13 - 09 - 2020
تراژدی فقر در سیستانوبلوچستان در سه دولت
تراژدی فقر درسیستانوبلوچستان در سه دولت
«جهانصنعت»- معاونت اقتصادی و برنامهریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تازگی گزارشی از وضعیت استان سیستانوبلوچستان تهیه و منتشر کرده است که در آن شاخصهای فقر و نابرابری این استان با دیگر استانها اندازهگیری و مقایسه شده است. در مقدمه این گزارش آمده است مطالعات منطقهای در سطح استانهای کشور نشان میدهد به طور کلی با حرکت از سمت غرب کشور به سمت استانهای شرقی، بر میزان توسعهنیافتگی و محرومیت افزوده میشود. سنجش وضعیت استانهای شرقی و جنوبشرقی در زمینه شاخصهای توسعهیافتگی، گواهی بر این ادعاست. استان سیستانوبلوچستان مستقر در جنوبشرقی کشور نیز غالبا در مطالعات سنجش شاخصهای توسعه که در سالهای گذشته انجام شده، سربلند نبوده و در بسیاری از شاخصها، همواره پایینترین رتبه کشوری را از آن خود کرده است. در این گزارش به طور مثال شاخصهای فقر نشان داده شده است: «حمایتهای رفاهی استان با رشد قابل توجه خانوارهای مستمریبگیر کمیته امداد و بهزیستی طی سالهای اخیر مواجه بوده است. تعداد خانوارهای مستمریبگیر نهادهای حمایتی استان از ۲۴۴۶ خانوار در سال ۱۳۸۰ با رشد قابل توجه ۱۶۱ درصدی به ۷۹۹۲ خانوار در سال ۱۳۹۰ و در سال ۱۳۹۶ به ۸۴۹۸ خانوار رسیده است. همچنین بررسی آمار نشان میدهد که به طور متوسط حدود یکسوم خانوارهای استان سیستانوبلوچستان تحت پوشش کمیته امداد هستند که این نسبت در شهرستانهایی مانند دلگان و هامون به بیش از ۵۱ درصد نیز میرسد که عمق فقر و محرومیت را در این شهرستانها نشان میدهد.
نکته تلخ این گزارش که باید در این روزها که پژوهش اصیل کمیاب است آن را غنیمت شمرد این است که فقر و نابرابری در هر سه دولت مشهور به دولت اصلاحات، دولت مهرورزی و دولت اعتدال یا تدبیر و امید، روند گسترشیابندهای را در یکی از استانهای بسیار بااهمیت کشور تجربه کرده است. این رخداد غمانگیز نشان میدهد دولتهای ایران با وجود درآمد بادآورده صادرات نفتخام و با وجود اینکه استان سیستانوبلوچستان مزیتهای طبیعی قابل اعتنایی برای توسعه و بیرون آمدن از تهیدستی دارند راه و رسم فقرزدایی را نمیشناسند و الزامهای این کار بسیار ضروری را نیاموختهاند. گسترش فقر در استان سیستانوبلوچستان یک روند تاریخی دستکم نیمسدهای را پشت سر گذاشته است و نشان میدهد سیاستمداران ایرانی از هر دو جناح سیاسی کشور تنها در مخالفخوانی با دولت مستقر مهارت دارند و نیز البته در دادن وعدههای انتخاباتی گسترش نابرابری میان استان سیستانوبلوچستان با سایر استانها در دولتهای پس از جنگ در ایران که در این گزارش به آنها اشاره شده است. این امر نشان میدهد فقرزدایی کار سختی است و به جای شعار و وعده، نیاز به راهکارهای کارشناسی دارد. امید است دولتهای بعدی درایران با هر گرایش سیاسی و اقتصادی راه و چاه فقرزدایی و برطرف کردن و کاهش نابرابریها را بیاموزند و این بخش از میهن ارجمند را از گرداب تهیدستی رها سازند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد