دولتهای بعدی تعیین تکلیف کند و تضمین دهد آمریکا از پیمان تازه احتمالی خارج نمیشود و نیز باید گونهای شود که ایران پس از امضای قرارداد زندهسازی برجام، منفعت ملموس اقتصادی به دست آورد. آمریکاییها نیز از نظام سیاسی ایران خواستههایی دارند که ایران به نظر میرسد تصمیمگیرندگان اصلی در این باره حاضر نیستند به این خواستهها تن دهند. تا این جای کار رهبری هر دو نظام سیاسی توانستهاند نوعی توازن قوا پدیدار کرده و از اهرمهای فشاری که در اختیار دارند برای چانهزنی استفاده کنند و امیدوارند طرف مقابل عقبنشینی کند.
اما پس از این نقطه است که برخی تفاوتها را میتوان به خوبی دید. تفاوت در درون سرزمینهای ایران و آمریکا درباره شهروندان دو کشور است. شهروندان آمریکایی به دلایل گوناگون از جمله اینکه اختیار خود را به سیاستمداران تفویض کردهاند و با دادن مالیات از آنها میخواهند در هر مورد از جمله درباره پرونده ایران با بالاترین بهرهوری فعالیت کنند و احتمالا خبرهای ایران برایشان اهمیت چندانی ندارد. اما در درون ایران و در میان شهروندان این فکر در اندازه بالایی وجود دارد که تحریمهای آمریکایی راه را بر روزنههای اقتصاد ایران بسته است و دولت رییسی با درک این مساله که شاید تا چند مدت به درآمدهای حاصل از صادرات نفت دست نیابد راهی جز این ندارد که بر شهروندان فشار بیاورد. دولت ادعا میکند با دادن یارانه ۳۰۰ هزار تومانی فشار را برداشته، اما ایرانیان میدانند این میزان یارانه بیش از هزینهای است که برای تورم میدهند و خبرهای رسمی نیز نشان میدهد شهروندان ایرانی قدرت خرید مواد غذایی که در یک سال گذشته دوبرابر شده است را ندارند. به این ترتیب است که نظام سیاسی با راهبرد مالیاتگیری از ثروتمندان و مثلا دریافت مالیات از دارندگان ماشینهای لوکس میخواهد منابع جایگزین صادرات نفت را به دست آورد که نمیشود.
هنر مدیران سیاسی این است که فشارهای روزافزون اقتصادی را میان نهادهای حاکمیتی و نیز شهروندان به طور متوازن و متعادل تقسیم کنند و گامی به پیش بردارند. این کاری است که باید به هر شکل انجام شود و شهروندان از زیر فشار بیرون آیند. اگر شهروندان احساس کنند تقسیم رنج تعادل دارد و مدیران نیز همانند آنها سفرههایشان به اجبار از گوشت و برنج ایرانی خالی شده است شاید کمی راحت شوند اما باز هم میگویند باید کاری کرد که رنج و درد از روی دوش شهروندان برداشته شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد