4 - 08 - 2022
بیاعتنایی بانکها به بنگاههای کوچک اقتصادی
مروری بر وضعیت اقتصاد ایران در چند دهه گذشته نشان از آن دارد که بانکها در کشور ما به تدریج تبدیل به بنگاههای اقتصادی قدرتمندی شدهاند که هیچکس را یارای انتقاد و تغییر دادن رویکرد آنها نیست.
آنها با بهانههای مختلف توانستهاند به زوایای مختلف اقتصاد نفوذ کرده و با نقاب حمایت از تولید، به جای اولویت دانستن تامین سرمایه در گردش بنگاههای کوچک و متوسط بخش خصوصی، تنها شرایط را برای رشد بنگاههای تحت پوشش خود هموار کنند. توجه به این نکته از آنجایی اهمیت پیدا میکند که همه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که بنگاههای کوچک و متوسط بخش مهم و سرنوشتساز اقتصاد کشورها را تشکیل میدهند و میتوان با توسعه آنها اشتغالآفرینی را پایدار و تولید و درآمد ملی را تقویت کرد. اما بانکهای ما ضمن اطلاع از این واقعیت با ایجاد یک فضای خاص و غیرقابل توصیف و با وجود همه تذکرات حتی از سوی بالاترین مقامات کشور و در شرایط به صدا درآمدن چندباره آژیر قرمز برای بنگاههای کوچک و متوسط، بازهم مسیر گذشته را پیش گرفته و بدون توجه به ماموریت اصلی خود، خونرسانی به این موجودات در حال انقراض را در اولویت خود نمیدانند. آنها به منافع خود نگاه میکنند و هر روز اراده کنند، میتوانند یک تجارت یا صنعت را به سوی ورشکستگی سوق داده یا سودآور کنند. اگر بهطور اجمالی به دلایل رکود بیسابقه اقتصاد کشور نگاه کنیم، به وضوح میبینیم یکی از اصلیترین دلایل نچرخیدن چرخ بنگاهها، نوع نگرش و نوع عملکرد نظام بانکی است.از سوی دیگر نگاهی به کنش و واکنشها در میان مردان اقتصادی دولتها نشان میدهد بانکها در اقتصاد ما از هفت دولت آزاد هستند. هیچکس را یارای مقابله با آنها نیست. آنها حتی به دولتها هم رحم نکردهاند. امروز دولت به واسطه شرکتهای تحتپوشش خود (چه آنهایی که به مرور زمان منحل شده و چه آنهایی که هنوز به بقای خود ادامه میدهند) به بزرگترین بدهکار بانکی تبدیل شده و ابتکار عمل را از دست داده است.اگر بخواهیم به صراحت صحبت کنیم باید بگوییم بانکها، اقتصاد کشور را در دست گرفتهاند و حیات و ممات طبقه متوسط فعالان اقتصادی و همچنین بنگاهها را رقم میزنند. امروز بانکها در کدام تجارت و صنعتی ورود پیدا نکردهاند؟ همهجا در دست بانکها قرار گرفته است. هرچند دوره اعطای امتیازهای ناصرالدین شاهی گذشته ولی ما در دوره اخیر امتیاز کل اقتصاد ایران را به بانکها واگذار کردهایم و نشستهایم تا آنها کشور ما را آباد کنند.در این شرایط رویکرد دستگاههای نظارتی نسبت به کارشکنیهای بانکها نیز جالب توجه است. مثال عملکرد این مراجع به مثابه کسی است که ضرورت مقابله با بحران کمبود آب را درک کرده است ولی برای صرفهجویی در مصرف آب، بستن شیر باز آب را در اولویت میبیند در حالی که در نقطهای دیگر از شهر، آب به قطر یک لوله چنداینچی در حال هدر رفتن است. نظارت بر فعالان اقتصادی کوچک و متوسط یک اصل است، همانطور که بستن شیر آب باز یک ضرورت است ولی به نظر میرسد زمان اولویت دانستن تشدید کنترلهای قضایی بر فعالان اقتصادی کوچک و متوسط به سر آمده است. الان وقت آن است که نظارت را به محل هرز رفتن کلان توان اقتصاد کشور مانند بانکها متمرکز کنیم. واقعا چرا برای تعزیرات، گرانفروشی یک واحد صنفی اهمیت و حساسیت دارد ولی نسبت به عملکرد بانکها و نرخ فروش خدمات بانکها توجه چندانی صورت نمیگیرد؟
در پایان و در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان بانکها را در این شرایط، وادار کرد که به ماموریت اصلی خودشان بازگردند باید گفت علاوه بر ضرورت تغییر نگرش دستگاههای نظارتی، شاید رقبای خارجی بتوانند کمی قدرت آنها را مهار کنند.
* نایب رییس مجمع واردات
Pirbabaee@majmavaredat.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد