تخریب اثر ثبت ملی شده در قلب پایتخت
نادر نینوایی– فاجعه چهره خود را بر بافت تاریخی تهران نمایان کرد. خانه تاریخی «امین لشکر» که نیمی از آن در تملک شهرداری تهران بود با لودر تخریب شد؛ اثری که بارها در رسانهها درباره اهمیت آن سخن گفته شده بود. دوم دیماه امسال این شاهکار ثبت ملی شده و اعیاننشین در محله عودلاجان که هنوز امید به احیا و مرمت آن زنده بود، با خاک یکسان شد. این اتفاق در نتیجه آن افتاد که برخی مسوولان و متولیان مربوطه هشدارهای رسانهای را جدی نگرفته و با پرهیز از پیگیری جدی، همواره از مماشات با شهرداری برای حفظ اثر سخن میگفتند. نادیده گرفتن این هشدارها و عدم برخورد قضایی، سرانجام پای لودر و بیل مکانیکی را به این اثر ثبت ملی شده باز کرد و فاجعهای رخ داد که هرگز نباید اتفاق میافتاد.
عمارت تاریخی که زمانی متعلق به امینِ لشکر قاجارها بود، برای همیشه از خاطره تهران زدوده شد. در شرایط کنونی کف مطالبات فعالان میراث فرهنگی و دوستداران این سرزمین، برخورد قضایی با عاملان تخریب و بازسازی عین به عین بنا مطابق قانون است.
ماجرای تخریب خانه ثبت ملی شده «امین لشکر» گواهی است بر ضعف نظارتی در جریان حفاظت از بافت تاریخی؛ وضعیتی که مالکان را در تخریب حتی خانههای ثبت ملی شده بیمحابا رها میکند. عمارت قاجاری امین لشکر با گچبریهای زیبا و ستونهای سفید، امروز جز تلی از خاک چیزی از خود بر جای نگذاشته است؛ خانهای که اگر در هر جای دیگری از جهان بود، مرمت و به مرکزی برای توسعه گردشگری شهر تبدیل میشد. مدیریت شهری و میراثی در تهران اما هنوز گویی قصد ندارد روی خوش به تاریخ خود نشان دهد.
تخریب آرام زیر سایه بیتوجهی مدیریتی
محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بافتهای تاریخی ایران درخصوص تخریب خانه ثبت ملی شده «امینلشکر» به «جهانصنعت» گفت: «دو اتاق شاهنشین این بنا تخریب شده و زیرزمین عمارت نیز زیر خاک مدفون شده است.»
وی افزود: «باید توجه داشت که اولا در سه سال گذشته بارها هشدارهای رسانهای درباره روند تخریب مستمر خانه امین لشکر مطرح شد. از سوی دیگر زمانی که ستونها فرو ریخته و تاج سردر خانه آسیب دیده بود شخصا در رسانهها اعلام کردم که ستون خانه کشیده شده و نمیتواند بهطور اتفاقی و خودبهخود تخریب شده باشد. برخی اما گفتند که شما همیشه بدبینانه نگاه میکنید و مدعی بودند که بنا فرسوده بوده و فرسایشی که داشته باعث ریزش تاج و سقوط ستون شده است. با این همه باز هم تاکید میکنم که ستون محکم خانه امین لشکر نمیتوانست خودبهخود فرو بریزد و حتما کشیده شده بود که به آن شکل فرو ریخت.»
این کنشگر حوزه میراث فرهنگی افزود: «فیلمی که از تخریب با مینیلودر منتشر شد، این نظر را تقویت میکند که این تخریبها در طول این سه سال به صورت تعمدی اتفاق میافتاده است. درواقع به نظر میرسد بخشهایی از خانه را تخریب میکردند و طوری جلوه میدادند که گویی خودبهخود فرو ریخته است. حالا در جریان تخریب دوم دیماه امسال، اتفاقا افرادی هم حضور داشتند و فیلم گرفتند تا تخریب بنا در تصاویر ثبت شده و ابعاد موضوع آشکارتر شود.»
