23 - 01 - 2023
تصویری واقعی از جهان در حال گذار
«جهانصنعت»- گروه بینالملل- به احتمال زیاد سال ۲۰۲۲، به عنوان یکی از مهمترین سالهای قرن ۲۱ شناخته میشود. در کنار سال ۲۰۰۱ و حملات یازده سپتامبر، بحران مالی سال ۲۰۰۸ و همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰، سال گذشته میلادی به عنوان سالی یاد میشود که دیگر نمیتوان در آن ریسکهای ژئوپلیتیکی را در ملاحظات اقتصادی و مالی کاهش دارد؛ امری که به گفته کارشناسان اکنون در زمینه تجارت و کسب و کار اهمیت یافته است.
در واقع سال ۲۰۲۲ به عنوان یک سال مبنایی در نظر گرفته میشود؛ زمانی که جهان تغییرات از نظام تکقطبی پس از آغاز جنگ سرد را به سمت یک نظام چندقطبی که هنوز تعریف دقیقی از آن ارائه نشده را آغاز کرد. در حدود سه دهه گذشته، نظم جهانی بر سه ستون اصلی بنا شده است: هژمونی بلامنازع ایالاتمتحده؛ جهانی شدن به عنوان نظم اقتصادی و دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی غیرقابل رقابت، اما اکنون به نظر میرسد که همگی این مولفهها زیر سوال رفتهاند. در پایان این سال شرایط به گونهای رقم خورده که به نظر میرسد رهبران و سیاستگذاران در حالت بیخبری و سرگردانی به سر میبرند. به این حالت ذهنی، زتوفوبیا میگویند: یعنی فلج در مواجهه با انتخابهای تغییردهنده زندگی. طبق گزارشی که میدلایستآی منتشر کرده است، «بری بوزان» از نظریهپردازان مشهور روابط بینالمللی و نویسنده کتاب ساخت روابط بینالملل جهانی، هر چند تاکنون نظم جهانی تحت رهبری ایالاتمتحده آمریکا بوده، اما به نظر میرسد که چین، هند و جهان اسلام در حوزههای ثروت، قدرت و حتی بخش فرهنگی در حال بازپسگیری این رهبری هستند.
در این میان جنگ اوکراین به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات ژئوپلیتیکی آینده عمل کرده است. تصورات غربمحور از رویدادهای جهان برای اولین بار کاملا رد شده است. وزیر خارجه یکی از کشورهای عضو بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) آن را به صراحت اینگونه بیان کرد: مشکلات اروپا و ایالاتمتحده دیگر مشکل کل جهان نیست. به همین دلیل است که دیالکتیک بین غرب جهانی و گلوبال رست یکی از محرکهای اصلی ژئوپلیتیک سالهای آینده خواهد بود که رقابت بین ایالاتمتحده و چین سنگبنای آن را تشکیل میدهد.
امروز به گفته برخی از کارشناسان تنظیم مجدد موازنه قدرت حول رویارویی میان گروه هفت و بریکس در نظر گرفته میشود. در این میان فهرست بلندبالایی از کشورها حضور دارند که مایل به پیوستن به بریکس هستند و نکته جالب نیز اینجاست که اغلب این کشورها مانند آرژانتین، مصر، عربستان، ترکیه و امارات از شرکا و متحدان سنتی ایالاتمتحده آمریکا محسوب میشوند.
پایان جهانی شدن؟
سال گذشته میلادی سالی بود که پایان ناگهانی سه دهه نزدیک شدن روسیه به غرب را رقم زد. چه کسی روسیه را در سال ۲۰۲۲ از دست داد، یا چرا روسیه خود را از دست داد؟ این موضوع ممکن است به موضوع تحقیقاتی برای نسلهای تاریخدان تبدیل شود. در مورد ستون اقتصادی نظم جهانی، حداقل چیزی که میتوان گفت این است که اگر ادغام روسیه با غرب مرده باشد، جهانیسازی از سلامت خوبی برخوردار نیست. برخی از صاحبنظران حتی آگهی ترحیم آن را نوشتهاند. در دهههای گذشته، اقتصاد واقعی جهان روی دو رابطه اساسی کار کرده است: روسیه انرژی ارزانتری را برای اتحادیه اروپا تامین میکند و جریان تجارت عظیم بین چین از یک سو و اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده از سوی دیگر برقرار بوده است. اما امروز اولی تمام شده و دومی نیز مورد حمله قرار گرفت.
در این رابطه انتظار میرود که عرضه انرژی روسیه به اروپا در سال ۲۰۲۳ به صفر برسد؛ موضوعی که کارشناسان معتقدند بازسازی آن هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، زیرا هر جایگزینی برای انرژی روسیه (چه سبز باشد و چه فسیلی) گرانتر تمام میشود و رقابتپذیری اروپا در بحث اقتصادی را تحتالشعاع قرار میدهد.
در مورد مشارکت اقتصادی میان آمریکا و چین نیز اکنون فضا تیره و تار است. از یک سو قانون کاهش تورم از سوی آمریکا در حال ایجاد تنشهای تجاری در روابط فراآتلانتیکی است و از سوی دیگر تحریم تراشههای الکترونیکی و محصولات فناوری چین از سوی دولت بایدن نیز به جنگ تکنولوژیک علیه پکن تعبیر میشود.
برخی تحلیلگران معتقدند اقتصاد آمریکا به دلیل روابط تجاری با چین رونق گرفته است. بخش شرکتی آمریکا تا حد زیادی تولید را به چین برونسپاری و این کشور را به کارگاه ایالاتمتحده تبدیل کرده است. در ابتدا همه از این معامله خوشحال بودند. مصرفکنندگان آمریکایی محصولات ارزانقیمت خریداری میکردند و شرکتهای ایالاتمتحده نیز سودههای هنگفتی را از طریق تولید با هزینههای ارزان در چین به جیب میزدند. اما امروز همه چیز در حال تغییر است. به گفته تصمیمگیرندگان ایالاتمتحده، چین در حال حاضر اصلیترین تهدیدی است که آمریکا در قرن بیست و یکم با آن مواجه خواهد شد؛ مسالهای که ارزیابی آن تا حدی با اتحادیه اروپا نیز مشترک است.
عملا، تنها در طول یک نسل، چین از یک اقتصاد دهقانی فقیر و متخصص در تولیدات کارگری به اقتصاد پیشرفتهای تبدیل شد که بعد از ایالاتمتحده در رده دوم قرار دارد. پکن در ارتباطات ۵G، باتریهای وسایل نقلیه الکتریکی و پنلهای خورشیدی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر پیشتاز است. تقریبا تمامی بخشهایی که به همراه هوش مصنوعی هستند از مولفههای اصلی رهبری انقلاب صنعتی چهارم بهشمار میروند.
معضل سخت اروپا
در این میان خطرات فزایندهای از بلوکهای تجاری رقیب وجود دارد که باعث آشفتگی در بازارهای کالا، انرژی و مواد غذایی میشود و پیامدهای منفی احتمالی بیشتری برای زنجیره تامین جهانی خواهد داشت. بحث در مورد تهدید چین در واشنگتن به پایان رسیده است و هیچ شواهد تجربیای وجود ندارد که بتواند تشکیلات ایالاتمتحده را به بازنگری ارزیابی خود وادار کند. اما این موضوع که چین تهدید اصلی به شمار میرود همچنان در اروپا مورد مناقشه است.
در واقع جنگ اقتصادی، مالی و فناوری بین ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا از یک طرف و چین از طرف دیگر آخرین چیزی است که اقتصاد جهان در چنین لحظهای به آن نیاز دارد. از سوی دیگر، نظم مالی جهان نیز مورد حمله قرار گرفته است. بریکس و برخی دیگر از کشورهایی که مایل به پیوستن به آن هستند (بریکس پلاس) ظاهرا تصمیم دارند با استفاده از ارزهای جایگزین دلار و شبکههای تجاری و مالی جایگزین سوییفت که تحت کنترل غرب هستند، خود را از یک سیستم انحصاری تحت کنترل آمریکا رها کنند. این موضوع ظاهرا با تجارت کالا به ویژه در بخش انرژی کلید خورده است. در واقع شاهد بودیم سفر اخیر شی جینپینگ رییسجمهوری چین به عربستان و دیدارش با رهبران شورای همکاری خلیجفارس، زمینه لازم برای تولد پترو یوآن را با هدف رقابت با پترودلار فراهم کرده است. او پارادایمی جدید از همکاری انرژی همه جانبه را پیشنهاد کرد که طی سه تا پنج سال باید همکاری انرژی چین و شورای همکاری خلیجفارس را در بخش بالادستی، در خدمات مهندسی و همچنین در پاییندست، حمل و نقل و پالایشگاه تقویت کند. او حتی بورس نفت و گاز طبیعی شانگهای را به عنوان بستری برای تسویه تجارت نفت و گاز به یوآن پیشنهاد کرد.
کسری ۳۱ تریلیون دلاری آمریکا
در این میان تحلیلگران توجه خود را به تاثیر این قضیه بر دلار آمریکا معطوف کردهاند، زیرا ممکن است هند، روسیه و برزیل که اکنون توسط لولا داسیلوا رهبری میشود به دنبال تبعیت از چنین مدلی باشند. امروز سوال این است که اگر یک بانک مرکزی چین، هنگکنگ، تایلند و امارات ارزهای دیجیتال خود را به منظور فراهم شدن تجارت پایاپای فرامرزی ایجاد کنند، چه اتفاقی ممکن است برای دلار پیش بیاید؟ سوال مهم دیگر این است که اگر بلوکهای تجاری رقیب سیستمهای مالی جایگزین را هم در پیش بگیرند، آیا ایالاتمتحده میتواند کسری خود را که این هفته به ۴/۳۱ تریلیون دلار رسیده مدیریت کند. لذا این تغییرات اساسی اکنون رقابت بزرگ نامگذاری شده و به نظر میرسد سیاست جهانی را وارد یک میدان بازی بسیار متفاوت کرده است. در واقع چالش اصلی این است که منافع متضاد ممکن است چرخش خطرناکی به خود گرفته و منجر به دگرگونیهای سریع و بازی با حاصل جمع صفر برود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد