برجام پلاس؛ اجتناب از انزوا تمرکز بر دیپلماسی هوشمندانه
مصطفی آب روشن، جامعهشناس
فعالسازی مکانیسم اسنپبک توسط تروئیکای اروپایی و بازگشت تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران یکبار دیگر جمهوری اسلامی را در آستانه یک بحران جدی دیپلماتیک و اقتصادی قرار داده است. در حالی که این اقدام از منظر تهران واکنشی غیرقانونی و ناعادلانه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و عدم تحقق منافع اقتصادی ایران بوده، واقعیت آن است که ایران اکنون باید برای برونرفت از این مخمصه یک راهبرد هوشمندانه و منعطف را در پیش بگیرد. بهترین گزینه پیشرو نه در تقابل کورکورانه بلکه در دیپلماسی فعال و همزمان با تقویت قدرت اقتصادی داخلی نهفته است.
بازگشت تحریمهای شورای امنیت، ایران را در انزوای حقوقی بیشتری قرار خواهد داد چراکه اکنون کشورها برای نقض این تحریمها دیگر صرفا با مجازاتهای ثانویه آمریکا مواجه نیستند بلکه قطعنامههای الزامآور بینالمللی نیز آنها را هدف قرار میدهد. در چنین شرایطی ایران باید از تهدید مکانیسم ماشه به عنوان یک اهرم فشار کوتاهمدت برای بازگشت به میز مذاکره استفاده کند، نه دلیلی برای ترک کامل آن.
تنها راه برای رفع دائمی تحریمهای سازمان ملل و کاهش موثر تحریمهای ثانویه آمریکا، رسیدن به یک توافق جدید یا برجام پلاس است. ایران باید با حفظ لحن قوی، آمادگی خود را برای بازگشت مشروط به تعهدات هستهای خود از جمله نظارتهای آژانس و کاهش سطح غنیسازی اعلام کند. این بازگشت باید در ازای تضمینهای عینی و قاطع از سوی طرفهای غربی باشد که نهتنها بهرهمندی اقتصادی ایران را تضمین کند بلکه سازوکاری برای جلوگیری از تکرار خروج یکجانبه طرف مقابل در آینده را نیز در بر داشته باشد. هدف باید رسیدن به یک توافق برد-برد باشد که هم نگرانیهای هستهای طرف مقابل را برطرف و هم منافع اقتصادی تهران را تامین کند.
در کنار دیپلماسی با غرب، ایران باید مسیر تقویت روابط راهبردی با چین، روسیه، هند و کشورهای منطقه را با سرعت و جدیت دنبال کند. توسعه پیمانهای بلندمدت تجاری، ترانزیت و همکاریهای فنی-نظامی با این قدرتها میتواند اثرات تحریمها را در کوتاهمدت تخفیف دهد. همزمان اتکا به اقتصاد مقاومتی از طریق اصلاحات ساختاری جدی، مبارزه موثر با فساد، شفافسازی و استفاده از ظرفیتهای داخلی باید به اولویت اصلی کشور تبدیل شود تا آسیبپذیری اقتصاد ایران در برابر تهدیدات خارجی کاهش یابد. از سوی دیگر تجارت غیردلاری و تهاتری با شرکای اصلی باید محور برنامههای اقتصادی باشد.
برخی تحلیلها خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و افزایش سطح غنیسازی را به عنوان واکنشی متقابل و اهرم فشار نهایی مطرح میکنند. این گزینه اگرچه در کوتاهمدت میتواند غرب را مجبور به امتیازدهی کند اما در واقع پرخطرترین سناریو است. خروج از NPT نهتنها انزوای حقوقی و سیاسی ایران را به حداکثر میرساند بلکه به دلیل تبدیل شدن ایران به یک «تهدید فوری» احتمال تقابل نظامی از سوی طرفهایی که آستانه هستهای شدن ایران را «خط قرمز» خود میدانند به شدت افزایش میدهد. چنین تقابلی اثرات اقتصادی فاجعهبار و غیرقابل جبرانی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
مکانیسم ماشه یک واقعیت تلخ دیپلماتیک است اما یک بنبست مطلق نیست. ایران برای برونرفت از این وضعیت باید از هرگونه واکنش احساسی و تند که به انزوای بیشتر یا جنگ منجر شود، پرهیز کند.
بهترین رویکرد، یک مسیر میانه و عاقلانه است؛ استفاده از اهرم فشار هستهای برای یک مذاکره قاطع و هوشمندانه در راستای کسب تضمینهای پایدار و معنادار در حالی که در داخل اقتصاد خود را برای کاهش وابستگی به هرگونه توافق خارجی مستحکم و مقاوم میکند. در واقع تصمیمات آتی مسوولان نهتنها آینده اقتصادی ایران بلکه ثبات و امنیت منطقه را رقم خواهد زد.