5 - 02 - 2024
بخش خصوصی رمقی برای توسعه ندارد
گروه انرژی- انتقاد مقام معظم رهبری از عملکرد وزارت نفت در زمینه سپردن پروژههای توسعهای به بخش خصوصی، نه فقط باعث خوشحالی بخش خصوصی شد که رهبری جانب بخش خصوصی را گرفته است، بلکه یک بار دیگر تمامیتخواهی ذهن مدیران دولتی را روشن کرد که دلیل کندی و عقبماندگی توسعه کشور به خصوص در صنعت نفت از کجا نشات میگیرد.
رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در جریان بازدید از نمایشگاه توانمندیهای تولید داخلی که در محل حسینیه امامخمینی برگزار شده بود، وقتی از مدیران نفت درباره توسعهدهنده میدان یاران پرسیدند، با این پاسخ جواد اوجی وزیر نفت مواجه شدند که شرکت نفت و گاز پرشیا، وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام(ره) این شرکت را توسعه میدهد. پاسخدهندگان که انتظار پاسخ مثبت رهبری را میکشیدند، با این پاسخ مواجه شدند که مگر ستاد اجرایی بخش خصوصی است؟
پس از این جمله رهبر معظم انقلاب، وزیر نفت که غافلگیر شده بود، تلاش کرد بگوید این پیمانکارها بخش خصوصی هستند که مجددا با تاکید مقام معظم رهبری مواجه شد که فرمودند: ستاد اجرایی که بخش خصوصی نیست.
وزارت نفت در دو سال گذشته با تبلیغات بسیار گسترده از تلاش برای جذب منابع از طریق تشکیل کنسرسیومی از هلدینگها و بانکها خبر از عقد ۸ قرارداد برای توسعه میادین نفت و گاز داده است. سرمایهگذارانی که عمدتا زیرنظر ستاد اجرایی فرمان امام یا شرکتهای خصولتی هستند که در مناقصات و رقابتها دست بالاتر را نسبت به بخش خصوصی دارند.
قصه مهجوری بخش خصوصی تنها مرتبط با دولت سیزدهم نیست. در تمام سالهای بعد از ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ و با وجود تاکید مکرر مقام معظم رهبری برای حضور پررنگ بخش خصوصی در اقتصاد ایران، همواره بخشهای دولتی و خصولتی دست برتر را داشتهاند. حضوری که باعث شده ۲۰ سال بعد از چشمانداز ۲۰ساله، همچنان اهداف و دورنمای این چشمانداز دور و دورتر بماند.
شروع از پروژههای کوچک
مرتضی بهروزیفر کارشناس انرژی در این رابطه به «جهانصنعت» گفت: ما چه بخواهیم چه نخواهیم اصلا بخش خصوصی واقعی قدرتمندی در ایران نداریم؛ نه حتی در اقتصاد و نه در سایر بخشها. هر بخش خصوصی قدرتمندی هم اگر پیدا کنید، نهایت به جایی از قدرت دولتی یا خصولتی وصل است. واقعیت این است که پروژههای صنعت نفت در بخش بالادست یا پاییندست نیاز به سرمایهگذاری فوقالعاده زیاد دارد. بهطور مثال تاسیس یک پالایشگاه چیزی حدود ۴ میلیارد دلار پول نیاز دارد که به ریال رقمی بیشتر از حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان میشود.
وی افزود: با توان ضعیفی که برای بخش خصوصی در طول سالهای گذشته ایجاد شده، کدام بخش خصوصی یا کدام فردی را در بخش خصوصی میشناسید که توان تامین این مبلغ را داشته باشد؟ مساله دوم، باید در نظر داشت در صنعت نفت، شرکتهای A&P یا اکتشاف به لحاظ تکنولوژی یا حجم گسترده کار، با واقعیتهای موجود فاصله بسیاری دارند. در واقع شرکت A&P که متعلق به بخش خصوصی باشد و توان کار داشته باشد، در صنعت نفت نداریم.
بهروزیفر با تاکید بر اینکه این شرکتها باید مجهز به توان، دانش و تکنولوژی فنی بالا باشند، تصریح کرد: این شرکتها نیاز به در اختیار داشتن تجهیزات پیشرفتهای برای انجام کار هستند که نه تنها در بخش خصوصی نمونه آن را نداریم، بلکه در بخش دولتی هم به ندرت یافت میشود. مثلا بعضی از این شرکتهای به اصطلاح خصولتی، یکسری دکل برای حفاری خریدهاند. دکلهایی که مربوط به تکنولوژی ۵۰-۴۰ سال پیش است و حفاری افقی و عمودی انجام میدهد و تمام.
او گفت: این به معنای دانش فنی بالا نیست؛ مشکل ما این است که به خاطر سیاستهایی که داشتیم و مشکلات اساسی اقتصادی که با آن مواجه هستیم، اجازه ندادیم بخش خصوصی در کشور ما پا بگیرد و بخواهد توانمند شود. به نظر من ابتدا باید این مشکل را حل کرد. سپردن امور کوچکتر به بخش خصوصی برای توانمند کردن آنها برای انجام کارها و پروژههای بزرگتر گام اول است که وزارت نفت باید با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در این مسیر گام بردارد.
آنچه به وزیر نفت دیکته میشود
فرزین سوادکوهی کارشناس انرژی نیز در همین رابطه در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: البته که تاکید مقام رهبری تاکید دقیق و بجایی است و باعث خوشحالی بخش خصوصی شد، ولی واقعیت امر این است که راهبری صنعت نفت ما لزوما با مدیریت و کنترل وزیر نفت نیست. به اعتقاد من از جایی بالاتر از وزیر نفت مدیریت میشود. اگر وزیر نفت این مقاومت را نشان میدهد به دلیل فشارهایی است که روی او وجود دارد و لابیهای قدرت در پشت صنعت نفت و صنایع دیگر حکم میدهند که وزیر نفت وسیله در راستای سیاستهایی باشد که لابی قدرت میخواهد.
وی افزود: بخشهای دولتی که طی سالها نفوذ عمیقی به صنعت نفت داشتهاند به این راحتیها عقب نمیکشند. نهادهای مختلفی هستند که با قدرت تمام، صنعت نفت را در اختیار خودشان گرفتهاند و آقای اوجی هم در قد و قواره یک وزیر نفت متکی به تفکرات خودش نیست. طبیعتا آن لابی کنترلگر، قدرت مستحکمتری بر صنعت دارد و صنعت را به سمت استفادههای خودش میکشاند. فرض کنید یک نهاد نظامی یا دولتی، این نهاد را کنترل میکند و برای حفظ منابع خودش تلاش میکند که پروژههای صنعت نفت را در اختیار خود قرار دهد؛ طبیعتا این انحصار باعث میشود بخش خصوصی قدرت عمل و رقابت نداشته باشد.این کارشناس انرژی اظهار کرد: با حضور برخی نهادهای قدرتمند که تمام پروژهها را در اختیار میگیرند، معلوم است که امکان حضور بخش خصوصی از بین میرود و اگر رقابتی باشد ناسالم و غیرمنصفانه است که طبیعتا کسی در این رقابت پیروز میشود که قدرت بیشتری دارد.او ادامه داد: طبیعی است که وزیر نفت تلاش کند که مطابق آنچه به او دیکته شده، عمل کند. به همین دلیل هم بخش خصوصی امکان حضور در چنین نمایشگاههایی را ندارد و آن اتفاقاتی که برای توسعه باید در صنعت نفت ما شکل بگیرد، نمیافتد. ما همچنان گرد دایره همیشگی میگردیم و شاهد توسعه صنعت نفت خودمان توسط بخش خصوصی نیستیم. بخش خصوصی در شرایطی میتواند در طرحهای نفتی حضور پیدا کند که از امنیت سرمایهگذاری خودش مطمئن باشد، بنابراین وقتی سرمایهگذار بستر امنی برای فعالیت نمیبیند طبیعتا تمایلی به حضور پیدا نمیکند. وقتی قدرتها و نهادهای بزرگتر طرحها را به عهده میگیرند، جایی برای بخش خصوصی باقی نمیماند.
پشت یک هویت خصوصی
سوادکوهی در ادامه با تاکید براینکه مساله دیگر این است که این نهادها طی سالهای گذشته برای پنهان کردن هویت اصلی خودشان شرکتهای کوچکتری را تحت عنوان شرکتهای خصوصی تاسیس کردهاند، گفت: این شرکتها اصطلاحا، شرکتهایی هستند که از آنها با عنوان خصولتی یاد میشود؛ این شرکتها عملا در اختیار همان نهادها هستند و وقتی در پروژهها و طرحها حضور پیدا میکنند، برای کسب منافع آن نهادهاست. بنابراین این شرکتها هم خصوصی نیستند و عمدتا در اختیار بخشی از قدرتاند که به دنبال منافعشان در صنعت نفت هستند.او اضافه کرد: بخش خصوصی واقعی، سهامدارش افراد معمولی هستند، آنها نمیتوانند در پروژههایی حضور پیدا کنند که تقریبا تمام مناقصههایش در اختیار نهادهای بزرگتر و پرقدرتتر گذاشته میشود و آنها برنده اعلام میشوند. چون پول و قدرت و نفوذ بیشتری دارند و با کمک نیروهایی که در جاهای مختلف ازجمله مجلس دارند میتوانند برای خودشان چهره موجه درست کنند و پروژهها و طرحهای توسعهای را در اختیار بگیرند.او با اشاره به اینکه این مشکل نهتنها در صنعت نفت، بلکه در حوزه نیرو هم دیده میشود، گفت: این مساله در این حوزههای اقتصادی قابل مثال زدن است. مثلا در قضیه سدسازی میبینیم که بزرگترین و قویترین نهادهای کشور در عرصه سدسازی در حال فعالیت هستند و سهمی به شرکتهای خصوصی نمیرسد. تا زمانی که این شرایط حاکم باشد، بخش خصوصی نمیتواند در کار توسعه صنعت نفت شرکت کند و طبیعتا بخش خصوصی مجبور میشود سرمایهاش را در کارهای دیگری که عمدتا کارهای کاذب اقتصادی هستند به کار ببرد.او افزود: به نظر شما چرا بخش خصوصی پول خود را به بازار مسکن، ارز و طلا و فعالیتهایی از این دست میبرد که هیچ ارزشآفرینی برای کشور ایجاد نمیکند؟ پاسخ روشن است؛ در کشوری که به حوزه تولید اهمیت چندانی داده نمیشود، بخش خصوصی نمیتواند ارزش افزوده خلق کند؛ بنابراین منافع کشور هم تامین نمیشود و این منافع فقط در اختیار گروههای قدرت قرار میگیرد.سوادکوهی گفت: به اعتقاد من برای حل مشکل نیاز به یک جراحی بزرگ داریم. باید دست نهادهای پرقدرت و بزرگ از پروژهها بریده شود تا صنعت نفت بتواند سرمایهگذاریهایش را با اتکا به بخش خصوصی داخلی و بخش خصوصی خارجی انجام دهد و پروژهها را به سرانجام برساند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد