بلوای نان
جهان صنعت – پدیدار شدن بلوای نان در جمهوری اسلامی اتفاقی بود که باید میافتاد و اکنون افتاده است. نهال این بلوا در ذهنهایی کاشته شد که تصور میکردند میتوان تا ابد در ایران به گندم و آرد و نان جدا جدا یارانه داد، هم میلیونها گندمکار را راضی نگه داشت و هم میلیونها شهرنشین کمدرآمد را. آن ذهنیت که هنوز نیز ذینفوذ است، اجازه نمیدهد داستان نان در ایران به نقطه امن برسد و به بهانه اینکه باید قیمت نان در اندازهای باشد که شهروندان تهیدست بتوانند دستکم نان ارزان خریداری کنند اجازه آزادسازی این کالا را نمیدهند این روزها سرسام گرفتهاند. از یکسو دولت دیگر نمیخواهد و نمیتواند بخشی از پولهایش را که بهسختی به دست میآورد برای همه ایرانیانی که نان میخرند یارانه دهد و از سوی دیگر میخواهد شهروندان بدانند که دولت قصد افزایش قیمت نان را ندارد. از طرف سوم اما در حالی دولت سالانه ۲۵۰هزار میلیارد تومان یارانه به چرخه تولید نان پرداخت میکند تا این محصول با قیمت مناسبی به دست مصرفکننده برسد اما شمار قابلاعتنایی از صاحبان نانواییها حاضر به رعایت این نرخها نیستند و معتقدند نرخ نان باید متناسب با هزینههای واقعی تولید، بازنگری شود. عضو هیاتمدیره اتحادیه نان سنگک، از دادن نرخ نامه برای نان سنگک آزادپز به قیمت ۲۵هزار تومان خبر میدهد که مصوبه یا دستورالعملی در این ارتباط از سوی دولت یا حتی اتاق اصناف ندارد. نجمدی در این ارتباط اظهار داشته است که این نرخ در یک منطقه از تهران که تمامی نانواییهای سنگکی آن آزادپز هستند، اجرایی شده و به آنها نرخنامه نیز داده شده است. واقعیت این است که نهاد اجرایی در جمهوری اسلامی توانایی انجام هیچ کار مهمی را ندارد یا اینکه در هر بخش از فعالیتهایی که در آن یارانه وجود دارد گروههای ذینفوذ ایستاده و سهم خود را میخواهند.
آیا این وضعیت نابسامان در چرخه داستان نان میتواند ادامه داشته باشد؟ یعنی میتوان این وضعیت را که شهروندانی که به هرحال بدون نان تهیه غذا برایشان دشوار است و نیز گندمکارانی که هم از قیمت تضمینی ناراحتند و هم اینکه از تاخیر در پرداخت پول گندمی که فروختهاند و هم از دولتی که علاقه دارد یارانه ندهد یا به همه مردم یارانه نان ندهد؟ بعید است این داستان همینجا تمام شود و اگر دولت نتواند این بیسروسامانی را پایان دهد بلوای بزرگتر نان در راه خواهد بود. نمیتوان تا ابد در رویا زندگی و از زمین سخت فرار کرد.