1 - 07 - 2021
تصمیم بزرگ
آرزو فرشید- دولت رییسی هنوز تشکیل نشده و گمانهزنی درباره رویکرد و اقداماتش ادامه دارد. مبهمترین وجه قضیه نیز نگاه او به سیاست خارجی است. به خصوص که مذاکرات وین به حساسترین مرحله و به قول فلاحتپیشه که در شماره قبل برای «جهانصنعت» نوشته بود؛ به نقطه نهایی رسیده است. حساسیت موضوع و شرایط اما فقط یک روی سکه است و روی دیگر عدم سابقه رییسی در حوزه اجرایی و سیاست خارجی است که سبب میشود اطلاعات ما نسبت به نگاه و نظر او به همان حرفهای انتخاباتی یا پاسخهای بعد از رییسجمهور شدن، محدود بماند. مثلا با اتکا به آن «خیر» قاطعی که درباره دیدار با بایدن گفت، یا با اشاره غیرمستقیمی که به تغییر تیم مذاکرهکننده کرد و سایر مسائل از جمله شایعات مطرح؛ میتوان به اینجا رسید که رییسی در همان ریلی که دولت روحانی میرفت حرکت نخواهد کرد.
به گفته اهل فن، سیاست خارجی و موضوع برجام در چارچوب سیاستهای کلی و فراتر از اختیار و توان دولتهاست اما عیان است که همین تغییرات به اصطلاح تاکتیکی نیز میتواند وضعیت را زمین تا آسمان دگرگون کند. به ویژه که اوضاع به قدر کافی تیره و تار هم هست. مقصود اصرار ایران بر موضع خود یعنی لزوم لغو همه تحریمها، راستیآزمایی و اخذ تضمین از آمریکا و پافشاری طرف غربی بر موضع خود یعنی لغو تحریمهای ترامپ و احتمالا مذاکره درباره موضوعات غیربرجامی است. تهدیدهای طرف آمریکایی به تغییر رویکرد و خروج از برجام را نیز باید ضمیمه کرد.در چنین شرایطی است که «کیهان» در سرمقاله خود از سررسیدن تاریخ انقضای برجام میگوید و تاکید میکند که رییسی ملاحظهای برای اعلام این امر ندارد! حال اگر رویکرد مجلس انقلابی که در ماههای گذشته با تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم مانع ادامه همکاریهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی شده و به گواه حرفهای اخیر قالیباف درباره پاک کردن فیلم دوربینها تمام تلاش خود را برای اتمام تعاملات مذکور میکند، را به این معادله بیفزاییم نگرانیها از باب رویکرد رییسی در سیاست خارجی بیشتر میشود.بررسی باید و نبایدهای دولت رییسی در حوزه سیاست خارجی و مشخصا مذاکرات برجامی، همچنین برشمردن تبعات خروج احتمالی از برجام از همین رو مهم جلوه میکند.
تنها راه رییسی
سوال اصلی اینجاست که راه واقعی گشایش در مذاکرات برجام چیست؟ و به فرض اینکه در دولت روحانی محقق نشود، رییسی باید چه اقداماتی انجام دهد؟
علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالمللی در گفتوگو با «جهان صنعت» تاکید میکند که کاهش انتظارات از سوی ایران تنها راه گشایش در مذاکرات برجامی است و فرقی هم ندارد که روحانی رییسجمهور باشد یا رییسی.
او با اشاره به اینکه «ادامه مذاکرات در شرایط موجود مشکل به نظر میرسد» گفت: «به نظر نمیرسد مذاکرات وین به سرانجام مطلوب برسد. علت درونی این مساله آن است که سطح انتظارات ایران خیلی بالاست. اینکه آمریکا همه تحریمها را لغو کند تا به تعهدات برجامی خود برگردیم، برای این طرح شد که آمریکای فرصت نکند به مسائل دیگر غیربرجامی بپردازد اما آنها نیز مساله را به دو بخش تقسیم کردند. یکی تحریمهای برجام که گفتند آماده حذف آن هستند و بعد هم بخش دوم که همان رعایت حقوق بشر در ایران، کنترل موشکی و سیاستهای منطقهای ایران است. وقتی موضوع به اینجا رسید؛ مذاکرات متوقف شد.»
وی افزود: «در واقع تا وقتی حرف از برجام بود مذاکرات خوب پیش میرفت و ما هم نسبت به احیای آن خوشبین بودیم اما از اواخر دور پنجم، مذاکرات وین به مسائل بیرون برجامی کشید و به مشکل خورد. با این رویه نشست هفتم هم به جایی نمیرسد و فرقی هم ندارد که روحانی در ایران رییسجمهور باشد یا رییسی.»
بیگدلی همچنین گفت: «در زمان رییسی هم ایران راهی جز وارد شدن به مذاکرات برای رفع تحریم ندارد.»این کارشناس مسائل بینالمللی این را نیز یادآور شد که نباید از تعاملات ایران و آژانس و نقش آن در پرونده هستهای غفلت کرد. او گفت: «اگر این موضع روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ایران تاکنون امکان تمدید آن را فراهم نکرده است، ادامه یابد ممکن است آقای گروسی گزارش منفی به شورای حکام بدهد و شورای حکام نیز آن را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستد. در این شرایط احتمال تحریمهای سال ۲۰۱۵ برخواهد گشت و حتی روسیه و چین نیز ناگزیر به رعایت آن میشوند. در این شرایط فرقی ندارد که روحانی رییسجمهور باشد یا رییسی.»
تبعات خروج از برجام
بیگدلی تاکید کرد: «راه گشایشی غیر از بازگشت به برجام نیست. هر آنچه که نامزدهای ریاست جمهوری در جریان رقابتهای انتخاباتی گفتند نیز شعار و آرزو بود، تنها راه پیش روی ایران- رییسجمهور آن هر کسی که باشد- این است که نوع نگاه خود را نسبت به سطح جهانی تغییر دهیم. ایستادن در نقطه صفر نتیجه مطلوبی نداشته است و اگر به این مسیر ادامه دهیم، هر روز با مشکلات اقتصادی بیشتر و به تبع آن عصیانهای اجتماعی که در آینده خطرناک است؛ مواجه خواهیم بود.»
تبعات خروج از برجام البته فراتر از افزایش فشار اقتصادی به مردم و نارضایتیهای در پی آن است. چنانچه رضا نصری، حقوقدان بینالمللی چند روز قبل در یادداشتی تبعات شکست مذاکرات وین را برشمرده و نوشته بود: «اگر مذاکرات وین شکست بخورد، دولت رییسی مجبور است تحت شرایط بسیار سخت اقتصادی و اجتماعی کشور را زیر سایه سنگین شورای امنیت- با تمام تبعات حقوقی و امنیتی آن- اداره کند و احیانا از موضعی به مراتب دشوارتر از قبل وارد دور جدیدی از مذاکرات شود. مذاکراتی که تا آن زمان مشمول شرایط و قید و بندهای جدیدی خواهد شد که کنگره در این حدفاصل به دولت بایدن (و دولت بعدی) تحمیل خواهد کرد.»
وی البته سناریوی خوشبینانهای نیز نوشته و آورده بود: «اگر برجام در وین احیا شود، در دولت اول رییسی پرونده ایران از شورای امنیت خارج میشود، سازوکار موسوم به «ماشه» منحل میشود و برخی از مهمترین و تنشآفرینترین محدودیتها (از جمله محدودیتهای برنامه موشکی) برچیده میشود. در چنین شرایطی مهمترین کار دولت رییسی حفظ وضع موجود برجام و احیانا آغاز مذاکره با کشورهای منطقه خواهد بود که- به تخمین راب مالی- دستکم تا پایان دوره دوم بایدن به طول خواهد انجامید. مذاکراتی که ایران میتواند بدون سایه سیاه تحریم در چارچوب طرحی مانند طرح صلح هرمز پیش ببرد.»
خط کیهان
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین اما کاملا بدبین است. او موضع کیهان در زمینه برجام را همان سیاست احتمالی دولت رییسی تلقی میکند. مجلسی در گفتوگویی با «جهانصنعت» میگوید: «روزنامه کیهان سخنگوی سیاستگذاری دولت سایهای است که اکنون به تدریج درحال آفتابی شدن است.»
وی افزود: «این رادیکالیسم با اتکا به هیجانات، علایق و نوع ایمان حامیان خودش یک حرکت جهادی و استشهادی است منتها اشکال آن آنجاست که افرادی که خودشان را آماده این حرکت کردهاند، افراد دیگری که آمادگی ندارند را بدون اینکه تمایل داشته باشند؛ به دنبال خود میکشند.»
مجلسی با اشاره به اینکه «مدتها از تصویب برجام که خیلی زود نشان داد ابزار بازگشت ایران به جامعه، تجارت و بانکداری بینالمللی است، میگذرد» گفت: «از همان آغاز هم گروههایی که شاید رفاه را ناشایست، شادی را مغایر برخی اعتقادات و شاید توسعه اقتصادی و صنعتی را از نوع لهو و لعب و مانع توسعه ایمانی به شمار میآوردند، سد راه اجرایی شدن برجام بودند.
برجام از داخل ایران متوقف شد و آمریکا در دوران خود اوباما پاسخ این سنگاندازیها را داد و تحریمهای دوجانبه آمریکا را کلید زد.
بعد از آن بود که درصدد برآمدیم با مذاکرات و کلیدهای بعدی گشایشی ایجاد کنیم اما هر بار سنگاندازیهایی در کار بود. مذاکرات اخیر البته تصور میشد که مذاکره با حاکمیت و نه مذاکره با دولت ایران باشد. حتی بایدن هم گفته بود که ما آماده مذاکره با حاکمیت ایران هستیم و نه دولتهایی که تغییر میکنند. طبیعتا نیز مذاکرات به این اندازه جدی، در یک ماه آخر دولت برای طرف مقابل قابل قبول نیست زیرا تعهداتی که دولت بسپارد، تعهدات یک ماهه خواهد بود.»
این کارشناس مسائل بینالمللی ابراز امیدواری کرد که موضع کیهان همان سیاست دولت رییسی در عرصه سیاست خارجی نباشد اما در عین بدبینی گفت: «سخنان مدیر کیهان که همیشه تعیینکننده سیاستهای قطعی جمهوری اسلامی است، قطعی به نظر میرسد مگر اینکه بخواهد نقشی برای شوک دادن به طرف مذاکره و اخذ امتیازات بیشتر باشد.
اما اغلب سخنانشان رک و صحیح است.»مجلسی در پاسخ به اینکه تبعات خروج از برجام برای ایران و دولت نوپای رییسی چیست و چطور میتوان هشدارهای لازم را داد، گفت: «خودشان خیلی خوب میدانند و آگاه هستند که خروج از برجام چه تبعاتی دارد. بالاخره تحریمها از ایران برداشته نشده و به حال تعلیق درآمده است، پس اگر ایران بخواهد به اصطلاح تعهدات برجامی خود را انجام ندهد؛ آن تعلیق برداشته شده و آن شش قطعنامه شورای امنیت برمیگردد.»
جمعبندی
به این ترتیب ثمرات احیای برجام و تبعات خروج از آن روشن است و به قدر کافی نیز در این باب به آقای رییسجمهور منتخب گفته شده است.
باید منتظر ماند و دید که او یا تیم سیاست خارجی وی چه رویکردی را در پیش گرفته و آن لوکوموتیو دولت را در کدام ریل به راه میاندازد.
اینکه آقایان به کاهش انتظارات و احیای برجام رضایت دهند یا با ادامه رویه فعلی خروج از برجام را محتمل کنند، حتما تصمیم بزرگی است. تصمیمی با مسوولیتهای بسیار که قطعا در تاریخ ایران و به پای تصمیمگیرندگان نوشته خواهد شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد