تشدید فضای ناامیدی

جهانصنعت- روز گذشته، شنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۴، بازار سرمایه در حالی به کار خود ادامه داد که نشانههای عمیقی از ناامیدی و بدبینی در آن قابل مشاهده بود. این فضای منفی به شکلی همهگیر در بازار رسوخ کرده و به نظر میرسد به یک وضعیت مزمن تبدیل شده است. فضای عمومی بازار به گونهای است که گویا دیگر هیچ ارادهای برای بهبود آن باقی نمانده و حتی مسوولان بالادستی نیز نسبت به آن بیتفاوت شدهاند. نقلقولهایی از مقامات شنیده میشود که در پاسخ به پرسشها درباره وضعیت بازار، به شرایط بحرانیتر کشور اشاره میکنند و از اولویت داشتن موضوعات دیگر سخن میگویند. در این میان، بحران درونی بازار با بیتفاوتی مدیریتی و عدم تزریق منابع مالی کافی تشدید شده است. بسیاری هنوز به درک دقیقی از ابعاد بحران کنونی نرسیدهاند؛ از جمله مفهوم خروج بیش از ۵۰همت پول حقیقی که همچنان مورد بیتوجهی قرار دارد. این در حالی است که رخداد اخیر جنگ، با ابعادی فراتر از ظرفیت روانی بازار، موجی از ناامیدی نسبت به آینده را تزریق کرده است. بدون دریافت اخبار مثبت سیاسی، بازار ناگزیر به اقدامات موقتی و کوتاهمدت برای بقا خواهد بود. نبود مدیریت فعال، غیبت سرمایهگذاری سنگین و روزانه و نیز رها کردن سازوکار حمایتی، راهکاری جز انتظار و فرسایش باقی نگذاشته است. در جریان معاملات روز گذشته، بازار بار دیگر در حالی آغاز به کار کرد که ترس ناشی از تحولات سیاسی و نظامی مانند سایهای سنگین بر ذهنیت فعالان آن حاکم شده بود. هرچند این نگرانیها از روزهای قبل نیز وجود داشت اما استمرار آن باعث شده تا چشمانداز مثبتی برای آینده ترسیم نشود. رفتار نهادهای حمایتی نیز، گرچه اندکی پررنگتر از روزهای گذشته بود اما تاثیر قابلتوجهی بر تغییر روند نزولی بازار نداشت. کاهش فشار فروش در برخی نمادها به دلیل ارزنده شدن قیمتها، تنها نقطه مثبت مشهود در روز گذشته بود.
خودروییها و اهرمیها؛ بازیگران منفی بازار
یکی از مهمترین تحولات دیروز، تلاش فعالان برای غلبه بر جو روانی حاکم و صفهای فروش در دو گروه خودرویی و اهرمی بود. در سالهای گذشته، گروه خودرویی بارها عامل نوسانات منفی و التهابات بازار شناخته میشد اما در هفتههای اخیر گروه اهرمیها از نظر تاثیر منفی، از خودروییها پیشی گرفتهاند. رفتار این دو گروه باعث تشدید فضای منفی در بازار شده و به نوعی کل بازار را دچار اختلال کردهاند. روند حرکتی این گروهها نشان میدهد که در شرایط کنونی، بدون ورود منابع مالی تازه و حمایت فعال، بازار قادر به بازسازی خود نخواهد بود.
انتظار برای گشایش سیاسی بینتیجه مانده است
هفته معاملاتی جدید در حالی آغاز شد که نگاهها همچنان به تحولات سیاسی دوخته شده است. با وجود شنیدههایی درباره برخی تغییرات در فضای سیاسی، تحلیلگران معتقدند این تغییرات در شرایط کنونی، تاثیر محسوسی بر بازار سرمایه یا حتی کلیت اقتصاد کشور نخواهد داشت. در همین راستا، زمزمههایی پیرامون ازسرگیری گفتوگوهای مرتبط با مسائل هستهای به گوش میرسد اما اظهارات سخنگوی دولت مبنی بر پیچیدگی مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی، امیدها به بهبود سریع اوضاع را کاهش داده است.
در سوی دیگر، اعلام شده که وزیر اقتصاد در روزهای پیشرو در یک برنامه تلویزیونی، طرحهایی برای مقابله با رکود بازار ارائه خواهد داد؛ هرچند مشخص نیست این تلاشها تا چه میزان بتواند در عمل مؤثر باشد. در حوزه گزارشدهی مالی شرکتها نیز، با توجه به پایان دوره انتشار گزارشهای میاندورهای و ماهانه، انتظار نمیرود در هفته جاری تحول خاصی از سوی سامانه کدال رقم بخورد.
خلأ اطلاعاتی موقتی و غافلگیری مثبت در گزارشها
بررسی روند گزارشدهی شرکتها نشان میدهد که بازه زمانی مرداد تا اوایل شهریور، همواره دورهای با خلأ اطلاعاتی محسوس بوده است. در این دوره، معمولا اطلاعات مالی شرکتها با وقفه مواجه شده و بازار از حیث جریان دادههای تحلیلی در وضعیت رکود نسبی قرار میگیرد. با این حال، یکی از نکات قابلتوجه در گزارشهای تیرماه این بود که برخلاف پیشبینیها، وضعیت عملکرد ماهانه بسیاری از شرکتها نهتنها منفی نبود بلکه در مواردی بهتر از ماه خرداد یا میانگین ماههای گذشته گزارش شد. این موضوع، تا حدی فضای بدبینی نسبت به گزارشهای تیرماه را تعدیل کرد. با این وجود، واکنش بازار به این دادههای مثبت بسیار کمرنگ بود و وزن چندانی به آنها داده نشد.
تکرار تاریخ یا تفاوتی بنیادی؟
در شرایط کنونی، قیمت بسیاری از نمادها در سطوحی کمسابقه و پایین قرار گرفتهاند. این وضعیت یادآور دو مقطع تاریخی در سه سال گذشته است که بازار در اوج ناامیدی، با وقوع یک خبر یا رویداد ناگهانی -حتی غیرمرتبط- ناگهان تغییر مسیر داد. اولینبار این واکنش پس از ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ رخ داد و دومینبار پس از تحولات سیاسی ناشی از بازگشت ترامپ به صحنه بینالملل، بازار جانی دوباره گرفت. در هر دو مقطع، جریان نقدینگی به صورت مقطعی بازگشت و فضای معاملاتی بهبود یافت. با این حال، تفاوت عمده وضعیت فعلی با آن دورهها در وقوع یک عامل سنگینتر یعنی جنگ است. جنگی که چنگال خود را بر پیکره بازار فرو کرده و آثار آن بهوضوح در روند معاملات و خروج تاریخی بیش از ۵۰همت پول در کمتر از ۳۰ روز کاری قابل مشاهده است. باوجود ارزندگی بالای بنیادی بازار در شرایط کنونی، فشارهای سیاسی و روانی ناشی از وضعیت جنگی، این پتانسیلها را به حاشیه راندهاند. از همین رو، مقایسه شرایط فعلی با مقاطع پیشین، بدون در نظر گرفتن این تفاوتهای ساختاری، گمراهکننده خواهد بود. لازم به ذکر است مسوولان نیز با درک این تفاوتها، واکنشی متفاوت و متناسب با عمق بحران داشته باشند.
تنها راهکار ممکن؛ تزریق پول مستمر و واقعی
در شرایطی که بازار سرمایه تحت فشارهای شدید روانی ناشی از تحولات سیاسی و امنیتی قرار دارد، تحلیلگران معتقدند تنها عاملی که میتواند به طور موثر در برابر این فضای سنگین ایستادگی کند، حضور یک جریان نقدینگی قوی، مداوم و هدفمند است. این نقدینگی، اگر با برنامهریزی درست وارد شود، میتواند به حفظ قیمتها در محدودههای فعلی کمک کرده و با ایجاد کفهای حمایتی معتبر، فضا را برای بازگشت آرام اعتماد و تغییر مسیر بازار فراهم کند.
در روز گذشته، اگرچه نشانههایی از حضور محدودتر جریان حمایتی نسبت به هفتههای قبل دیده شد اما شدت و استمرار آن همچنان ناکافی به نظر میرسد. در عین حال، بازار بار دیگر شاهد رفتار احساسی برخی فروشندگان بود که در مواجهه با فضای ترسناک اخبار امنیتی، بدون توجه به مولفههای بنیادی، اقدام به فروش گسترده کردند. رخدادهایی چون شنیده شدن صدای جنگندهها یا تهدیدات نظامی در پایتخت، فضای تصمیمگیری را به شدت متأثر کرده و این واکنشها را تا حدی توجیهپذیر ساخته است.
بازگشت بازار از همین نقطه ممکن است
بررسیهای تحلیلی نشان میدهد در صورت بازگشت بازار به مسیر صعود، نقطه آغاز این تغییر جهت، احتمالا همین سطوح قیمتی فعلی خواهد بود. دلیل این نگاه، همزمانی شرایط بنیادی مناسب با قیمتهای جذاب و ارزنده فعلی است. با این حال، نقش جریان نقدینگی و حمایت مستمر، به عنوان تنظیمکننده اصلی رفتوبرگشتهای بازار، غیرقابل انکار باقی میماند. حجم بالای خروج پول حقیقی طی مدت کوتاهی که به بیش از ۵۰ همت رسیده، عمق بحران را به روشنی نمایان کرده و بدون تزریق «خون تازه» به رگهای بازار، بازگشت اعتماد و رشد پایدار بعید به نظر میرسد. در چنین شرایطی، ایجاد سازوکارهای حمایت مالی شفاف و قوی، تنها مسیر باقیمانده برای کنترل آسیبهای آتی است. تحلیلگران هشدار میدهند که اگر دشمنان کشور موفق شوند این وضعیت پرابهام را برای مدت طولانیتری حفظ کنند، اقتصاد ملی و بازار سرمایه ممکن است دچار آسیبهای ساختاری جدیتری شوند؛ موضوعی که به نظر میرسد هنوز به اندازه کافی مورد توجه سیاستگذاران قرار نگرفته است.
بازگشایی بدون برنامه؛ سپر انسانی اهداف سیاسی؟
در بررسی ریشههای بحران اخیر بازار، یکی از موضوعات بحثبرانگیز، زمان و نحوه بازگشایی بازار سرمایه در روزهای پرالتهاب اخیر است. بسیاری از منتقدان، از جمله فعالان حرفهای بازار، در آن زمان این تصمیم را نسنجیده و فاقد پشتوانه تحلیلی و مدیریتی عنوان کردند. اگرچه در ابتدا همه نگاهها به سمت سازمان بورس و وزارت اقتصاد معطوف بود اما اطلاعات جدید حاکی از آن است که دستور بازگشایی بازار، از سوی مقامات بالاتر و با اهداف فراتر از مدیریت بازار صادر شده است. هدف اصلی از این اقدام، القای عادی بودن شرایط و کنترل فضای عمومی از طریق ابزارهای مالی بوده، بدون آنکه پیامدهای آن برای سرمایهگذاران در نظر گرفته شود. بسیاری از تحلیلگران این تصمیم را بهمثابه تبدیل بازار سرمایه به سپر انسانی در برابر اهداف سیاسی و امنیتی ارزیابی میکنند. در روزهای پس از بازگشایی، انتقادات تندی نسبت به این تصمیم منتشر شد و این پرسش مطرح گشت که آیا این هزینه سنگین برای سرمایههای مردم، ارزش حفظ ظاهر «عادی» را داشت؟
بازگشایی بازار با دستور سیاسی؛ رها شدن بدون حمایت
براساس شواهد و اظهارات متعدد، بازگشایی اخیر بازار سرمایه نه برمبنای منطق اقتصادی، بلکه با دستور مستقیم از نهادهای سیاسی انجام شده است. نکته قابل تأمل آنکه پس از صدور این دستور و آغاز به کار مجدد بازار، نهتنها حمایتهای وعده داده شده در جلسات اولیه عملیاتی نشد، بلکه بازار عملا به حال خود رها شد. این مساله تنها محدود به بازار سرمایه نبوده و بهتدریج دامنه آثار خود را به دیگر بازارهای اقتصادی نیز گسترش داده است.
واکنشهای شتابزده به تحولات جنگی اخیر، بدون پیشبینی و برنامهریزی دقیق، شرایط شکنندهای را برای کلیت اقتصاد کشور به وجود آورده است. کارشناسان هشدار میدهند که تداوم این روند میتواند تبعات جدیتری برای ساختارهای اقتصادی داشته باشد؛ تبعاتی که اگر هماکنون مورد توجه قرار نگیرند، در آیندهای نزدیک به بحرانهای غیرقابل مدیریت منجر خواهند شد.
فاصله میان خوشبینی هیجانی و ترس فلجکننده
بازگشایی بازار در شرایطی انجام شد که بسیاری از نمادهای بزرگ با افت شدید قیمت مواجه شدند. بهعنوان نمونه، نماد سایپا طی چند روز به محدودهای بیش از ۵۰درصد پایینتر از قیمت بازگشایی سقوط کرد. این در حالی بود که در همان روز ابتدایی، هیجانی بیسابقه در سفارشهای خرید ایجاد شده و تماسهایی از مراجع مختلف برای تنظیم بهتر قیمتها با افزایش دستوری سفارش فروش انجام میشد.
آنچه تفاوت میان آن فضای خوشبینی اولیه و وضعیت فعلی را رقم زده، نه تغییر بنیادین در عملیات شرکتها یا شرایط واگذاری، بلکه حاکم شدن حس عمیق ترس، تعلیق و چشمانداز مبهم از آینده است. بازار در چنین فضایی از تحلیلهای منطقی فاصله گرفته و به شدت تحتتاثیر فضای روانی و سیاسی قرار گرفته است؛ فضایی که بازتاب جنگی ناتمام و در حال گسترش است.
آغاز جنگ اقتصادی؛ رکود فراگیر و بیتوجهی مسوولان
جنگ نظامی، آنگونه که از شواهد برمیآید، ممکن است موقتا فروکش کرده باشد اما جنگ اقتصادی در حال گسترش و ورود به مرحلهای تازه است. تحلیلگران اقتصادی تاکید دارند که بمباران واقعی برای فعالان اقتصادی، پس از پایان مرحله نظامی آغاز شده و آنچه اکنون در جریان است، جنگی تمامعیار در حوزه اقتصاد است. رکود بازار سرمایه تنها بخشی از این بحران است؛ در حالی که رکود در سایر بازارها نظیر مسکن، خودرو و ارز، چهرهای پیچیدهتر از بحران را به نمایش گذاشته است.
با این حال، واکنش مسوولان اجرایی کشور همچنان در سطحی از انکار و بیتفاوتی باقی مانده است. در شرایطی که دشمن با دقت ضعفهای ساختاری اقتصاد را هدف قرار میدهد، برخی مقامات به جای ورود جدی به حل بحران، به تکرار شعارها و اظهارات غیرعملی بسنده کردهاند. ادامه این وضعیت میتواند موجب شکلگیری نارضایتیهای گسترده و افزایش شکنندگی اجتماعی و اقتصادی شود. کارشناسان هشدار میدهند که اگر تصمیمات مهم برای برونرفت از این بحران اتخاذ نشود، اقتصاد کشور در برابر کوچکترین شوک خارجی به شدت آسیبپذیر خواهد بود. عملکرد ضعیف و منفعلانه دولت در مواجهه با این بحران، شیرینی همبستگی ملی در روزهای ابتدایی جنگ را نیز به تلخی کشانده است.