2 - 05 - 2017
بودن یا نبودن، مساله این است
غلامرضا کیامهر
کلانشهرها و شهرهای دیگر کشورمان را نمیدانم اما امروز اگر یک تحقیقات میدانی بیطرفانه از سوی یک موسسه پژوهشی مستقل درباره میزان اثربخشی چهار دوره گذشته شورای اسلامی شهر کلانشهر تهران در رفع نابسامانیها، کم و کاستیها و مشکلات و معضلات ساختاری این کلانشهر و مدیریت شهری آن انجام شود، نتیجه تحقیقات میدانی موردنظر بسیار نومیدکننده خواهد بود. چه بیهیچ شک و تردید اکثریت قریب به اتفاق شهروندانی که طرف سوال قرار گرفتهاند، یا از عملکرد شوراهای شهر دورههای گذشته ابراز بیاطلاعی خواهند کرد یا پاسخ خواهند داد که بود و نبود شورای شهر برایشان یکسان است یا شهروندانی که بیشتر به درون رسانهها و مطبوعات سرک میکشند و تا حدودی به قول معروف دستی بر آتش دارند، خواهند گفت از شورای شهر چیزی جز باندبازی و رانتخواری طرفداران آقای شهردار ندیدیم بلکه وجودش هزینهای بر هزینههای شهروندان تهرانی اضافه کرده است، منظور شهروندانی که چنین برداشت و دیدگاهی نسبت به شورای شهر دارند، این است که در نبود یک شورای شهر خنثی و بیخاصیت اتفاق خاصی برای کلانشهر تهران و شهروندان آن نمیافتد. حالا با چنین دیدگاه و طرز نگرشی نسبت به شوراهای شهر چهار دوره گذشته قرار است روز بیستونهم اردیبهشت مردمی که برای انتخاب رییسجمهور دوره دوازدهم به حوزههای رایگیری میروند، آرای خود را برای انتخاب اعضای شورای شهر پنجم هم به صندوقهای رای بیندازند. خب در اینکه اکثریت مردم در قبال سرنوشت خود و شهر و دیارشان احساس مسوولیت میکنند و به خاطر همین احساس مسوولیت با وجود همه سرخوردگیها و نومیدیها برای رای دادن به پای صندوقهای رای میروند، تردیدی وجود ندارد اما در آن سوی قضیه افرادی هستند که به صورت مستقل و انفرادی یا در قالب ائتلافهای شکلگرفته و معرفیشده از سوی گروهها و جناحهای سیاسی با برچسب اصولگرا و اصلاحطلب و اعتدالگرا و امثال اینها نامزد انتخابات شورای شهر شدهاند. همه نامزدها صرفنظر از اینکه به صورت انفرادی یا در هیئت ائتلاف به صحنه مبارزات انتخاباتی میآیند، در تمام ادوار گذشته خود را افرادی صالح، صاحبنظر و عاشق خدمت به مردم و رفع نابسامانیهای شهر به مردم معرفی کردهاند و این بار هم همین کار را خواهند کرد. رایدهندگان هم که ابزار و وسیلهای برای تشخیص صحت و سقم وعدهوعیدها و ادعاهای نامزدهای انتخابات شورای شهر خود در اختیار ندارند جز آنکه اصل را بر برائت قرار دهند، آرای خود را بیشتر به سود نامزدهایی به صندوقهای رای میریزند که به خاطر داشتن پشتوانه مالی و حامیان سیاسی قویتر، سروصدای تبلیغاتی بیشتر و پرحجمتری در روزهای قبل از برگزاری انتخابات به راه انداختهاند یا توانستهاند به شیوههای خاص برخی از گروههای نیازمند و محروم جامعه را با حاتمبخشیهایشان نمکگیر کنند و با دست یازیدن به انواع ترفندهای تبلیغاتی و افکارسازی برنده انتخابات شوند و سهمی از صندلیهای شورای شهر کلانشهر تهران را به خود
اختصاص دهند. این نمادی از بازی دموکراسی در غیاب یک نظام حزبی است که در آن نامزدهای هر انتخاباتی بیش از آنکه قائم به شخص باشند، قائم به احزابی هستند که آنها را نامزد انتخاباتی خود به مردم معرفی کردهاند و در نتیجه مردم قبل از آنکه به افراد رای دهند، به حزبی که مورد اعتمادشان است و به آن تعلق دارند، رای میدهند چون یقین دارند که نامزدها قبلا از صافی احزاب گذشتهاند و به خاطر تعهدی که در قبال احزاب متبوع خود دارند و در قبال آینده و سرنوشت آن احساس مسوولیت میکنند، بعد از کسب پیروزی در انتخابات و راهیابی به شورای شهر یا قوه قانونگذاری همه تلاش خود را برای حفظ آبرو و اعتبار حزب متبوع به کار میبندند و تا جایی که منابع و شرایط اجازه دهد، مطالبات شهروندان را برآورده میسازند.
در کمال شوربختی در حال حاضر ما از داشتن چنین احزاب ریشهدار و دارای مرامنامه روشن و مشخص محرومیم و چون در قبال سرنوشت خود و شهر و کشورمان احساس مسوولیت میکنیم، به قول معروف در انتخاب اعضای صالح و شایسته برای شورای شهر چارهای جز انداختن تیر به تاریکی نداریم. با این همه نمیتوانیم و حق نداریم در نوشتن نام افراد روی ورقههای رای یکسری شاخصههای بسیار ضروری درخصوص افرادی که خود را نامزد عضویت شورای شهرمان کردهاند، نادیده بگیریم؛ شاخصههایی چون نوع و میزان تحصیلات، نداشتن سوءشهرت فردی و اجتماعی، تخصصهای مرتبط با حوزه مدیریت شهری و شهرسازی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سوابق تجربی و اجرایی در هر یک از این حوزهها از جمله شناسههایی هستند که در کنار وعدهها و شعارهای انتخاباتی نامزدها میتوانند معیار و مبنای تصمیمگیری رایدهندگان در کلانشهر تهران قرار گیرند؛ شهروندانی که با یادآوری عملکرد ناصواب شورای شهر دورههای گذشته خصوصا دوره چهارم شورای شهر، حالت مارگزیدههایی را پیدا کردهاند که حالا از هر ریسمان سیاه و سفیدی میترسند، به فرصتسوزیهایی فکر میکنند که اکثریتی از اعضای آن شورای شهر به خاطر منافع فردی یا گروهی و جناحی در حق کلانشهر تهران و شهروندان آن روا داشتند و آنها را در برابر کوه مشکلات و نابسامانیهای شهری تنها و بدون پشت و پناه گذاشتند. حالا هم هیچ تضمینی وجود ندارد که تاریخ تکرار نشود. اما برای ثبت در تاریخ باید خطاب به کسانی که خود را نامزد عضویت در شورای شهر پنجم تهران کردهاند، گفت خانمها، آقایان اگر سودایی غیر از خدمت به مردم و حل مشکلات بیشمار این شهر در سر دارید، اگر دانش و تخصص و سوابق کاری و حرفهای خود را متناسب با ضرورتها و نیازهای عضویت در این شورا نمیدانید، اگر کورسویی از وجدان و احساس مسوولیت نسبت به سرنوشت حدود ۱۵ میلیون نفر از جمعیت کلانشهر تهران در شما وجود دارد، خود داوطلبانه پا از عرصه این انتخابات بیرون بکشید و بلندپروازیهای سیاسی، مالی و اقتصادی خود را در عرصههای دیگری که چندان برای مردم سرنوشتساز نیست، برآورده سازید.
Kiamehr_gh@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد