11 - 01 - 2020
تحلیل اکونومیست از اقدام تروریستی ترامپ در راستای محدودیت ایران
فاطمه رحیمی- نشریه اکونومیست در آخرین شماره خود به تنش اخیر در خاورمیانه با محوریت اقدام تروریستی ترامپ در به شهادت رساندن سپهبد قاسم سلیمانی پرداخته است، این نشریه طرح جلد خود را به این سردار شهید اختصاص داده و سوال کرده این اقدام تروریستی ترامپ موفقیتی برای او و ریاستجمهوریاش بوده یا یک دیوانگی محض!
دونالد ترامپ خواهان محدود کردن ایران است. آیا در این راستا به روش درستی عمل کرده است؟ ترور سردار قاسم سلیمانی توسط یک پهپاد آمریکایی در سوم ژانویه تهدید نزدیکتر شدن ایران و ایالات متحده به جنگ را برای نخستین بار از بحران گروگانگیری سال ۱۹۷۹ به بالاترین سطح رساند. آمریکا با دستور دونالد ترامپ دست به ترور مهمترین سپهبد ایران زد. در مراسم بدرقه این سپهبد میلیونها ایرانی تمام ناراحتیها و نارضایتیهای خود از مسائل را کنار گذاشتند و در این مراسم شرکت کردند. در این میان تهدیدهای خونبار ویرانکننده از خاورمیانه مخابره میشد و هشدارهای کارشناسان غربی بازتاب مییافت. هفتهنامه اکونومیست در اینجا مدعی میشود: با این حال حمله موشکی که پنج روز بعد به دو پایگاه آمریکایی در عراق صورت گرفت، هیچ کشتهای بر جای نگذاشت. به نظر میرسد این اقدام تلاشی برای حفظ ظاهر و تعدیل بحران توسط ایران بود.
اگر این پایان ماجرا بود، ترامپ حق داشت که بگوید حمله او کارساز بوده، همانطور که در هشتم ژانویه نیز مدعی شد. به ادعای این نشریه، اگر محدود کردن ایران با چنین اقدامی محقق شده باشد، ترامپ به یک دستاورد باارزش رسیده است اما باید منتظر ماههای آینده ماند. مشکل اینجاست که هیچکس، از جمله خود ترامپ نمیتواند روی این موضوع حساب کند.
دو آزمون به توضیح این نکته که آیا ترور این سردار ایرانی یک موفقیت بود –تاثیر آن بر بازدارندگی و قدرت منطقهای ایران- یا خیر کمک میکند. اکونومیست مدعی است: طی یک سال گذشته، ترامپ در کناری ایستاد تا ایران و نیروهای نیابتیاش به کشتیهای تجاری تنگه هرمز، دو پهپاد آمریکایی، تجهیزات نفتی در عربستان و پایگاههای نظامی در عراق حمله کنند. چراکه این کشور به این نتیجه رسیده بود که هیچ تاوانی نباید بپردازد. حمله پهپادی سوم ژانویه این ویژگی را داشت که بار دیگر این ایده که آمریکا واکنش نشان میدهد را بازسازی کند. ایران سهشنبه گذشته این سیگنال را مخابره کرد که خواهان رویارویی هوایی کشنده با آمریکا نیست. احتمال یک حمله موشکی از سوی ایران امروز کمتر از هفته گذشته است.
با این حال ولع ایران برای انتقام مطمئنا به طور کامل از بین نرفته است. حتی اگر آنها از روشهای آشکار تهاجمی اجتناب کنند، سپاه احتمالا سایر تاکتیکها از جمله حملات سایبری، ترور مقامات آمریکایی و حملات انتحاری نیروهای نیابتی و زنجیرهای از ابزارهایی که طی سالها به دست آوردهاند، را به کار خواهد بست. ماهها زمان لازم است تا این مساله آشکار شود که آیا ایران دست به انتقامجویی میزند یا خیر.
آزمون دوم این است که آیا حمله آمریکا سلطه ایران بر همسایگانش را تضعیف میکند یا خیر. ایران دارای شبکهای از نیروهای شبهنظامی و نیروهای نیابتی در طول منطقهای است که از مدیترانه تا دریای عرب گسترده شده است. مساله درباره بررسی قدرت ایران است. شهادت سردار سلیمانی این شبکه گسترده را از معماری و هماهنگیهای او محروم میکند. اکونومیست ابراز نگرانی کرده که هنوز زود است درباره استعداد و گنجایش آنهایی که جایگزین او میشوند، قضاوت کرد اما اگر آنطور که گفته میشود، این سردار یک استثنا بوده باشد، فقدانش احساس خواهد شد.
هم باراک اوباما و هم ترامپ میدانند که ناآرامی در خاورمیانه منابع و توجه آمریکا که بهتر است روی آسیا متمرکز باشد را مصرف میکند. اوباما سعی کرد از طریق مذاکره راه خروج از منطقه را هموار کند و شکست خورد. ترامپ سعی دارد با قلدری این مسیر را هموار کند، اما او هم احتمالا شکست خواهد خورد چراکه استراتژی او در قبال نظام ایران بر حضور آمریکا در خاورمیانه برای محدود کردن ایران و بازداشتن آن متکی است. ترور دراماتیک سردار سلیمانی شاید مانند قماری باشد که در کوتاهمدت جواب داده است. اما این اقدام مشکل ایران آمریکا را حلوفصل نکرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد