27 - 11 - 2022
تا غروب فردا فرصت داریم
شاید پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل، کمتر کسی گمان میکرد این دوره از انتخابات شور و هیجان به خود ببیند اما هر چه به زمان پایان تبلیغات نزدیک شدیم، اتفاقات به گونهای رقم خورد که نتیجهاش استقبال از انتخابات بود. گویی مراحل گزینش و معرفی نامزدهای نهایی چندان به مذاق تحولخواهان خوش نیامد و خواستههای ایشان که اغلب به عنوان پیششرط حضور در انتخابات مطرح میشد، تحقق نیافت اما سرانجام بخش بزرگی از رایدهندگان همان تحولخواهان و منتقدان وضعیت کنونی مدیریت اجرایی کشور خواهند بود. سیر تحولات سیاسی – اجتماعی در چند ماه گذشته به گونهای رقم خورده است که برآیند نگاه منتقدان وضعیت موجود، به ویژه آنها که در اردوگاه اصلاحات قرار دارند، حضور موثر در انتخابات باشد.
این رخداد اگر چه نیازمند تحلیل دقیق و جامع است اما به خودی خود حاکی از شکلگیری وضعیتی جدید در حیات سیاسی – اجتماعی ایران است. شاید تا پیش از این کمتر کسی گمان میکرد انتخابات ریاستجمهوری بدون حضور نامزدهای مستقیم جریان اصلاحات به انتخابات گرمی بدل شود اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این اتفاق در شرف وقوع است و با تمام ناملایمات، آسیبها و تنگناهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی طی چند سال اخیر که به اعتقاد نامزدهای انتخابات، حاصل سوءتدبیرهای هشت سال اخیر دستگاه اجرایی کشور بوده، خبر از دستاورد بزرگی میدهد که اجازه بدهید فیالمجلس نام آن را «اراده عمومی برای نیل به دموکراسیخواهی» بنامیم. جای تردید نیست که این اراده دست کم در ظاهر و شعارها بالغ بر ۱۶ سال است که در کشور سر داده میشود اما نحوه عملکرد گروههای سیاسی (اعم از اصلاحطلب و اصولگرا) به گونهای بوده است که گروههای اجتماعی کمتر توانستهاند با مکانیسمهای عملی این اراده از سوی حاکمان همراه شوند بنابراین این بار نوبت به حرکت از بطن جامعه رسیده است و اگر چه گروهها و اقشار منتقد جامعه شرایط یک انتخاب تمامعیار را در صحنه نمیبینند اما حرکت مستمر نخبگان این گروهها (دانشجویان، دانشگاهیان، کارگران، فعالان اقتصادی و اهالی فرهنگ و هنر) تصمیمسازان سیاسی را به سمت تمکین به خواست عمومی یا همان اراده عمومی برای دموکراسیخواهی سوق داده است. در چنین شرایطی جلساتی که در ادبیات سیاسی به «لویی جرگه» یا نشست بزرگان موسوم شدهاند حول محور اتفاق نظر برای تحقق اراده عمومی شکل گرفتند. گویی این بزرگان همسو، روزی رقبای سیاسی سرسخت یکدیگر بودهاند. سرانجام شرایط برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری با مطالبات شکلگرفته در سطح اقشار مختلف اجتماعی با گزینههای معین و تعریفشده مهیا شده است. با این همه گروههایی از جامعه در فاصله تنها یک روز مانده به انتخابات همچنان برای شرکت در انتخابات توجیه نشدهاند. سوال اول در مواجهه با این افراد این است که آیا اینان سوای از سودای تغییر در ساختار اجرایی، مسیری دیگر میپیمایند؟ به طور قطع اکثریت آنها چنین نیستند و اگر در ساز و کارهای اثرگذاری در سرنوشت شهروند ایرانی با رایدهندگان منتقد وضع موجود همداستان نباشند، دستکم در اصل تفکر تغییر با اینان همنظرند. با این همه نمیتوان نشانههای تردید را نزد این دسته از جامعه نادیده گرفت و تمام تلاش را برای گفتوگو و تفاهم بر سر ابزار تکین و استوار انتخابات به کار نبرد. البته بجز این توافق باید بر سر اصول دیگری در سپهر سیاست و اثرگذاری سیاسی هم با این گروه تفاهم کرد؛ تفاهمی که نیازمند برداشتن گامهای موثر طرف مخالفان شرکت در انتخابات است. تفاهمی بر سر این اصل که در مسیر تغییر، «هرگز نگوییم هرگز»! با این بستر میتوان در همین اندک زمان باقیمانده نیز به گفتوگوها ادامه داد و مشارکت را به شرط رعایت مقدمات گفتوگو افزایش داد. کافی است شروط یکدیگر را بپذیریم، فهم خود را از نقاط مشترک بالا ببریم و هرگز نگوییم هرگز. فردا تا آن زمان که خورشید غروب کند فرصت داریم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد