جهان‌صنعت سرنوشت نیروگاه‌های برق‌آبی ایران را بررسی کرد:

برق‌آبی در سرزمین تشنه

گروه انرژی
کدخبر: 588795
ایران در پنج سال گذشته با خشکسالی پی‌درپی مواجه بوده و این شرایط تأثیرات عمیقی بر تولید برق‌آبی کشور گذاشته است.
برق‌آبی در سرزمین تشنه

جهان‌صنعت– پنج‌سال خشکسالی پی‌درپی، تصویر تازه‌ای از آینده انرژی ایران ترسیم کرده است؛ تصویری که در آن سدها کم‌جان‌تر از همیشه‌ هستند، رودخانه‌ها نفس‌نفس می‌زنند و نیروگاه‌های برق‌آبی که روزگاری نقش ضربه‌گیر شبکه برق را داشتند، حالا خود به یکی از نقاط آسیب‌پذیر سیستم انرژی کشور تبدیل شده‌اند.

براساس آمارهای رسمی، ظرفیت اسمی نیروگاه‌های برق‌آبی ایران حدود ۱۲‌هزار مگاوات اعلام می‌شود؛ ظرفیتی که برای احداث آن، طی دهه‌های گذشته میلیاردها تومان سرمایه‌گذاری صورت گرفته است. آنچه اما روی کاغذ نوشته شده، فاصله‌ای معنادار با واقعیت تولید دارد. در تابستان سال‌جاری، همزمان با اوج مصرف برق، تنها بخش محدودی از این ظرفیت وارد مدار شد؛ اتفاقی که نقش نیروگاه‌های برق‌آبی را از «پشتیبان شبکه» به «منبعی حاشیه‌ای» تقلیل داد. خشکسالی‌های مداوم باعث شده مخازن بسیاری از سدها در پایین‌ترین ترازهای خود قرار بگیرند. در چنین شرایطی اولویت اصلی، تامین آب شرب و در مرحله بعد کشاورزی است و تولید برق، ناگزیر به عقب رانده می‌شود. این تغییر اولویت بیش از آنکه یک تصمیم فنی باشد، بازتاب فشار اجتماعی و زیست‌محیطی بحران آب است.

آیا برق‌آبی‌ها محکوم به خروج از مدار هستند؟

در مقابل این نگاه بدبینانه، مدیران و برخی کارشناسان صنعت آب و برق معتقدند که تصویر «خروج کامل نیروگاه‌های برق‌آبی از مدار» اغراق‌آمیز است. محمد مرادی، مجری طرح‌های نیروگاهی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، با رد چنین سناریویی تاکید می‌کند که ساختگاه‌های نیروگاه‌های برق‌آبی کشور عمدتا در سرمنشأ رودخانه‌ها طراحی شده‌اند؛ مناطقی که برداشت آب بالادست در آنها محدود است و از این منظر می‌توان نسبت به تداوم حداقلی آورد آب اطمینان داشت.

او البته واقعیتی مهم را هم انکار نمی‌کند: میزان تولید برق این نیروگاه‌ها به‌شدت تابع شرایط اقلیمی است و در سال‌های خشک نمی‌توان انتظار تولید بالا یا پایدار داشت. به‌گفته مرادی، پیش‌بینی عدد مشخصی برای تولید برق‌آبی در سال۱۴۰۵ یا سال‌های بعد عملا ممکن نیست چراکه متغیر اصلی یعنی بارش، از کنترل سیاستگذار خارج است.

با وجود کاهش تولید، نیروگاه‌های برق‌آبی همچنان یک مزیت راهبردی برای اقتصاد انرژی ایران محسوب می‌شوند. براساس برآوردهای رسمی، عدم مصرف سوخت‌های فسیلی در این نیروگاه‌ها سالانه بین ۳ تا ۴‌میلیارد دلار صرفه‌جویی ارزی برای کشور به‌همراه دارد؛ رقمی که در شرایط تحریم و محدودیت‌های ارزی اهمیت آن دوچندان می‌شود.

از منظر شبکه برق نیز نیروگاه‌های برق‌آبی مزیتی دارند که هیچ نیروگاه حرارتی یا تجدیدپذیر دیگری به‌طور کامل جایگزین آن نمی‌شود: توان راه‌اندازی سریع و کمک به کنترل فرکانس شبکه. به همین دلیل حتی اگر سهم تولید برق‌آبی در سبد انرژی کاهش یابد، حذف کامل آنها از معادلات شبکه، تصمیمی پرهزینه و پرریسک خواهد بود.

بحرانی که صرفا طبیعی نیست

بسیاری از کارشناسان حوزه آب معتقدند: آنچه امروز به نام «خشکسالی» از آن یاد می‌شود، صرفا پدیده‌ای طبیعی نیست بلکه نتیجه سال‌ها مدیریت ناپایدار منابع آب است. سدسازی گسترده بدون توجه به الگوی مصرف پایین‌دست، توسعه کشاورزی آب‌بر و فقدان سیاست‌های جدی سازگاری با کم‌آبی، همگی فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد کرده‌اند.

در چنین بستری نیروگاه‌های برق‌آبی بیش از آنکه قربانی تغییرات اقلیمی باشند، قربانی رقابت نابرابر میان بخش‌های مختلف مصرف آب شده‌اند. وقتی آب یک سد باید همزمان شرب، کشاورزی، محیط‌زیست و برق را تامین کند، معمولا این تولید برق است که زودتر قربانی می‌شود.

بررسی دیدگاه‌های کارشناسی نشان می‌دهد که سناریوی محتمل برای آینده، «کاهش نقش برق‌آبی» است نه «خروج کامل آن از مدار.» نیروگاه‌های بزرگ برق‌آبی احتمالا به‌تدریج از تولید پایه فاصله می‌گیرند و بیشتر در نقش تنظیم‌کننده شبکه و تولید مقطعی باقی می‌مانند. در مقابل، تمرکز سیاستگذار به سمت نیروگاه‌های کوچک و متوسط برق‌آبی و همچنین تلفیق آنها با سایر تجدیدپذیرها حرکت کرده است.

مرادی در این زمینه به اجرای مصوبه ماده(۱۲) اشاره می‌کند؛ مدلی که امکان بازگشت سرمایه نیروگاه‌های کوچک و متوسط را از محل صرفه‌جویی سوخت و تابلوی سبز بورس انرژی فراهم می‌کند. براساس این مدل، سرمایه‌گذاران می‌توانند برای مدت ۱۰سال، بازگشت سرمایه خود را تضمین‌شده ببینند؛ موضوعی که برای پروژه‌هایی با ریسک اقلیمی بالا اهمیت زیادی دارد.

براساس اعلام شرکت آب و نیرو، هم‌اکنون ۳۲طرح در بخش آب و چندین طرح در حوزه انرژی در دست اجراست و ۱۵طرح بزرگ نیز در مرحله مطالعه قرار دارند. این پروژه‌ها در ۲۵استان کشور پراکنده‌اند و نشان می‌دهند که سیاستگذار هنوز برق‌آبی را از معادلات توسعه انرژی کنار نگذاشته است.

هزینه سرمایه‌گذاری نیز بسته به مقیاس نیروگاه متفاوت است: برای نیروگاه‌های کوچک به‌طور متوسط ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰دلار به ازای هر کیلووات و برای نیروگاه‌های متوسط، حدود ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰دلار. به گفته مرادی، مدل مالی این پروژه‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده که توجیه اقتصادی داشته باشند؛ البته به شرط آنکه سیاست‌های حمایتی دولت استمرار یابد.

پیوند برق‌آبی و خورشیدی یک راه‌حل میانه

یکی از مسیرهایی که این روزها بیش از گذشته مطرح می‌شود، ترکیب نیروگاه‌های برق‌آبی با نیروگاه‌های خورشیدی است. شرکت آب و نیرو اعلام کرده زمین‌هایی با ظرفیت حدود ۷۲۰مگاوات برای احداث نیروگاه خورشیدی در اختیار دارد که امکان نصب ۴۰۲مگاوات ظرفیت خورشیدی را فراهم می‌کند. این نیروگاه‌ها می‌توانند سالانه نزدیک به ۷۰۰ گیگاوات‌ساعت برق تولید کنند؛ ظرفیتی که تا حدی افت تولید برق‌آبی را جبران می‌کند.

کارشناسان معتقدند: این هم‌افزایی یکی از واقع‌بینانه‌ترین پاسخ‌ها به بحران آب است. استفاده از زیرساخت‌های موجود سدها و نیروگاه‌ها برای توسعه انرژی خورشیدی، بدون فشار بیشتر بر منابع آبی.

نیروگاه‌های برق‌آبی ایران در آستانه یک تغییر نقش تاریخی قرار دارند. آنها نه به‌طور کامل از رده خارج می‌شوند و نه می‌توانند مانند گذشته بار سنگینی از تولید برق کشور را به دوش بکشند. تداوم خشکسالی آنها را به بازیگرانی محتاط‌تر، محدودتر و وابسته‌تر به شرایط اقلیمی تبدیل کرده است.

آنچه آینده برق‌آبی را تعیین می‌کند نه‌فقط میزان بارش بلکه تصمیم‌های امروز سیاستگذار است: از اصلاح مدیریت آب و واقعی‌سازی نقش سدها گرفته تا حمایت هدفمند از نیروگاه‌های کوچک، توسعه تجدیدپذیرها و بازتعریف جایگاه برق‌آبی در سبد انرژی. در غیر این صورت این سرمایه‌گذاری عظیم ملی، آرام‌آرام به دارایی‌ای کم‌اثر در سرزمینی تشنه تبدیل خواهد شد.

اگر وعده ۱۱‌هزار مگاوات خورشیدی محقق نشود، کاهش تولید برق‌آبی نه‌تنها جبران نخواهد شد بلکه ناترازی برق وارد مرحله‌ای پرهزینه‌تر خواهد شد. در این میان، برق‌آبی‌ها بیش از آنکه حذف شوند، به آینه‌ای از بحران مدیریت آب و انرژی در ایران تبدیل شده‌اند؛ آینه‌ای که نشان می‌دهد حل بحران برق، بدون حل بحران آب ممکن نیست.

وب گردی