بورس در آتش

دیبا حاجیها- بازار سرمایه روز گذشته یکی دیگر از روزهای قرمز خود را پشتسر گذاشت. فضای معاملات تقریبا از همان دقایق ابتدایی با ضعف خریداران همراه بود و هرچه عقربههای ساعت به جلو حرکت میکردند، فشار فروش نیز قوت میگرفت. شاخصها تقریبا در بیشتر ساعات معاملاتی روز دوشنبه در مدار منفی حرکت کردند و چشمانداز بازار را بار دیگر در هالهای از ابهام فرو بردند.
شاخصکل بورس با افت سنگین ۴۶۱۷۰واحدی مواجه شد و در نهایت در سطح ۲میلیون و ۹۸۹هزار و ۵۸۳واحد ایستاد. این میزان کاهش معادل ۵۲/۱درصد از ارزش کل بازار است که نشان میدهد فشار فروش تنها محدود به چند نماد بزرگ نبوده و عمق بازار نیز تحتتاثیر منفی قرار گرفته است. در همین حال، شاخصکل هموزن که نماینده عملکرد یکسان تمام نمادهاست نیز با ریزش ۹۹۸۴واحدی مواجه شد و عدد ۹۲۶۹۴۱واحد را به ثبت رساند. این افت معادل ۰۷/۱درصد کاهش است و نشاندهنده آن است که گروههای کوچکتر و متوسط بازار نیز از ضربه فشار فروش در امان نماندهاند.
بررسی ترکیب معاملات و روند شاخصها نشان میدهد که ریزش روز گذشته ناشی از فضای عمومی بیاعتمادی، تداوم خروج پول حقیقی و البته شرایط نامطمئن سیاسی و اقتصادی بوده است. بازار همچنان درگیر نبود نقدینگی، سرکوب تقاضا و سردرگمی سرمایهگذاران در مواجهه با ابهامات بنیادی و کلان است. بازاری که در آن هیچ گروهی مصون از فشار فروش نیست، بهوضوح نیازمند سیگنالهای مثبت قوی برای برگشت به تعادل است. اگر روند فعلی ادامه یابد، ممکن است مرز روانی ۲میلیون و ۹۰۰هزار واحد برای شاخصکل نیز پایدار نماند و بازار وارد فاز جدیدی از اصلاح شود.
دست در دست اعداد
بازار سهام روز گذشته با فشار فروش گستردهای مواجه بود و تا پایان معاملات نیز نشانههای خروج قابل توجه نقدینگی از بازار به وضوح قابل مشاهده بود. سهام، حقتقدمها و صندوقهای سهامی در مجموع با ثبت ارزش معاملات حدود ۷هزار میلیارد تومان روز خود را به پایان رساندند. بررسی جریان پول نشان میدهد که سرانه خرید سرمایهگذاران حقیقی بهطور میانگین ۳۲میلیون تومان بود، در حالیکه سرانه فروش ۵۱میلیون تومان گزارش شده است. این تفاوت چشمگیر، بار دیگر حکایت از برتری فروشندگان و افزایش فشار عرضه در کل بازار داشت.
نتیجه نهایی این شرایط، خروج سنگین هزار میلیارد تومان پول از بازار سهام بود که بهروشنی نشان میدهد تمایل سرمایهگذاران به ماندن در بازار روزبهروز کمتر میشود. همچنین قدرت خرید حقیقیها با عدد منفی ۶/۱ ثبت شد که بیانگر ادامهدار بودن ضعف تقاضا در برابر فروشندگان است. در سوی دیگر، صندوقهای درآمد ثابت همچنان بهعنوان مقصدی امن برای نقدینگی مطرح بودند و شاهد ورود ۴۳۰میلیارد تومان پول حقیقی بودند. این موضوع نشان میدهد بخشی از سرمایهها در حال خروج از ریسک بازار سهام و ورود به مسیر کمریسکتر صندوقهای با درآمد ثابت هستند.
در چنین فضایی، حدود ۸۵درصد از نمادهای بازار در محدوده منفی بسته شدند که این موضوع تصویری روشن از عمق اصلاح در بازار ارائه میدهد. از ابتدای معاملات، تعداد نمادهای منفی از نمادهای مثبت پیشی گرفت و این برتری تا پایان ساعت معاملاتی حفظ شد. بررسی صفوف خرید و فروش نیز گویای شدت جو هیجانی بازار بود؛ جایی که ۳۳۹نماد با صف فروش مواجه شدند و تنها ۴۹نماد توانستند صف خرید ثبت کنند. روند کلی معاملات روز گذشته نشاندهنده ضعف گسترده در تقاضا و تشدید خروج نقدینگی از بازار سرمایه است. با توجه به وضعیت روانی بازار و نبود سیگنالهای مثبت موثر از سوی مذاکرات بینالمللی، در صورت تداوم شرایط نااطمینانی، بعید به نظر میرسد روند فعلی بهسادگی تغییر مسیر دهد.
بازی خطرناک با NAV
در روزهای اخیر، فشار فروش و عدم تعادل در صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی به شکل محسوسی افزایش یافته است که این موضوع ریشه در شناوری بالای این صندوقها دارد. در شرایطی که بازار دچار تلاطم میشود، واحدهای دارای شناوری بالا به سرعت تحتتاثیر قرار میگیرند و ابطالهای سنگینی را تجربه میکنند. در صندوقهای اهرمی این اثر چند برابر میشود، چرا که ضریب اهرم واکنشهای شدیدتر نسبت به نوسانات بازار را در پی دارد.
صندوقهای اهرمی که معمولا با هدف بهرهبرداری مضاعف از رشد بازار طراحی شدهاند، در فضای اصلاحی یا نزولی، به جای سودآوری، به سرعت به سمت حباب منفی حرکت میکنند؛ یعنی قیمت واحدهای آنها در بازار به شدت کمتر از خالص ارزش داراییها (NAV) آنها معامله میشود. این وضعیت نهتنها فرصت آربیتراژی را برای سرمایهگذاران حرفهای فراهم میکند، بلکه نشاندهنده عدم اطمینان عمومی و فشار روانی بر دارندگان این واحدهاست.
در چنین شرایطی، یکی از روشهای کاهش حباب منفی و بازگرداندن تعادل، افزایش سرعت و حجم ابطال واحدهای صندوق توسط سرمایهگذاران است. با ابطال واحدها، صندوق مجبور به فروش دارایی میشود و این عملیات، فشار روی NAV و حباب منفی را کاهش میدهد. همچنین، تزریق نقدینگی حاصل از ابطال به دست سرمایهگذاران، میتواند تا حدودی از فشار هیجانی نیز بکاهد.
بررسی عملکرد دو روز ابتدایی این هفته نشان میدهد که برخی صندوقها به میزان زیادی با موج ابطال مواجه شدهاند، در حالی که برخی دیگر هنوز در وضعیت راکد باقی ماندهاند. این اختلاف در الگوی رفتار مدیران صندوقها و تعلل در واکنش به این وضعیت ممکن است منجر به افزایش شکاف میان NAV و قیمت تابلو شود.
صندوقهایی که تاکنون با کندی در ابطال روبهرو بودهاند، احتمالا نیاز دارند تا از یکسو اطلاعرسانی شفافتری درباره NAV و استراتژی صندوق ارائه دهند و از سوی دیگر، نقدشوندگی واحدها را تسهیل کنند تا فرآیند ابطال روانتر انجام شود. در واقع، مدیریت فعالانه و چابک در روزهای بحرانی، نقشی تعیینکننده در حفظ اعتبار و پایداری یک صندوق بازی میکند.
