ترجیح پروژههای بهرهوری بر پروژههای توسعهای
حمید علینیا– شرایط تحریم موجب محدودیت منابع مالی، تکنولوژیکی و انسانی برای سازمانها، صنایع و اقتصاد و دولتها میشود.
در چنین شرایطی تصمیمگیری در ارتباط با ترجیح پروژههای اصلاحی و بهرهوری بر پروژههای توسعهای برای اجرا اهمیت مییابد. این نوشتار به بررسی دلایل این ترجیح میپردازد و مزایا و چالشهای این رویکرد را بررسی میکند.
پروژههای توسعهای با هدف افزایش ظرفیت تولید، ورود به بازارهای جدید یا ایجاد محصولات و خدمات نو طراحی میشوند. این پروژهها اغلب به سرمایهگذاریهای هنگفت و منابع طولانیمدت نیاز دارند. در شرایط فعلی بهرهوری نامناسب، عدم اختیار قیمت، عدم وجود انضباط مالی، بهای تمام شده بالا، افزایش تعهدات مالی و… موجب اختلال، کاهش کیفیت و زمانبر بودن و بهای تمام شده بسیار بالا خواهد شد. در مقابل پروژههای بهرهوری با هدف بهبود عملکرد فعلی، کاهش هزینهها و افزایش بازدهی منابع موجود اجرا میشوند. شرایط تحریمی، فشار اقتصادی و محدودیتهای دسترسی به فناوری خارجی، انتخاب پروژههای توسعهای را پرریسک میکند.
دلایل ترجیح پروژههای بهرهوری در شرایط تحریمی
- محدودیت منابع مالی: پروژههای بهرهوری معمولا هزینه کمتری نسبت به پروژههای توسعهای دارند و بازده سریعتری ارائه میکنند.
- ریسک کمتر: تحریمها دسترسی به تجهیزات و تکنولوژیهای خارجی را محدود میکنند؛ در نتیجه پروژههای توسعهای با ریسک بالای تاخیر و شکست مواجه میشوند.
- افزایش بازدهی موجود: با بهبود فرآیندها و مدیریت منابع، سازمانها میتوانند با همان ظرفیت موجود، و مزیت مقیاس، تولید و کیفیت خود را افزایش دهند.
- توانایی حفظ و تقویت موقعیت در بازار داخلی: بهرهوری بالاتر به کاهش قیمت تمام شده و افزایش کیفیت و رقابتپذیری محصولات داخلی منجر خواهد شد.
چالشها
– ممکن است تمرکز صرف بر بهرهوری، نوآوری و توسعه بلندمدت را به تاخیر اندازد.
– نیاز به تغییر فرهنگ سازمانی و آموزش کارکنان برای استفاده بهینه از منابع موجود
در شرایط تحریمی، تمرکز بر پروژههای بهرهوری، استراتژی معقولی برای مدیریت منابع محدود و کاهش ریسک است. این پروژهها به سازمانها و صنایع کمک میکنند تا بازده فعلی خود را افزایش دهند، از فشار اقتصادی تحریمها کاسته و پتانسیل و فرصتهای بالقوه برای توسعه آینده را در شرایط پایدارتر حفظ کنند. با این حال حفظ تعادل بین بهرهوری و توسعه بلندمدت برای تضمین رشد پایدار ضروری است، منتها بسیار ظریف است.
به هر حال باوجود نظرات متفاوت در این مقوله، این برتری مطلق نیست و میتوان با تعریف پروژههای توسعهای، بازاریابی و کاهش ضایعات و ثبات جریان نقدی و اخذ اختیارات ویژه از سهامداران، بخشی از راهکارها به اینگونه فعالیتها اختصاص یابد.
۱. تمرکز بر پروژههای بهرهوری و بهبود کارایی:
– بهینهسازی خطوط تولید با هدف کاهش ضایعات و افزایش راندمان تجهیزات
– تضمین جریان نقدی پایدار از طریق کنترل هزینهها و ثبات عملیات تولیدی
– شناسایی، جذب و پرورش نیروی انسانی توانمند و متخصص و استفاده از پتانسیل تخصصی شرکتهای گروه در آموزش و شراکت در کارگاههای آموزشی
– برونسپاری تولیدات با دوره زمانی کوتاه و ریسک بالاتر(حتی سود بالاتر) و درونسپاری تولیدات با دوره زمانی بلندتر و ریسک پایینتر و استفاده از تکنیک تولید سفارشی
– ایجاد مرکز تخصصی مدیریت دارایی و هزینهها و پایش درآمد و هزینه، تدوین بودجه و نظارت بر بودجه، و تدوین راهبرد اقتصادی شرکت در چرخههای متفاوت اقتصادی
– لجستیک هوشمند، طراحی هوشمند مسیرها، توزیع هوشمندانه انبارها، یافتن کوتاهترین مسیرها با کمترین توقف و تاخیر
– تمرکز بر نگهداری و تعمیرات با کیفیت و متمرکز بر کاهش ضایعات و مدیریت بهینه تجهیزات
– تامین انرژی متناسب با نوع صنعت(فسیلی یا تجدیدپذیر) تنها برای سوددهترین خطوط تولیدی
– عدم کاهش هزینههای کیفی، عدم کاهش هزینههای آموزشی، افزایش تبلیغات و حفظ شهرت(دارایی نامشهود)
۲. اجرای پروژههای توسعهای و بازاریابی هدفمند و کم ریسک:
– توسعه محدود محصولات جدید با تمرکز بر نیازهای بازار داخلی و توان تولید موجود
– طراحی و اجرای برنامههای بازاریابی هدفمند برای حفظ مشتریان کلیدی و افزایش وفاداری آنان
- استفاده از تحلیل داده و شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI):
– شاخصهای پیشنهادی: هزینه تولید، نرخ ضایعات، جریان نقدی عملیاتی، و بازده سرمایه بهکاررفته
– انجام بازنگری دورهای در شاخصها و اصلاح مسیر استراتژیک(دورههای کوتاهمدت) براساس تغییرات بازار و فضای اقتصادی
در اقتصاد و صنعت پویا و سریع امروز، تمرکز بر شاخصهای جدید و خلاقانه هم کاربردی و هم راهبردی است. شاخصهای ترکیبی، قدم به قدم در صنایع و اقتصاد تلفیق گشته و استراتژیها و تاکتیکهای نوینی ابداع خواهند کرد. همانند شاخصهای نوین بهرهوری(سنجش شاخصهای سرمایه، انرژی و یا نیروی انسانی)،یا ترکیب شاخصهای پایداری مالی و ریسک یا شاخصهای مبتنی بر رشد اقتصاد دیجیتال، بهرهوری سبز، پیشبینی تقاضا و تورم یا شاخصهای بهرهوری دیجیتال، هوش مصنوعی و مبتنی بر سرمایه فکری و…
– واضح است که جهتگیری صنایع در سالهای پیش رو، به سمت کیفیت و مدیریت هزینه، و تعریف شاخصهای نوین و پروژههای بهرهوری، در تمامی مراحل، خواهد بود. سهمدهی موارد یاد شده، باوجود توسعه و بهروزآوری صنعت در تدوین راهبردها، گام نهادن در مسیر آینده اقتصاد و صنعت، ضروری به نظر میرسد.
*کارشناس ارشد مهندسی صنایع و تحلیلگر اقتصاد صنعتی
