23 - 02 - 2017
تقابل بوفون- کاسیاس در لیسبون
مرحله رفت پیکارهای مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان فوتبال اروپا امشب با انجام دو دیدار به اتمام میرسد.
در اسپانیا، سویا میزبان لسترسیتی، قهرمان شگفتیساز فصل گذشته لیگ برتر است که امسال حال و روز خوشی ندارد. در پرتغال، اف.ثپورتو با یوونتوس معروف به بانوی پیر دیدار میکند. یووه که میخواهد به مرحله بعد مسابقات برسد، مجبور است، این گام را محکم بردارد.
یکی از نکات جالب رویارویی یوونتوس و پورتو در لیگ قهرمانان اروپا، حضور دو دروازهبان اسطورهای دو تیم در میدان خواهد بود. علاوه بر اینکه الکس ساندرو، مدافع چپ برزیلی یوونتوس مقابل تیم سابقش به میدان خواهد رفت، تقابل دوباره بوفون و کاسیاس در دو سمت زمین بسیار جذاب خواهد بود. دو دروازهبان بارها در قالب تیمهای ملی ایتالیا و اسپانیا و همچنین رئالمادرید و یوونتوس مقابل هم قرار گرفتهاند و خاطرات تلخ و شیرینی از این بازیها دارند.
گذشته از این رقابت همیشگی این دو دروازهبان در قالب تیمهای بزرگ و همچنین انتخاب شدن بهعنوان بهترین دروازهبان سال جهان، رابطه آنها با هم بسیار خوب است. کاسیاس چندی پیش در مستندی که از زندگی شخصیاش تهیه شده بود، عنوان کرده بود از آنجایی که بوفون همیشه الگو و مرجعش بوده، هنوز هم گاهی اوقات با لباس و شورت ورزشی بوفون میخوابد و کاپیتان یوونتوس نیز بارها از کاسیاس حمایت کرده است.
تجدید خاطره با ایکر کاسیاس
حمیدرضا صدر به بهانه دیدار پورتو – یوونتوس در لیگ قهرمانان جدایی ایکر کاسیاس از رئال را مرور کرده، آن وداع تلخ را…
او بازگشته، اما نه در جامه همیشگی اش، نه با پیراهن رئال، نه درون سنگری که سالها از آن دفاع میکرد او با پورتو بازگشته است. در لیگ قهرمانان طی مصاف با یوونتوس.ایکر کاسیاس طی سالهای ۲۰۱۲-۲۰۰۷ کنار بوفون، پتر چک، ادوین فن درسار یکی از بهترینها بود و برای خیلیها احتمالا بهترین (نوئر به نسل پس از آنها تعلق داشت). بازگشت او آن روز را به یاد میآورد. ساعت ۱۰ صبح یکشنبه ۱۲ ژوییه ۲۰۱۴ را. آن وداع پر آب و تب و پر سوز و گداز را همان روزی که کاسیاس، کاپیتان رئال و کاپیتان تیم ملی اسپانیا، با چشمان خیسش برابر دوربینها نشست و خداحافظی کرد. تنها، تنها، تنها. در استادیومی بدون تماشاگر، بدون جامها، بدون مدالها، بدون فیلمها و بدون عکسها. خالی، خالی، خالی… او ۷۲۵ بار با پیراهن رئال به میدان رفته بود. همه قلهها را فتح کرده بود ولی از «پایان خوش» خبری نبود. از دسته گل، بردوش نشاندن و هورا کشیدن خبری نبود، نه خبری نبود.
کاسیاس آن روز ۳۴ ساله بود و ۲۵ سالی را در برنابئو سپری کرده بود، یک ربع قرن را. همیشه گفته بود تا آخرین روز زندگی ورزشیاش در رئال خواهد ماند و دستکشهایش را همان جا خواهد آویخت. ولی قصه جور دیگری پیش رفته بود. قصه عوض شده بود. قصه تلخ شده بود، خیلی تلخ. شرایط جوری پیش رفته بود که رئال او را نمیخواست در حالی که همه چیز تا پیش از ورود ژوزه مورینیو خیالانگیز بود و سرشار از عشق دو طرفه. ولی ژوزه وارد شد و «ایکر مقدس» تدریجا در منگنه قرار گرفت. خیلیها تلاش کردند پیوند کاسیاس و رئال گسسته نشود، ولی رفتوآمدها به بنبست رسیدند و ایکر چارهای جز رفتن نداشت. والدینش فلورنتینو پرس را برای تسلیم شدن برابر گروهی از طرفداران نکوهش کردند. آنها پرس را متهم کردند از ۲۰۱۰ به بعد زمینه سازی کنار گذاشتن کاسیاس را دنبال کرده، طرح نابودی ایکر را اما چیزی تغییر نمیکرد، هیچ چیز.
«ایکر مقدس» در آن صبح ۱۲ ژوییه ۲۰۱۴ یکه و تنها آمد. یکه و تنها حرف زد و یکه و تنها هم برنابئو را ترک کرد. چند نفری از طرفدارانش بیرون برنابئو جمع شده بودند ولی سکوهای برنابئو خالی بودند. همان زمان سایر رئالیها سوار بر هواپیما به سوی استرالیا میرفتند. آن روز نشانی از فلورنتینو پرس و از مدیران باشگاه کنار کاسیاس نبود. او پشت میز مصاحبه نشست. دوربینها محاصرهاش کردند: کلیک، کلیک، کلیک… بیانیهاش را درآورد و گلویش را صاف کرد «…خب… اول از هر چیزی سپاسگزارم». مکث و باز هم مکث. تلاش کرد جملهاش را ادامه دهد، تلاش کرد جلوی اشکهایش را بگیرد «… به شما گفته بودم اولین عکسهایی که امروز میگیرید به دردتان نخواهد خورد». اشکهایش سرازیر شدند. سکوت. اشک گونه چند عکاس را هم خیس کرد. او ادامه داد «… ببینید باید این متن را بخوانم».
اینبار شروع کرد به خواندن. آرامتر. محزونتر. متنش را خواند. خواند و بلند شد. بلند شد و رفت. او همان کاپیتان رئال بود که ۵۸ روز جام قهرمانی لیگ قهرمانان ۲۰۱۴ را بالا برده بود، دهمین جام قهرمانی رئال در اروپا را. او با پیراهن رئال پنج بار قهرمان لیگ شده بود و سه بار فاتح لیگ قهرمانان. او دو بار جام قهرمانی یورو را بالا برده بود و یک بار جام جهانی را، آن هم به عنوان کاپیتان… ولی آن روز از در خروجی برنابئو بیرون رفت. با وداعی کمتر از ۱۰ دقیقه. تمام شده بود. تمام. نه ستایشی. نه قدردانی. نه آغوش گرمی و نه حتی پرسشی. کسی آن سکوت را نشکست. نشکست و نپرسید «چرا؟ چرا به اینجا رسیدی ایکر؟»
مورینیو او را در ۲۲ دسامبر فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۱ برای اولینبار طی دیدار رئال و مالاگا روی نیمکت نشاند و آنتوان آدان را درون دروازه قرار داد. بیاعتنا به اینکه ایکر جایزه بهترین دروازهبان «IFFHS» را برای چهارمین بار متوالی کسب کرده بود. آن نیمکتنشینی نشان از دمل بزرگ شده در رختکن رئال میداد. کمی بعد گروهی از طرفداران افراطی رئال به کاسیاس عنوان «Topor» را دادند: ترکیبی از دو واژه «Topo» و «Portero» به ترکیب «خبرچین» و «سنگربان». کاسیاس فصل بعد دوباره جایزه بهترین دروازهبان را گرفت. با ثبت رکورد پنج بار متوالی، ولی دیگر کاسیاس همیشگی نشد، هرگز. خیلیها اعتقاد داشتند مورینیو زودتر از همه نزول ایکر را تشخیص داده بود. در چنان مخمصهای ورود دیگو لوپز در ژانویه ۲۰۱۳ کاسیاس را در منگنه تنگتری قرار داد. رسانهها از او حمایت میکردند ولی نه رئال، نه پرس و نه یارانش. همان زمان او در مصاحبهای خودش را در برنابئو «تنها» خواند، تنهای تنها. مرهمی بر زخمها گذاشته نشد و دمل بزرگ شد و بزرگتر. آنچلوتی وارد شد و در لیگ از لوپز استفاده کرد و در جام حذفی و لیگ قهرمانان از کاسیاس…
سرانجام یکشنبه ۱۲ ژوییه ۲۰۱۴ فرا رسید و او وداع کرد و راهی پورتو شد. ژاوی و اینیستا آن جدایی را زشت و کریه خواندند و جیجی بوفون در ستایش از کاسیاس و پیوستنش به پورتو به گفت: «… همیشه یکی از شمایلهای رئال خواهی بود و ورای آن بهترین نماینده برای نشان دادن مردانی که درون دروازه میایستند.» کاسیاس رفت و به پوشیدن پیراهن پورتو بر تنش خو نگرفتیم. اگر مانده بود با رئال در ۲۰۱۶ برای یازدهمین بار قهرمان اروپا میشد، برای چهارمین بار جام را بالا میبرد ولی رفته بود و کیلور ناواس جام را در آغوش کشید. او برابر کرهجنوبی در ۲۰۱۶ رکورد ۱۶۷ بازی ملی را ثبت کرد، رکورد بیشترین بازی ملی در اروپا را. کمی بعد بوفون هم این رکورد را ثبت میکرد. آنها در نبرد پورتو- یووه در دو سوی میدان قرار خواهند گرفت با یک تفاوت اساسی: بوفون در پیراهن همیشگیاش و کاسیاس در جامهای نامانوس.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد