22 - 03 - 2020
بزرگداشت زندمقدم همانند بلوچستان ذوق و اندوه توأمان دارد
مراسم بزرگداشت محمود زندمقدم به همراه رونمایی از مجموعه هفتجلدی «حکایتِ بلوچ» او در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد. مراسمی که به گفته احمد مسجدجامعی باید خیلی پیشتر برگزار میشد و خود زندمقدم هم تنها در یک جمله گفت: «از این همه لطف که پس از پنجاه سال دیدم، تشکر میکنم.»
در این مراسم احمد مسجدجامعی گفت: برای این مراسم بسیار دیر شده اما خوشحالم که سرانجام برگزار شد.
او بیان کرد: این بزرگداشت مانند وضعیت با اشاره به وضعیت سیستانوبلوچستان همان دوگانگی، ذوق و اندوه را در من ایجاد میکند، در کنار آن همه ثروت و توانمندی، چنان فقر و سختی وجود دارد که حیران میشوم.
احمد مسجدجامعی اضافه کرد: با وجود همه ویژگیهای بلوچستان، نه کار پژوهشی در این منطقه انجام شده، نه کار ادبی چشمگیری، شاید اهمیت داشته باشد که بگویم، حتی تصمیمگیرندگان نیز با فرهنگ و ویژگیهای این منطقه آشنا نیستند و ظرفیتهای آن را ندیدهاند.
عضو شورای شهر تهران با اشاره به تفاوتهای فرهنگی در موقعیتهای متفاوت جغرافیایی گفت: معنی واژه قاچاق برای ما با آنها متفاوت است، در بلوچستان، قاچاق بخشی از زندگی است، شغل به شمار میرود و انجام طبیعی است. کتاب حکایت بلوچ و کار دکتر زندمقدم مقدم، از این نظر اهمیت دارد که سراسر این سرزمین را دیدهاند و همه مسائل فرهنگی را پوشش دادهاند. این یعنی کار ایشان گزارشی دست اول است.
او ادامه داد: ایشان با اتوبوس به همه مناطق بلوچستان سر زدهاند و از شادمانیها، شعرها، لالاییها تا آیینهای بارانخواهی و مراسم محلی، گنجینهای ساختهاند. با اینکه شاید دیگران هم این کارها را انجام داده باشند اما استاد زندمقدم همه را یک جا جمع کرده است.
مسجدجامعی به نظر شاهرخ مسکوب درباره حکایت بلوچ اشاره کرد و گفت: مسکوب میگوید خواندن این کتاب مقدمات میخواهد، یعنی دادههای آن به قدری زیاد است که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.محمود گودرزی نیز در این نشست از ویژگیهای اخلاقی زندمقدم سخن گفت.
فواد نظیری- شاعر و مترجم- بیان کرد: آنچه به طور پررنگ از بلوچستان در خاطرم مانده بود تنها مقالههایی بود که اوایل دهه ۵۰ در نشریهای دانشجویی به نام «جنگ سحر» به قلم زندهیاد احمد شاملو با عنون شگفتانگیز «خاش، تابویی در پایتخت عطش» منتشر شده بود که در چند صفحه موجز و غمانگیز و به شدت شاعرانه تصویری از خاش دوران کودکی خود داده بود. این مقاله سالها بعد در نخستین چاپ «از مهتابی به کوچه» مجموعه مقالات شاعر با عنوان تغییریافته «خاش، تابوی برهوت» درآمد.
او با اشاره به دیگر آثار در این زمینه مثل «جای پای اسکندر» نوشته اسلام کاظمیه گفت: در سالهای ۷۰ نقدی خواندم از زندهیاد شاهرخ مسکوب به کتابی با عنوان «حکایت بلوچ» که در آن زمان فقط دو جلدش به همت و سرمایه نویسندهاش منتشر شده بود. نقدی دقیق و تحلیلی در عین حال ستایشگرانه با همان نثر درخشان و بیمانند مسکوب، پس نشان میداد که آن کتاب کاری خرد نیست که چنان خواجه بر آن مهر تایید زده بود.
نظیری ادامه داد: «حکایت بلوچ» را به تالیف دکتر محمود زندمقدم گرفتم که نخستین بار بود نامش را میشنیدم و از او چیزی میخواندم.
کتاب حیرتانگیز بود. حاصل پژوهشی عمیقا کارشناسانه که گام به گام و سنگ به سنگ پهنه بلوچستان را پیموده و به گونهای موشکافانه از دیدگاه جامعه و مردمشناسی گرفته تا تاریخ و موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی- اقلیمی را به قلم و نثری درخشان و جذاب نگاشته است.
خواننده کتاب به هر زمان و با هر وسیلهای که نویسنده پژوهشگر منطقه را زیر پا میگذارد کنارش نشسته سفر میکند. همپایش میرود، میآید، میخورد، میآشامد، شیفته میشود، رنج میبرد و از ذرهبین نگاه نویسنده بلوچ و بلوچستان را میشناسد و میپیماید.
او سپس بیان کرد: سال ۹۳ برای من بختیاری آشنایی و دوستی نزدیک با ایمان پاکنهاد و نرگس جودکی دست داد. زوج جوانی که روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی و نویسنده بودند و من شیفته مقالات و نوشتههایشان در مطبوعات به ویژه مجله شبکه آفتاب و چنان مجذوب بینش و نوشتههایشان شده بودم که راهی برای سپاس و ادای احترام ندیدم جز اهدای آن دو سه جلد «حکایت بلوچ»ی که در اختیار داشتم و پیشکش کردم که کتاب باید به اهلش میرسید و آن زمان هیچکدام هیچ نمیدانستیم که سرنوشت نهایی اثر دارد نهفته رقم میخورد. دوستان جوان من چنان شیفته کتاب شدند که راه افتادند به سراغ گرفتن و یافتن دکتر محمود زندمقدم- دو شخصیت در جستوجوی نویسنده- که جستند و یافتند و چنان مرید و محرم شدند که ایمان از آن پس لحظهای نیاسود تا ناشری بیاید و «حکایت بلوچ» را در کلیت کاملش با جلد هفتم یکجا تکمیل و منتشر کنند که منجر شد به یافتن ناشر نهایی انتشارات دنیای اقتصاد و نمونهخوانی و تصحیح و آمادهسازی کل اثر که اینک در هفت مجلد بر آستانه است.
«حکایت بلوچ» هدیهای برای مردم ایران است
در ادامه این جلسه نهال نفیسی- جامعهشناس- درباره آشناییاش با آثار زندمقدم گفت: من از طریق نقد مسکوب توجهم به این اثر جلب شد. دربهدر دنبال کتاب گشتم و وقتی توانستم پیدا کنم مبهوتش شدم و بسیار لذت بردم. «حکایت بلوچ» توصیف فرد است. خواندن این متن زمان میبرد تا خواننده بتواند با آن انس بگیرد ولی وقتی این ارتباط برقرار شد لذتی بیحساب از مطالعه آن خواهد برد.
ایمان پاکنهاد- روزنامهنگار- هم بیان کرد: برای من باعث افتخار است مراسمی برای زندمقدم بعد از ۴۰ سال سکوت و انزوا و گوشهنشینی برگزار میشود. من پنج سال تمام است که دارم شبانهروز با او زندگی میکنم و در ارتباطم. یادم هست یک روز آقای نظیری زنگ زد و گفت که میخواهد کتابی به من و نرگس هدیه دهد.
من کتاب را گرفتم و با خودم فکر کردم این همه کتاب را چطور بخوانم اما به محض اینکه صفحه اول کتاب را خواندم به خودم آمدم و دیدم که تا آخر کتاب را یک نفس خواندهام. به سختی شماره آقای زندمقدم را پیدا کردم و گرچه گمان نمیکردم مرا به حضور بپذیرند ولی ایشان به راحتی قرار گذاشتند و رابطه ما آغاز شد.
من با تمام ناشران ایران برای چاپ کتاب «حکایت بلوچ» مذاکره کردم و تنها ناشری که حاضر به چاپ این اثر سترگ شد دنیای اقتصاد بود. این کتاب واقعا هدیهای برای مردم ایران است.
او خطاب به زندمقدم گفت: آقای زندمقدم شما بر گردن همه مردم ایران حق دارید. شما شرف مستقل بودن و بیدریغ کار کردن برای وطن هستید و مایه مباهات و فخر مایید.
سپس محسن گودرزی- جامعهشناس- گفت: زندمقدم ژانری را به کمال میرساند که حافظ با غزل کرد. یعنی زبان در کارش فقط فرم نیست؛ بخشی از پژوهش است. مردمدار بودن وجه دیگری از کار ایشان است. او از سلولها شروع میکند و تاریخ فردی را به تاریخ جمعی پیوند میزند. به تحقیقات به عنوان ابژه نگاه نمیکند و انساندوستی عمیقی دارد گرچه خودش فروتنانه میگوید من قلمزنم.
محمود زندمقدم، نویسنده و پژوهشگر مردمشناسی، متولد سال ۱۳۱۷، فارغالتحصیل دکترای برنامهریزی منطقهای از دانشگاه دورهام انگلیس بود.
وی در سالهای ۵۰ تا ۵۷ در جایگاه کارشناس سازمان برنامه و بودجه، همکار وزارت نیرو در مطالعه طرحهای آبی، رییس دفتر برنامه و بودجه در زاهدان و مسوول مرکز مطالعات و پژوهشهای خلیجفارس و دریای عمان در استان سیستانوبلوچستان به کار اشتغال داشت.
زندمقدم باقی سالهای زندگی را با هزینه شخصی در سفر به بلوچستان گذراند. او روایت این سفرها را در هفت جلد «حکایت بلوچ» نوشته است. همچنین از این نویسنده اثر پژوهشی «شهر نو» نیز چاپ و منتشر شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد