10 - 04 - 2022
به نام تجارت، به کام ترکیه
سالار ایرانزاد- اینکه چطور شد رییس جمهور ترکیه با آن همه عناد و خصومت و کجرفتاری با ملت و دولت توانست به ایران سفر کند و چنان مورد استقبال گرم و صمیمانه دولتمردان ما قرار گیرد، جای سوال و ابهام وتعجب و مات و مبهوت شدن مردم اعم از تحصیلکرده و آگاه تا عوام و ناآگاه از علوم و فنون سیاست و کشورداری دارد. این مقوله خود جای بحث و بررسی دارد که در مقال دیگری به آن پرداخته خواهد شد اما آنچه مورد بحث این مبحث است، دستاورد آقای اردوغان از این سفر پربار برای صنعت و تجارت ترکیه است.
اصولا روابط بازرگانی و موازنه تجاری مناسب و سازنده به آنهایی اطلاق میشود که طرفین از شرایط نسبتا مساوی برخوردار باشند، به این معنی که از نظر کمیت مبلغی و کیفیت کالای مورد مبادله، توازن و برابری برقرار بوده یا در حد قابل قبولی انحراف و مغایرت وجود داشته باشد. بهعنوان مثال کشورهای طرف معامله از نظر قیمت بهمبلغ تقریبا مساوی و از نظر نوع آن کالاهای صنعتی با صنعتی یا صنعتی با کالاهای دامی و کشاورزی و خلاصه کالاهایی با ارزشافزوده مبادله کنند بنابراین در مناسبات تجاری بینالمللی کشورهایی بیشترین سود و رستگاری اقتصادی را کسب میکنند که کالای صادراتی آنها مصرفی باشد، یعنی در آن کشور تمام ارزشافزودهاش گرفته شده و کشور واردکننده لازم نباشد هیچ کار اضافی روی آن انجام دهد و مستقیما به منظور مصرف بهدست مصرفکننده برسد. به واقع ارزشافزوده کار و سرباری است که بر مواد اولیه یک کالا اضافه میشود. به عبارت دیگر وقتی کشوری کالای ساخته شده صادر میکند، یعنی روی مواد اولیهای که در اختیار داشته است کار کرده است و این کار اعم از فکری یا فیزیکی توسط نیروی انسانی آن کشور صورت گرفته است و این به آن معنی است که با ساخت این محصول بیکاری در آن کشور کاهش یافته است و در نهایت کالایی که صادر میکند از نظر تجاری و اقتصادی بهمثابه میوهای است که تمام عصاره و خواص آن گرفته شده و برای خود نگه داشته شده باشد و فقط تفالهاش به کشور واردکننده تحویل شود. به این ترتیب از قیمت تمامشده و قیمت فروش (صادرات) یک کالا هرچقدر سهم مواد اولیه کمتر باشد سهم کار و سربار استفاده شده در آن بیشتر بوده و بنابراین بازده اقتصادی آن بیشتر خواهد بود که از بهترین و سودمندترین این محصولات صادراتی به طور عمده میتوان از محصولات کشاورزی، نرمافزاری، تکنولوژی (شامل خود تکنولوژی مانند لیسانسها یا محصولات با تکنولوژی بالا)، محصولات صنعتی و همچنین گردشگری نام برد. در یک نگاه میتوان دید کشورهایی که کالاها و خدماتی از این دست تولید و صادر میکنند در کجای اقتصاد جهان ایستادهاند.
در سوی دیگر این طیف از اقتصاد بینالملل بیشترین ضرر و آسیب را کشورهایی متحمل میشوند که خامفروشی کنند. فروش موادخام بهطور اعم و موادخام معدنی بهطور اخص همچون فروش داراییهای یک کشور است که هیچ هنری از مدیریت اقتصاد و دیپلماسی اقتصادی بر آن مترتب نیست. درست مثل اینکه یک خانواده برای گذران زندگی و امرار معاش به فروش اثاثیه و لوازم منزل خود مبادرت ورزد و این وضعیت معمولا خانوادههای با سرپرست معتاد یا مجرم را تداعی میکند. در خامفروشی کمترین میزان ارزشافزوده نهفته است زیرا (بجز هزینه استخراج) در واقع کار و سربار روی آن گذاشته نشده است. به این ترتیب کاری که باید توسط نیروی انسانی کشور صادرکننده روی آن مواد خام صورت پذیرد، در کشور واردکننده آن و توسط نیروی انسانی آن کشور تحقق خواهد یافت و این برای کشور خامفروش فاجعه است بهخصوص اگر در آیندهای نهچندان دور استخراج و فروش آن به هر دلیل پایان یافته یا متوقف شود. این را نیز میتوان با بصیرت دریافت که داشتن نفت و گاز و سایر مواد کانی وافر و همچنین داشتن گرد بینه و کائوچو و موز و امثالهم و داشتن پول فراوان از محل فروش آنها برای یک کشور حاکی از کامیابی و موفقیت اقتصادی نیست.
