تامین مالی بدون بهره، با انضباط بیشتر
جهان صنعت – بازار بدهی یکی از ستونهای اصلی نظام مالی مدرن است؛ بازاری که دولتها، بنگاهها و نهادهای عمومی از طریق آن منابع مالی مورد نیاز خود را تجهیز میکنند و در عین حال به سیاستگذار پولی امکان میدهد نقدینگی، نرخ سود و انتظارات را مدیریت کند.
در کنار مدلهای متعارف مبتنیبر اوراق بدهی بهرهدار، طی دهههای اخیر «بازار بدهی اسلامی» بهعنوان الگویی متمایز و رو به گسترش شکل گرفته است؛ الگویی که تلاش میکند تامین مالی را با موازین شریعت اسلامی سازگار و در عین حال کارکردهای اقتصادی بازار بدهی را حفظ کند.
در بازار بدهی متعارف، ابزار اصلی تامین مالی «اوراق قرضه» است؛ اوراقی که مبتنیبر رابطه وامدهنده و وامگیرنده تعریف میشوند و نرخ بهره مشخص و از پیش تعیینشده دارند. در مقابل، بازار بدهی اسلامی بر اصل حرمت ربا استوار است و به همین دلیل نمیتواند از سازوکار بهره ثابت استفاده کند.
بهجای آن، ابزارهای این بازار مبتنیبر دارایی واقعی، مشارکت در منافع یا اجاره دارایی طراحی میشوند. به بیان دیگر رابطه مالی در این بازار نه «طلبکار–بدهکار» صرف بلکه نوعی رابطه مبتنیبر مالکیت، منفعت یا مشارکت اقتصادی است.
مهمترین ابزار بازار بدهی اسلامی «صکوک» است. صکوک در ظاهر شباهتهایی به اوراق بدهی دارد، از نظر ماهیت حقوقی و اقتصادی اما متفاوت است. دارندگان صکوک، مالک مشاع یک دارایی، پروژه یا منافع حاصل از آن هستند و بازدهی آنها از محل عملکرد واقعی دارایی تامین میشود.
برای مثال در صکوک اجاره، سرمایهگذاران مالک دارایی میشوند و اجارهبهای آن را دریافت میکنند؛ در صکوک مرابحه، بازدهی ناشی از فروش اقساطی کالا یا دارایی شکل میگیرد و در صکوک مشارکت یا مضاربه، سود و زیان پروژه میان طرفین تقسیم میشود.
نخستین تفاوت اساسی بازار بدهی اسلامی با مدلهای متعارف، وابستگی به دارایی واقعی است درحالیکه در بازار بدهی کلاسیک، اوراق میتوانند صرفا مبتنیبر تعهد مالی باشند، در بازار اسلامی وجود دارایی پایه شرط اساسی است. این ویژگی باعث میشود تامین مالی تا حدی به فعالیتهای واقعی اقتصاد گره بخورد و از گسترش بدهیهای صوری جلوگیری شود. تفاوت دوم، ماهیت بازدهی است.
در مدلهای متعارف، نرخ بهره از پیش تعیینشده و مستقل از عملکرد پروژه است. در بازار بدهی اسلامی بازدهی یا مبتنیبر منافع واقعی دارایی است یا در قالب مشارکت، تابع عملکرد اقتصادی پروژه خواهد بود. این امر بهطور بالقوه میتواند انضباط مالی بیشتری ایجاد کند، هرچند طراحی و اجرای آن پیچیدهتر است. سومین تفاوت، تقسیم ریسک است.
در بازار بدهی متعارف، بخش عمده ریسک برعهده وامگیرنده است و طلبکار از طریق نرخ بهره و تضمینها ریسک خود را محدود میکند. در بازار بدهی اسلامی، بسته به نوع صکوک، بخشی از ریسک به سرمایهگذار منتقل میشود و همین موضوع، انگیزه نظارت دقیقتر بر پروژهها را افزایش میدهد. بازار بدهی اسلامی علاوهبر تامین مالی دولت و بنگاهها میتواند ابزار مهمی برای سیاستگذاری پولی باشد.
در کشورهایی که نظام مالی اسلامی دارند، صکوک دولتی نقش اوراق بدهی متعارف را در عملیات بازار باز ایفا میکند و به بانک مرکزی امکان میدهد نقدینگی را مدیریت کند. همچنین این بازار میتواند به تعمیق مالی، تنوع ابزارها و کاهش اتکای دولت به منابع تورمزا کمک کند.
