تصمیم چیست؟
با سپری شدن چندین روز از پایان نبرد ایران و رژیم صهیونیستی که به آتشبس مشهور شده به نظر میرسد خبرهایی که نشان از شروع جنگ باشد یا دستکم در روی پرده چیزی به چشم نمیخورد. این وضعیت البته از این نظر که جان ایرانیان و نیز زیربناها آسیب نمیبینند بهتر از روزهایی است که جنگ در جریان بود اما از اینرو که در این شرایط آشفتگی و بیتصمیمی روندی فزاینده در میان شهروندان و نیز حتی مدیران رخ میدهد روزهای بدتری به حساب میآید. مردم از یکدیگر و نیز از شبکههای اجتماعی و خبرگزاریهای ایرانی و خارجی دنبال پیدا کردن پاسخی دقیق و معتبر برای این پرسش هستند. تصمیم چیست؟ چه باید کرد؟ آیا باید چشم به راه بیتصمیمی سیاسی و اقتصادی در بالاترین سطح تصمیمگیری کشور بود؟ بیتردید این وضعیتی خوشایند و قابل قبول برای میلیونها ایرانی نیست.
مدیران باید برای رهایی از این روزهای نگرانکننده تصمیم بگیرند و راهی برای عبور دادن کشور بیابند؟ آیا قرار است برای بهتر شدن وضعیت با آمریکا گفتوگو کرد؟ اگر این سناریو را سناریوی برتر و دارای هواداران پرشمارتر در میان شهروندان بدانیم حالا باید به این بیندیشیم که در این دور از گفتوگو چه باید بدهیم و چه باید بگیریم و معیار مهم برای دادوستدها و امتیاز دادنها و امتیاز گرفتنها چیست؟ چیزی که میتوان از خواستهای اعلام شده و حتی اعلام نشده اما مورد توجه مردم به دست آورد این است که منافع مردم و کشور معیار چانهزنی و دادن و گرفتن امتیاز در گفتوگوهای احتمالی است.
برتری دادن به هر مقوله دیگر میتواند بازهم به بیراههروی مذاکرات برسد اما این راه که بدون شک راهبرتر و سازندهتر است به سادگی در داخل به دست نمیآید. از یکسو نهاد دولت از نظر توزیع قدرت سیاسی زورش در برابر نهادهای دیگر کمتر است و از سوی دیگر در میان طیفهای گوناگون جناح غیردولتی و حتی نهادهای رسمی قدرت شاید همبستگی لازم و کافی دیده نمیشود.
با این همه اما باید تصمیم گرفته شود و ایران و ایرانیان از این رخوت و سرسام بیرون آیند و آسیبهای روحی- روانی به کمترین حد برسد. شاید این روزها که تحسین و تجلیل از رفتار مردم به اوج رسیده فرصتی باشد که از همین مردم بردبار و مداراجو نظر خواست. اگر مدیران به چنین تصمیمی برسند میتوان امیدوار بود سایه سنگین سرسام از کشور دور شود.