به طور کلی، در شرایط ناپایدار فعلی بازار، سرعت واکنش صندوقهای اهرمی در مواجهه با فشار فروش، میتواند مسیر آینده آنها را مشخص کند. هرچه فرآیند ابطال و تخلیه هیجان سریعتر صورت بگیرد، امکان بازیابی تعادل و کاهش حباب منفی بیشتر خواهد شد. در غیر این صورت، احتمال تداوم واگرایی میان قیمت بازار و ارزش واقعی داراییها وجود دارد.
سیمان: اسیر بند سهمیه
بازار سیمان، روز گذشته تحتتاثیر سیاست جدید سهمیهبندی در بورس کالا، با کاهش محسوس تقاضا مواجه شد. آمارها نشان میدهد که در مقایسه با یکشنبه هفته گذشته، میزان تقاضا برای خرید سیمان با افت ۱۴درصدی روبهرو شده است و حجم تقاضا نیز از حدود ۲۷/۱میلیون تن به ۱/۱میلیون تن رسیده است. این کاهش، در شرایطی رخ داده که عرضه سیمان نهتنها کاهش نیافته، بلکه با رشد ۵درصدی همراه بوده و از حدود ۹۰۰هزار تن به ۹۵۰هزار تن افزایش یافته است.
سیاست سهمیهبندی که اخیرا از سوی نهادهای ناظر بر بازار کالا و انرژی اتخاذ شده، با هدف مدیریت بهتر مصرف و کنترل نوسانات قیمتی اجرایی شد. با این حال، اولین بازخورد عملی این سیاست، کاهش انگیزه خریداران برای حضور در بازار و بهدنبال آن، کاهش چشمگیر تقاضا بوده است. خریداران عمده سیمان که پیش از این به صورت آزادانه و با پیشبینی قیمتهای آتی اقدام به خرید میکردند، حالا با محدودیتهایی مواجه هستند که برنامهریزی و تحرک آنها را در بازار با اختلال روبهرو کرده است.
بررسیهای میدانی نشان میدهد که بیشترین افت تقاضا در مناطق شرق کشور و همچنین اطراف تهران بهثبت رسیده است که معمولا سهم بالایی در تقاضای روزانه سیمان دارند و فعالیتهای عمرانی و ساختوساز در آنها قابل توجه است. این افت تقاضا، بهطور طبیعی بر روند قیمتی بازار نیز اثرگذار بوده و منجر به کاهش نرخ سیمان نسبت به هفته گذشته شده است. فعالان بازار معتقدند که این افت قیمت، در نتیجه برهم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا و همچنین احتیاط بیشتر خریداران در مواجهه با سازوکار جدید سهمیهبندی بوده است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که برخلاف سیاستهای تنظیمگری که معمولا با هدف جلوگیری از جهش قیمت اعمال میشوند، سهمیهبندی اینبار به کاهش قیمت منجر شده است. اما این کاهش بهمعنای بهبود شرایط بازار نیست چرا که فعالان صنفی از کاهش انگیزه خریداران و پایین آمدن حجم مبادلات ابزار نگرانی میکنند. از نگاه آنان، اگر سهمیهبندی به گونهای طراحی نشود که فضای رقابتی و انگیزشی در بازار حفظ شود، ممکن است روند رکود در بازار سیمان تشدید شده و حتی به زنجیره تامین پروژههای عمرانی نیز آسیب وارد کند.
در مجموع، اجرای سهمیهبندی سیمان، اگرچه با هدف کنترل بازار صورت گرفته اما به دلیل نبود زیرساختهای کافی برای مدیریت صحیح عرضه و تقاضا، در همان روزهای ابتدایی خود، موجب افت محسوس تقاضا و کاهش نرخها شده است. حال باید دید که در هفتههای آینده، بازار چگونه خود را با این سیاست جدید تطبیق خواهد داد و آیا مسیر بازگشت به تعادل را در پیش خواهد گرفت یا نه.