وی تاکید کرد: «به نظرم مطالبه برخورد قضایی با عاملان باید از طریق وزارت میراث فرهنگی انجام شود. واحد حقوقی این وزارتخانه باید ورود و این تخریب را پیگیری کند. اگر میراث پیگیری نکند، بعید است دستگاه قضایی به تنهایی ماجرا را دنبال کند مگر اینکه فشار رسانهای گستردهای اتفاق بیفتد.»
این مدرس دانشگاه ادامه داد: « بابت همین ماجرا بهتازگی کارزاری را خطاب به رییس قوه قضاییه، رییس سازمان بازرسی، وزیر میراث فرهنگی و رییس شورای شهر ثبت کردم تا هر چهار نهاد پیگیر باشند و با تخریبگران برخورد قاطع صورت بگیرد.»
کلانتری در توضیح اینکه چه توقعی از مدیران میراثفرهنگی وجود دارد، گفت: «توقع این است که تخریب خانه امینلشکر را واقعا پیگیری کنند. سهدانگ خانه امینلشکر متعلق به شهرداری است و سهدانگ دیگر مالک خصوصی دارد. از سوی دیگر باید گفت که بعید به نظر میرسد کسی جز مالکان، انگیزهای برای تخریب خانه داشته باشد.»
وی در پایان تاکید کرد: «اگر با این موضوع برخورد قضایی نشود، این ماجرا میتواند زمینهساز تخریبهای بعدی در بافت تاریخی باشد و در صورت برخورد نکردن، باید در آینده شاهد بروز تخلفهای بیشتری باشیم. عمارت امینلشکر ثبتملی بوده، بنابراین طبق قانون مجازات اسلامی باید موضوع تخریب آن پیگیری شود. با این حال باز هم میگویم واحد حقوقی وزارت میراث باید دنبال این ماجرا برود و اگر مماشات کند، ما شاهد اتفاقات بسیار بدتری در بافت تاریخی تهران خواهیم بود.»
شکلگیری کارزار مردمی برای پاسخگویی مقصران و برخورد قضایی با عاملان تخریب
در پی تخریب خانه ثبت ملی شده «امینلشکر» در محله عودلاجان، موجی از اعتراض میان فعالان میراثفرهنگی و شهروندان شکل گرفته و یک کارزار مردمی در بستر فضای مجازی برای مطالبه برخورد قاطع قضایی با عاملان این تخریب راهاندازی شده است. در متن این کارزار با یادآوری ماده(۵۵۸) قانون مجازات اسلامی، تاکید شده که آسیبزدن به آثار ثبتملی نهتنها جرم محسوب میشود بلکه مرتکبان باید علاوه بر تحمل مجازات، نسبت به بازسازی اثر نیز اقدام کنند؛ بندی قانونی که منتقدان معتقدند سالهاست در برابر تخریبهای مشابه یا اجرا نشده یا جدی گرفته نمیشود.
در این کارزار تصریح شده است که عمارت قاجاری امینلشکر- که بخشی از آن پیشتر توسط شهرداری منطقه۱۲ برای مرمت تملک شده بود- طی سه سال گذشته در سایه بیتوجهی و تغییر رویکرد مدیریت شهری نسبت به بافت تاریخی بهتدریج رو به تخریب رفت و سرانجام در اول دیماه۱۴۰۴ توسط عواملی احتمالا منتسب به شهرداری منطقه۱۲ تخریب شد. امضاکنندگان این کارزار با خطاب قرار دادن رییس قوه قضاییه، وزیر میراثفرهنگی، رییس سازمان بازرسی و رییس شورای شهر تهران این اقدام را «جنایت و خیانت فرهنگی» دانسته و تاکید کردهاند که اگر با این تخریب برخورد جدی و بازدارنده نشود، راه برای تکرار چنین رفتارهایی در سایر بناهای تاریخی نیز هموار خواهد شد.
مطالبه اصلی این کارزار پاسخگویی شفاف مسوولان و برخورد قانونی با همه عوامل دخیل در تخریب است؛ مطالبهای که بازتاب گستردهای در میان فعالان حوزه میراثفرهنگی یافته و به نمادی از اعتراض به روند فزاینده تخریب در بافت تاریخی تهران تبدیل شده است.
۳سال هشدار بینتیجه برای نجات خانه ثبت ملی شده
وحیدرضا شهابموحد، کنشگر میراثفرهنگی نیز درخصوص تخریب خانه ثبتملیشده «امینلشکر» به «جهانصنعت» گفت: «واقعیت این است که از سال۱۴۰۰ پیگیر این خانه هستم. البته پیش از آن هم با این بنا آشنایی داشتم اما از سال۱۴۰۰ مرتب برای عکاسی، فیلمبرداری و بازدید به آنجا میرفتم. در شبکههای اجتماعی پست میگذاشتم و تذکر میدادم که برای نجات این خانه چه باید کرد اما هیچ پاسخی نمیگرفتم.» وی گفت: «مدتی قبل و بعد از آنکه سنتوریِ سردر خانه امین لشکر فرو ریخت، دوباره سروصدا و پیگیریها آغاز شد. کنشگران میراث فرهنگی و رسانهها پیگیر موضوع بودند. در شهرداری هم مرتب گفته میشد که نامهنگاریها و کارهای اداری در حال انجام است تا سهدانگ ملک تعیینتکلیف شود اما واقعا سوال اینجاست که چه زمانی قرار است تکلیف این ملک مشخص شود؟ ارادهای وجود ندارد وگرنه اگر ارادهای برای خرید این ملک ثبت ملی شده و رفع مشکلات آن وجود داشت، برای شهرداری با این حجم نیرو و این بودجهای که در اختیار دارد، تملک سه دانگ بنا کار سختی نبود.» این کنشگر حوزه میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: «اتفاق دیگری که افتاد این بود که به مرور هر بار بخشی از بنا تخریب میشد و ما به عنوان کنشگران حوزه میراث فرهنگی خبر میدادیم و پیگیری میکردیم. به همه اطلاعرسانی کردیم. به میراثفرهنگی هم گفتیم اما هیچکس کاری نکرد. فقط دوستانی در سال۱۴۰۲ آمدند و بنا را ثبت کردند. واقعا کار مهم و ارزشمندی بود و به آنها خداقوت میگویم و از آنها سپاسگزارم چون این کار ارزشمند باعث شد دستکم بتوانیم موضوع را پیگیری کنیم.» شهاب موحد همچنین در تشریح آنچه در سالهای اخیر بر سر خانه امین لشکر گذشته و مخاطراتی که وجود داشته است، گفت: «در محدوده خیابان برازجانی در سال۱۳۸۴ تخریب گستردهای اتفاق افتاد و خانههای ارزشمند آن محدوده به طمع بهرهبرداری اقتصادی در آینده تخریب شدند. البته اسمش را گذاشتند خانههای خالی از سکنه یا عناوین مشابه اما خدا را شکر طرحهای نامناسب مطرح شده اجرا نشد و اقداماتی نظیر ساخت پاساژ و اقدامات بعدی شکل نگرفت. به سبب همین شرایطی که ذکر آن رفت هم بود که تا هفته پیش خانه امینلشکر نجات پیدا کرد. در اواخر دهه۹۰ شهرداری آن زمان خانه را تملک کرد تا بنا حفظ شود و این محدوده کاملا از بین نرود.» وی در ادامه ضمن مطرح کردن هشدار درخصوص تداوم روند تخریب در بافت تاریخی عودلاجان افزود: «اگر ما این محدوده تاریخی را کلا از دست بدهیم، یک بخش مهم و قلب تپنده بافت تاریخی تهران را از دست دادهایم. اگر اینجا به سمت فعالیتهای تجاری برود و کلا از بین برود، واقعا فاجعه بزرگی رخ میدهد و به مرور بقیه محله عودلاجان را هم از بین میبرد.» این کنشگر حوزه میراث فرهنگی در پایان خاطرنشان کرد: «بهنظر میرسد تعمدی در شهرداری تهران وجود دارد که این محدوده را در وضعیت بلاتکلیف رها کرده است. امروز مخاطرات جدی درخصوص خانه فرجالله آصف نیز وجود دارد که امیدوارم هم به وضعیت این خانه ارزشمند رسیدگی شود و هم تخریب خانه امینلشکر پیگیری قضایی شده و عین به عین دوباره ساخته شود.»
امینلشکر؛ گواهی بر تخریب تدریجی بافت تاریخی تهران
تخریب خانه تاریخی «امینلشکر» در تهران به عنوان یک نماد بارز از تخریب تدریجی میراث فرهنگی، نشاندهنده ناکامیهای مستمر در حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی کشور است. این واقعه به وضوح ضعف نظام نظارتی و عدم پیگیری نهادهای ذیربط را به تصویر میکشد و دلایل بروز چنین فجایعی را به وضوح نمایان میکند.
فرآیند تخریب بناهای فاخر تاریخی بهویژه در بافتهای قدیمی نهتنها نشاندهنده بیتوجهی مدیران شهری بلکه همچنین نشانهای از فقدان فرهنگ عمومی حفاظت از میراث فرهنگی است. چنین حرکاتی که به دست برخی افراد و در سایه ضعف نظارتی اتفاق میافتند، میتواند به عنوان هشداری جدی برای آینده دیگر بناهای تاریخی تلقی شوند. حقیقت این است که فقدان مدیریت موثر و عدم هماهنگی بین نهادهای مختلف موجب میشود که تخریب آثار تاریخی به یک امر عادی تبدیل شود. تحلیل این وضعیت نشان میدهد که بیتوجهی به هشدارهای فعالان فرهنگی و رسانهها نهتنها نتیجهای حاصل نمیکند بلکه تخریبهای پسزمینهای را نیز ممکن میکند زیرا هر بار که صدای اعتراض خاموش میشود، گامهایی به شیوهای نظاممند برای تسهیل تخریب برداشته میشود. در دنیای امروز قابل قبول نیست که آثار تاریخی صرفا به عنوان کالاهای سرمایهای در نظر گرفته شوند و از نشانههای هویتی یک ملت چشمپوشی شود. ایجاد کارزارهای مردمی و انعکاس گسترده این فاجعه در رسانهها نشاندهنده یک همبستگی ملی و یک ضرورت اجتماعی برای حفظ هویت فرهنگی است. در عین حال این اعتراضات باید دائما قوی و پایدار باقی بمانند تا بتوانند بر ارکان تصمیمگیری تاثیر بگذارند. حقایق موجود نشان میدهد که تنها راه موفقیت در این زمینه تقاضای مستمر و قاطع برای پاسخگویی از سوی مسوولان و اجرای قوانینی قعطی برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی است. نگاه به تجربههای موفق جهانی نشان میدهد که حفاظت از میراث فرهنگی باید به یک اولویت برای دولتها تبدیل شود. کشورهای مختلف به واسطه نگهداری از آثار تاریخی خود نهتنها به اهمیتی غنی برای هویت ملی دست یافتهاند بلکه از آن به عنوان ابزاری برای جذب گردشگری و رونق اقتصادی بهره بردهاند. در این زمینه تغییر ذهنیت جامعه و آموزش به نسلهای آتی درباره اهمیت این آثاری که نمایانگر تاریخ و فرهنگ ما هستند، لازم و ضروری است.
در نهایت تخریب خانه «امینلشکر» باید به عنوان یک هشدار جدی نهتنها برای تهران بلکه برای کل کشور بهشمار آید. ما باید به دستاوردهای فرهنگیمان اهمیت بیشتری بدهیم و هرچه زودتر از این وضعیت آشفته خارج شویم تا دیگر نشانی از فاجعههای فرهنگی در آینده نداشته باشیم. با تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه، بهبود وضعیت موجود و جلب مشارکت عمومی میتوان امیدوار بود که میراث فرهنگی ما نجات پیدا کند و از تخریبهای بیشتر در آینده پیشرو جلوگیری شود.
