28 - 05 - 2018
بلند شو ببین که دیگر ممنوعالتصویر نیستی
امیرعلی ملکمطیعی در یادداشتی که در صفحه مجازیاش منتشر شد برای پدر اینگونه نوشت:
«خدایا به من صبر بده، خدایا به من آرامش بده، نبودنت را چگونه تحمل کنم، جای خالیات را چگونه پر کنم؟
خودت گفتی: تا آخرش با همیم، پس چرا نماندی؟ چرا رفتی؟ برای رفتنت خیلی زود بود. من بیتو چه کنم؟
پدرم، عزیزم، چه فکرهایی در سر داشتیم. چه برنامههایی در ذهن داشتیم، در این پنج سال آخر، همه کار کردم تا تو به آرزویت برسی، به عشق دیرینهات برسی و به سینما رسیدی. یادت هست وقتی تصویرت را بالای سر در سینما نشانت دادم، چقدر خوشحال شدی؟ بغض کردی، بغلم کردی، فیلم (نقش نگار) بازگشت ناصر ملکمطیعی به سینما! یادت هست؟ کجا رفتی؟ باز هم میخواستی فیلم بازی کنی. بازهم قرار بود بدرخشی.
کجا رفتی؟ قرار بود زندگیها کنیم، خوشیها کنیم، نفسها بکشیم. کجا رفتی؟ من در شوک هستم. اصلا باورم نمیشود که (فرمان) رفت. اصلا باورم نمیشود دیگر بابا ندارم. اصلا باورم نمیشود سینمای ایران، دیگر ناصر ملکمطیعی ندارد. کاش این بار هم فیلم بود. کاش کارگردان هستی، کات میداد و تو بلند میشدی. من بیتو چه کنم؟ تنهایم گذاشتی رفتی. من با غم نبودنت چه کنم، من با غم ندیدنت چه کنم، جواب مردم را چه دهم، جواب عمو قیصرم در غربت را چه دهم؟ ناصر ملکمطیعی بلند شو. بابا جانم بلند شو
بلند شو ببین مردم برایت چه میکنند. بلندشو ببین هنرمندان برایت چه میکنند. بلند شو ببین، خبر رفتنات را صداوسیما هم پخش کرد !بلند شو ببین که دیگر ممنوعالتصویر نیستی! من باور نمیکنم که رفتهای تو زندهای، تو همیشه زندهای، برای من، برای مردم، برای سینما، خدایا به من کمک کن. خدایا صبرم بده.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد