تحریم‌ها و آینده متزلزل بورس تهران

مجید سلیمی بروجنی
کدخبر: 558165

مجید-سلیمی‌بروجنی

مجید سلیمی‌بروجنی، کارشناس اقتصادی

تصمیم‌گیری در دوراهی‌ها همیشه سخت است. یکی از راه‌هایی که کارشناسان پیشنهاد می‌دهند فهرست کردن مزایا و معایب یک تصمیم و در نهایت هزینه -فایده کردن و انتخاب یکی از دو گزینه پیش‌رو است. اگر پای مسائل مالی وسط باشد شرایط سخت‌تر هم می‌شود و پای مجادله سوگیری‌های رفتاری انسان با منطق عقلایی‌اش هم به میان می‌آید اما اولین‌بار نیست که سرمایه‌گذاران بورس تهران در چنین دوراهی قرار گرفته‌اند. بورس تهران سال‌هاست در بازه‌های زمانی مختلف میدان این پرسش بوده که آیا وقت آن نرسیده که از بورس دل کنده و سرمایه خود را خارج کنیم؟ حالا یکی دیگر از این بزنگاه‌ها برای رویارویی دو نگرش فرا رسیده است؛ سهامدارانی که ضررهای هنگفتی را تجربه کرده و در انتظار بازگشت سرمایه اولیه‌شان هستند و افرادی که این افت‌ها را فرصتی تاریخی برای ورود سرمایه به بورس می‌دانند.

بازار سهام به دلیل ماهیت و ویژگی‌های خاص خود اغلب به عنوان بازاری بلندمدت شناخته می‌شود که فرصت‌های بازگشت و سوددهی پس از دوره‌های اصلاح و نوسان در آن وجود دارد. یکی از دلایل اصلی ضرورت نگاه بلندمدت به بازار سهام وابستگی بورس به عوامل بنیادی کلان اقتصادی مانند نرخ دلار، سطح تورم، سیاست‌های مالی و پولی دولت و قیمت کالاهای اساسی است. بورس تهران همچون آینه‌ای از اقتصاد کشور تصویر پیچیده‌ای از چالش‌ها‌ و امیدها را منعکس می‌کند. بورس تهران در سال‌جاری با فشارهای متعددی دست‌وپنجه نرم کرده است. شاخص کل از ابتدای سال تاکنون حدود ۱۰درصد افت کرده و ارزش دلاری بازار سهام ایران به حدود ۸۰ تا ۱۲۰میلیارد دلار براساس نرخ دلار آزاد و نیما رسیده است. این رقم در مقایسه با اوج‌های قبلی نشان‌دهنده کاهش جذابیت بازار برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی است. در هفته‌‌های گذشته بازار با خروج سنگین نقدینگی مواجه بوده است. این روند نزولی که گاهی با اصلاحات موقت همراه است، ریشه در عوامل متعددی دارد. از یک‌سو تورم لجام‌گسیخته که براساس آمار رسمی بیش از ۴۰درصد بوده و نرخ بهره بالا، سرمایه‌ها را به سمت بازارهای موازی مانند سپرده‌های بانکی و ارز سوق داده است. از سوی دیگر سیاست‌های دستوری دولت مانند کنترل قیمت‌ها در صنایع کلیدی مثل پتروشیمی و فولاد، سودآوری شرکت‌ها را کاهش و نقدشوندگی بازار را تحت‌تاثیر قرار داده است. در این میان نمی‌توان از تاثیرات سیاسی و ژئوپلیتیک غافل شد. جنگ تحمیلی ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی در خرداد۱۴۰۴ که منجر به حملات مستقیم به تاسیسات هسته‌ای و زیرساخت‌های انرژی شد، شوک بزرگی را به بازار وارد کرد. طبق آمار و ارقام این جنگ تحمیلی باعث خروج بیش از ۲میلیارد دلار سرمایه از بورس تهران شد و شاخص را به پایین‌ترین سطوح خود در سال رساند. این رویداد نه‌تنها اعتماد سرمایه‌گذاران را خدشه‌دار کرد بلکه زنجیره تامین صنایع وابسته به انرژی را تحت تاثیر قرار داد. ناترازی انرژی نیز بر شرکت‌های بورسی مانند پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها فشار مضاعف وارد کرده و سود آنها را تا ۲۰‌درصد کاهش داده است.

ناترازی بودجه کشور همچنین می‌تواند به موج جدید تورمی منجر شود که این امر بازار سرمایه را بیش از پیش آسیب‌پذیر می‌کند. در واقع جامعه ایران دیگر تاب تحمل تورم‌های لجام‌گسیخته را ندارد و بورس

به عنوان یکی از قربانیان اصلی این وضعیت شاهد خروج مداوم پول حقیقی بوده است. در این میان مشکلات ساختاری بازار نیز نقش پررنگی ایفا می‌کند. بورس تهران همچنان از کمبود ابزارهای پوشش ریسک رنج می‌برد. اجرایی شدن مکانیسم ماشه به معنی بازگشت به قطعنامه‌هایی است که عمدتا در سال‌های ابتدایی دهه۹۰ و پیش از برجام تصویب شده‌اند. در رویدادهای مشابه تاریخی، پیش از وقوع تغییرات ملموس در بخش واقعی اقتصاد، رفتارهای توده‌دار در بازارهای دارایی به ویژه طلا و ارز مشاهده شده است. در این شرایط انتظارات همه چیز است و انتظارات تورمی صعودی می‌شود. از سوی دیگر تکرار اخبار منفی سبب بیش‌واکنشی فعالان اقتصادی در بازار ارز و طلا می‌شود.

در نتیجه اولین بازاری که آغاز به حرکت می‌کند، بازار طلا و ارز است و بازار سهام به عنوان یک جایگزین پس از رشد هیجانی و ثبات نسبی در بازار ارز مطرح می‌شود. هنگام رشد نرخ دلار شاهد پدید رفتاری «تضاد هیجانی» در بورس هستیم. این موضوع در هفته‌های اخیر به وضوح در بورس تهران دیده شده است و رفتارهای هیجانی عامل ایجاد نوسان بالا در بازار سهام و دیگر دارایی‌ها شده‌اند. در شرایطی که میزان تولید و فروش شرکت‌ها تقریبا باثبات است، مسیر رشد بازار از مسیر رشد تورمی و ارزش اسمی ارز می‌گذرد. همانطور که گفته شد، رویدادهای سیاسی بر روند تخلیه آثار تورمی بر قیمت ارز تاثیر می‌گذارند. این فرآیند ابتدا منجر به افزایش نرخ دلار آزاد شده و در ادامه قیمت صادراتی شرکت‌ها رشد می‌کند. در نهایت درآمد و سودآوری شرکت‌های بورسی از محل رشد ارز می‌تواند از طریق در کانال رشد اسمی قیمت فروش محصولات، سود موجودی کالا و سود تسعیر ارز دارایی‌های ارزی تحت تاثیر قرار گیرد. بورس تهران در این پیچ تاریخی می‌تواند بحران را به فرصت تبدیل کند. اگر گشایش سیاسی رخ دهد، بازار می‌تواند به موتور محرک اقتصاد تبدیل شود و در آن‌سو نیز اگر ریسک‌های سیاسی ادامه یابد، ریزش‌های بیشتر و خروج سرمایه اجتناب‌ناپذیر است.

وب گردی