تغییر مسیر رژیم صهیونیستی برای جنگ با ایران

نادر کریمی جونی
کدخبر: 577202

نادر-کریمی-جونی

نادر کریمی جونی

اظهارات  رییس‌جمهور در مجلس جمهوری اسلامی در محافل داخلی و خارجی پربازدید شده و واکنش‌های گوناگونی را برانگیخته است. در اظهاراتی که مسعود پزشکیان در مجلس شورای اسلامی بیان کرد، گفت که در زمان جنگ ۱۲روزه تحمیلی به ایران، فقط نگران آسیب‌دیدن مقام معظم رهبری بوده است. وی چنین توضیح داد که اکنون در صورت بروز اختلاف میان قوا و مقامات ارشد رهبری ورود می‌کند. حرف نهایی و آخر را اظهار می‌دارد و سایر قوا و مقامات از این حرف تبعیت می‌کنند اما  اگر خدای نکرده ایشان نباشد اختلاف‌ها آنقدر موثر خواهد بود و باعث نزاع می‌شود که دیگر نیازی به دشمنی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی وجود ندارد. (نقل به مضمون)

دقیقا معلوم نیست که رییس‌جمهور در میان این اظهارات آیا می‌خواسته بر شدت مخالفت‌ها، نزاع‌ها و اختلاف‌های داخلی تاکید کرده و از وجود و تاثیرهای آن ابراز نگرانی کند، یا می‌خواسته بر جایگاه مهم و تعیین‌کننده رهبری صحه بگذارد و نقش رهبر در حل و فصل اختلاف‌های میان سه قوه را تبیین کند. هر مرادی که رییس‌جمهور از میان این سخنان داشته است، در رسانه‌های فارسی‌زبان و غیرفارسی‌زبان این تحلیل بیان شده که مسعود پزشکیان خط براندازی و راهکار فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران را بیان کرده است. روشن است که چنین باوری در مورد یک رییس‌جمهور در ایران صحت ندارد و حتی در مورد نادرستی آن و نیت‌خوانی رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی یا خارج‌نشین نمی‌توان تردید کرد.

در طرف مقابل اما ضرب‌المثل ایرانی وجود دارد که می‌گوید: «در دروازه را می‌توان بست اما در دهان مردم را نمی‌توان بست.» به این ترتیب ممکن است مقامات ایرانی و از جمله شخص پزشکیان، سخنگوی دولت و… این برداشت و بهره‌برداری از اظهارات رییس‌جمهور در مجلس شورای اسلامی را رد کنند و توضیح دهند که منظور پزشکیان از میان این جمله چه بوده است اما تحلیلگران خارجی یا خارج‌نشین هم می‌توانند روی مواضع خود پافشاری و سرانجام این پرسش را مطرح کنند که اگر فرض شود منظور رییس‌جمهور ایران از میان این سخنان، تاثیرگذاری ترور بر فروپاشی جمهوری اسلامی در ایران نبوده است آیا اصالت وجودی چنین تاثیرگذاری به‌طور مطلق مردود خواهد شد؟

دقیقا به همین خاطر است که مقامات و رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی در روزهای گذشته راهبردهای جنگ با ایران را تغییر داده‌اند؛ مقامات و از جمله نظامیان فعلی و قبلی در اسرائیل و آمریکا و نیز رسانه‌های مختلف این دو کشور متخاصم با ایران دیگر همچون گذشته بر قریب‌الوقوع بودن حمله به ایران تاکید نمی‌کنند. اتفاقا در برخی مصاحبه‌ها به‌ویژه اسرائیلی‌ها تاکید می‌کنند که چون توانایی‌های ایران در زمینه‌های نظامی و هسته‌ای به‌طور کاملا اطمینان‌بخشی کاهش پیدا کرده است، حمله بلافاصله به جمهوری اسلامی ایران چندان ضرورت ندارد.

حتی نتانیاهو هم در مصاحبه‌های اخیرش تایید می‌کرد که حملات اسرائیل پس از پایان ضربه‌زدن به توان هسته‌ای و موشکی ایران به پایان رسیده و تا این توان‌ها خطری برای تل‌آویو ایجاد نکند حملات مجدد آغاز نمی‌شود. این موضع به‌طور آشکاری با مواضع پیشین مقامات صهیونیست که بر تداوم بلافاصله حملات تا سرنگونی نظام ایران تاکید می‌کرد، تفاوت و فاصله دارد؛ گویی رژیم‌صهیونیستی پس از پایان حملات و منازعه غزه، در حال حاضر تمایلی به شروع یک جنگ مجدد ندارد و نمی‌خواهد آرامش و آسایشی که اکنون در اثر پایان جنگ غزه تجربه می‌کند را با نزاع دیگری معاوضه کند.

از این بابت راهبردنویسان اسرائیلی و آمریکایی در تحلیل‌هایی که اخیرا ارائه و منتشر کرده‌اند، به‌روشنی جنگ با ایران را در آینده‌ای نزدیک محتمل ندانسته و گفته‌اند که فاصله معنادار و قابل‌توجهی با آغاز یک جنگ با ایران وجود دارد.

این‌گونه تحلیل‌ها اما باعث نمی‌شود که صهیونیست‌های افراطی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران تلاش نکنند. به موازات ارائه تحلیل‌هایی که شروع مجدد جنگ میان ایران و رژیم‌صهیونیستی را دور از دسترس می‌داند، در همان حال برخی مقامات صهیونیست‌ تصریح می‌کنند که اگر براندازی جمهوری اسلامی ایران در همین دوره‌ای که ترامپ ریاست‌جمهوری را در دست دارد ممکن نباشد، حصول و به دست آوردن این هدف در زمانی پس از ریاست‌جمهوری ترامپ امکان‌پذیر نخواهد بود. این تحلیلگران تصریح می‌کنند که هیچ فردی در جایگاه ریاست‌جمهوری به اندازه ترامپ در خدمت اسرائیل نخواهد بود و تا این اندازه با اهداف تل‌آویو همراهی نخواهد کرد. بر همین پایه تحلیلگران مذکور اظهار می‌دارند که باید در زمان زمامداری همین رییس‌جمهور همراه، تکلیف مهم‌ترین و اصلی‌ترین دشمن رژیم‌صهیونیستی تعیین شود.

این دیدگاه به‌وضوح نشان می‌دهد که حتی در زمان کنونی که جنگ غزه پایان یافته و خطر بلافاصله‌ای در این زمینه تل‌آویو را تهدید نمی‌کند، فکر تغییر نظام در ایران تل‌آویو را رها نکرده است. تل‌آویو اما می‌داند که با حملات هوایی و موشکی نمی‌تواند به براندازی و سقوط حکومت ایران امیدوار باشد. از این بابت صهیونیست‌ها چه در رسانه‌های خود و چه از زبان مقامات‌شان، راهکار جنگ و حمله به جمهوری اسلامی ایران را ترور مقامات و تحریک شهروندان ایرانی به ایجاد آشوب و تظاهرات خیابانی ذکر کرده‌اند. رسانه‌های نزدیک به ایالات‌متحده و رژیم‌صهیونیستی در هفته‌های گذشته بارها خطاب به شهروندان ایرانی تاکید کرده‌اند که اکنون فرصت مغتنمی است که ایرانیان در امتداد حملات احتمالی و آینده اسرائیل و ترورهایی که تل‌آویو در تهران انجام خواهد داد، آنها نیز به میدان بیایند و حکومت‌شان را براندازی کنند. راهبردنویسان در تل‌آویو و واشنگتن اگرچه می‌دانند که توصیه‌های ایشان در بدنه جمعیت ایرانی و مخصوصا ایرانیان داخل کشور محافظت چندانی پیدا نمی‌کند اما در حال حاضر راهکارهای بهتر از این در اختیار ندارند.

وب گردی