اگر آنچه فوقا بهطور بسیار مختصر در مورد انواع کالاهای مورد تبادل در تجارت بینالملل گفته شد، صحیح بوده و مورد قبول عزیزان اهل فن قرار گیرد آن وقت میتوان نتیجهگیری کرد که توافقات تجاری که آقای اردوغان بهخاطرش به ایران آمده بود، برای کشور ما دارای امتیاز اقتصادی قابل توجهی نیست مگر اینکه هدف از این توافق برای ایران صرفا این باشد که سطح تبادلات تجاری با ترکیه از ۱۴ میلیارد دلار کنونی به ۳۰ میلیارد دلار برسد به هر شکل و هر قیمتی! و این اصلا مهم نباشد که چه کالاها و محصولاتی صادر و چه کالاها و محصولاتی وارد میشود و خواهد شد!؟
حجم تبادل تجاری ایران در سال ۹۳ به نسبت حدود ۶۶ درصد واردات از ترکیه و ۳۴ درصد صادرات به آن کشور بوده است، یعنی بهطور تقریبی نصف آنچه به کشور وارد شده، به ترکیه صادر شده اما آنچه این قصه را غمانگیزتر میکند نوع کالاهای مورد مبادله است. آنچه از ایران صادر شده است، مواد اولیه اصلی و خوراک مورد نیاز صنعت مس، صنعت آلومینیوم و صنعت پلاستیک است تا در کارخانجات آن کشور توسط برادران ترک به محصولات مصرفی تبدیل شده و برای مصرف به چند برابر قیمت آنچه خریدهاند به ایران برگردانده شده یا به کشورهایی نظیر ایران صادر شوند. همچنین اوره به طور عمده جهت گسترش و رونق هرچه بیشتر کشاورزی آن کشور روانه مزارع و باغات ترکیه شده است. پیشبینی میشود صدور بیش از پیش گاز طبیعی (یعنی به خامترین شکل خود) از ایران به ترکیه نیز در رساندن سطح تجارت از ۱۴ به ۳۰ میلیارد دلار کمک شایانی کند! ملاحظه میشود که کالاهای یادشده نسبت به محصولاتی که در مراحل مختلف تولید (تا کالای مصرفی) در ترکیه ساخته میشوند برای ایران دارای ارزشافزوده قابل توجهی نیست و آنکه بهره اقتصادی و اجتماعی واقعی را از کالاهای صادراتی ایران میبرد، دولت و ملت ترکیه است. اما کالاهایی که در سال ۹۳ کشور ترکیه به ایران فروخته است به طور عمده شامل کنجاله، موزسبز، روغن آفتابگردان، روغن گلرنگ یا زعفران کاذب (زعفران تقلبی)، ذرت دامی، سیگار و کلرور پتاسیم بوده است. اینها محصولاتی هستند که برای ایران کمترین ارزشافزوده را دارند زیرا در اینجا به مصرف میرسند بدون آنکه لازم باشد کار عمدهای روی آنها انجام شود.
امید است آنچه بهمنظور افزایش سطح مناسبات تجاری قرار است بین ایران و ترکیه مورد معامله و مبادله قرار گیرد از نظر مبلغ و نوع کالاها و محصولات مورد مبادله، متفاوت باشد با آنچه تاکنون بوده است وگرنه این ذهنیت عمومی و غیرکارشناسانه! که تصور میشود ایران چاه ویلی شده برای کالاها و محصولات بدون بازده اقتصادی یا کالاهای بنجل و بیکیفیت دیگر کشورها، قوت گرفته و نسبت به دلسوزی، تعهد و تخصص مسوولان اقتصادی و تجاری کشور بیش از پیش مردد خواهند شد چون از این پس گفته خواهد شد که این فقط چین نیست که سنگ قبر یا هرچه بخواهد میتواند به ایران صادر کند بلکه هر کشور دیگری که اراده کند، میتواند بدون هیچگونه مقاومتی، با اقتصاد و اجتماع ایران همان کند که کشور چین میکند. و حالا ترکیه است که عزم خود را جزم کرده تا علاوه بر پوشاک و منسوجات موجود و مملو در بازار ایران، سایر محصولات مازاد بر نیاز خود را نیز به ایران فروخته و در ازای آن موادخام و محصولات نیمهساخته (اندکساخته) جهت رونق صنعت خود از ایران دریافت کند. حتما دلیلی دارد که مسوولان مربوطه به چنین معاملات و مناسباتی رضایت داده و سکوت میکنند وگرنه مگر میشود موضوعی با این وضوح و به این اهمیت را عوامالناس بیبهره از علم اقتصاد و تجارت بینالملل ببینند و بدانند و آنها که بر مسند اداره امور تجاری و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور تکیه زدهاند، ندانند؟!؟ حتما حکمتی دارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد