9 - 06 - 2022
با اقتصاد ایران منطبق نیست
گروه اقتصادی- سال ۱۹۹۰ برای ایران سال خوبی از نظر اقتصادی نبود. جنگ تازه پایان یافته و خرابیهایی که در طول این هشت سال به کشور وارد آمده بود، تازه مشهود میشدند.
آن زمان هم احتمالا مسوولان وعدههایی مبنی بر سازندگی و شکوفایی میدادند و به نیمی از وعدههای خود نیز عمل نمیکردند. تورم و مشکلات اقتصادی نیز در آن سال افزایش یافت. بهطوری که دلار برای نخستین بار نرخ سه رقمی را تجربه کرد و به یکصد تومان رسید. همچنین شاخص بهای کالا و خدمات با رشد ۲۸۶ درصدی مواجه شد.
همان سال بود که بانک جهانی با اعلام اینکه بیش از ۲/۱ میلیارد نفر در جهان، کمتر از روزی یک دلار درآمد دارند و با هدفی نه علمی بلکه اجتماعی، خط فقر را برابر با یک دلار و ۲۵ سنت در نظر گرفت تا کشورها سعی کنند با رساندن درآمد مردم به بالای این نرخ، فقر را در جهان ریشهکن کنند.
در ایران آن سال که معادل سال ۱۳۶۸ هجری شمسی است، حداقل دستمزد ۲ هزار و ۴۹۰ تومان، معادل ۲۵ دلار بود یعنی رقمی که بر اساس تعریف بانک جهانی، پایینتر از خط فقر تعریف شده قرار داشت.
با این وجود، اخیرا بانک جهانی، نرخ پیشین خود را بهروزرسانی کرده است.
برای ما که در ایران زندگی میکنیم و طی این مدت با افزایش سی و چند برابری قیمت دلار و چند صد برابری برخی کالاها مواجه شدهایم، افزایش ۶۵ سنتی خط فقر از سوی بانک جهانی و رسیدن آن به یک دلار و ۹۰ سنت بیشتر به یک جوک شبیه است تا واقعیت.
اگرچه طی این سالها تغییر و تحولات بسیاری در اقتصاد ایران به وجود آمده است که بسیار شدیدتر از تغییرات جهانی بود- با این حال نمیتوان انکار کرد که تحولات جهانی نیز چندان کم و قابل اغماض نبودند.
از آن زمان تاکنون در ایران، حداقل درآمد به چندین برابر ۲۵ سال قبل رسیده است و در کانال ۷۰۰ هزار تومان قرار دارد، گرچه این رقم خیلی بالاتر از ۲۵ دلار و حتی بیشتر از ۲۰۰ دلار در ماه است با این حال تغییر نه صرفا در دلار بلکه در ارزش ریال ایران به حدی بوده است که در برداشتی منطقی، درآمدهای میلیونی نیز پایین خط فقر قرار میگیرد.
ضمن اینکه باید در نظر داشت قیمت اقلام و ارزش پول در هر کشوری متفاوت است و نمیتوان یک خط کلی برای تمام مردم جهان تعیین کرد و عدهای را زیر آن و عدهای دیگر را بالای آن قرار داد.
بهعنوان مثال در کشور ما ایران، یک دلار و ۹۰ سنت برابر با روزی شش تا هفت هزار تومان و ماهی کمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. با این حال، وقتی یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان است و ارزانترین و غیرمفیدترین غذاها را حول و حوش پنج هزار تومان میتوان تهیه کرد این مبلغ به سختی کفاف یک وعده غذا را در روز میدهد.
افزایش ۶۵ سنتی خط فقر
براساس این گزارش بانک جهانی با افزایش ۶۵ سنتی روی خط فقر اعلام کرد: هرکس کمتر از یکدلار و ٩٠ سنت درآمد داشته باشد، فقیر محسوب میشود.
از سال ١٩٩٠ تاکنون خط فقر از منظر بانک جهانی یک دلار و ٢۵ سنت بود و حالا بانک جهانی پس از ٢۵ سال، معیار خود را نسبت به خط فقر بهروزرسانی کرده است. اینطور که جیم یونگ کیم، رییس بانک جهانی گفته است: تصمیم مربوط به تغییر خط فقر با آمارهای جدید در مورد برآورد برابری قدرت خرید در ارتباط است. ما فکر نمیکنیم که معیارها را تغییر دادهایم بلکه این معیارها را برای سال ٢٠١۵ بهروزرسانی کردهایم.
براساس گزارش فایننشالتایمز، کشورهای اصلی عضو بانک جهانی قرار است روز جمعه ١٧ مهر «هدف توسعه پایدار» که خطمشی توسعه جهانی را تا سال ٢٠٣٠ تعریف خواهد کرد، مورد تصویب قرار دهند. دشوار میتوان پیشبینی کرد که چه تعداد از مردم جهان تحتتأثیر این تغییر تعریف قرار گیرند اما زمانی که بانک جهانی معیار یکدلارو ٩٢ سنت را مورد آزمایش قرار داد، نتیجه، اضافهشدن ١۴٨میلیون نفر به تعداد فقرای جهان بود.
از سال ١٩٩٠ تاکنون، خط فقر از منظر بانک جهانی یکدلارو ٢۵ سنت بود و حالا بانک جهانی پس از ٢۵ سال، معیار خود را نسبت به خط فقر بهروزرسانی کرده است
بیشترین رشد تعداد فقرا در شرق آسیا اتفاق خواهد افتاد؛ جایی که تعداد فقرا تقریبا دوبرابر خواهد شد و از ١۵٧ میلیون نفر فعلی به ٢٩٣ میلیون نفر خواهد رسید. در آمریکایلاتین، تعداد فقرا هشت میلیون نفر (٢۵ درصد) نسبت به ٣٧ میلیون نفر فعلی افزایش خواهد یافت. در جنوب آسیا، تعداد فقرا هفت میلیون نفر رشد خواهد داشت و به ۴٠٧ میلیون نفر خواهد رسید اما در آفریقای زیر صحرا تعداد فقرا بدون تغییر در رقم فعلی ۴١۶ میلیوننفر باقی خواهد ماند.
اقدامی در جهت بهبود جامعه
در همین حال حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا (س) به «جهانصنعت» توضیح داد: این خط فقری که اعلام شده است، مبنایش «خط فقر یک دلاری» بود و بار علمی ندارد بلکه یک حرکت سیاسی بود به این معنی که یکسری از فعالان اجتماعی این مساله را مطرح کردند که اگر بخشی از بودجه نظامی کشور به حل مساله فقر اختصاص داده شود، فقر در دنیا ریشهکن میشود.
وی افزود: اواخر دهه ۹۰ میلادی اعلام کردند که بیش از ۲/۱ میلیارد نفر در دنیا کمتر از یک دلار در روز درآمد دارند و این فقر را میتوان ریشهکن کرد. بهعبارتی این خط فقر یک هدف دارد و آن این است که کیفیت زندگی افرادی را که از محرومیت برخوردارند بهبود ببخشد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: فعالان اجتماعی در واقع میخواهند نشان دهند که منابع در دنیا به اشتباه تخصیص داده شدهاند، منابعی که صرف نظامیگری و تولید سلاح میشوند نه امنیت و آسایش را به همراه میآورند و نه صلح و ثبات بلکه این از دلایل رشد فقر در دنیاست.
راغفر گفت: برای همین موضوع بود که خط فقر یک دلار و ۲۵ سنتی مطرح شد و ۱۷۶ کشور نیز امضا کردند که تلاش کنند تا سال ۲۰۱۵ مردمشان از بیش از این درآمد در روز برخوردار شوند.
وی تصریح کرد: اما باید در نظر گرفت که این ملاک در تمام کشورها قابل انطباق نیست برای مثال در هند همین ملاک، سه دلار در یک روز است و در بسیاری از کشورها نیز محاسبه نشده است با این حال خط فقر هر کشور بسته به سطح زندگی جوامع باید متفاوت در نظر گرفته شود.
راغفر در ادامه خاطر نشان کرد: اکنون که بانک جهانی نیز این رقم را ۶۵ سنت افزایش داده است در واقع قدرت خرید دلار را در مقایسه با آن زمان به روز کرده است به این معنی که یک دلار و ۹۰ سنت کنونی برابر با یک دلار و ۲۵ سنت آن زمان است.
وی در پایان گفت: با توجه به اینکه بسیاری از کشورها به اهدافی که در آن زمان تعیین کردند نائل نشدند، ظاهرا قرار است تا بار دیگر کشورها دور یکدیگر جمع شوند و این بار اهداف جدیدی را تعیین کنند و شاخصهای دیگری مانند مسایل محیطزیست و مشارکت گروههای مختلف اجتماعی و فرآیندهای اقتصادی را نیز در نظر بگیرند. البته این اقدام به این معنی نیست که برای تمام کشورها قابل اعمال باشد.
خط فقر بانک جهانی شبیه شوخی است
جمشید پژویان، اقتصاددان در مورد خط فقر اعلامی بانک جهانی ضمن بیان اینکه این خط فقر بیشتر شبیه نوعی شوخی است، گفت: خط فقر یکدلارو ٩٠ سنتی بانک جهانی اعتبار و مبنای علمی ندارد و میتوان گفت این خط فقر تنها نوعی بنچ مارک در قیاس کشورهای مختلف دنیاست.
وی با اشاره به اینکه هر کشوری واحد پول متفاوتی دارد، افزود: در برخی کشورهای آفریقایی یک دلار هم مبلغ بسیار بالایی است بنابراین چنین خط فقری نهتنها مبنای علمی بلکه حتی مبنای عملی هم ندارد.
پژویان در عین حال این مساله را مورد تاکید قرار داد که خط فقر تعاریف متفاوتی دارد و براساس هر تعریفی، درصد متفاوتی از افراد زیر خط فقر قرار خواهند گرفت. بهعنوانمثال یکی از دیدگاهها به خط فقر آن است که فردی که بتواند نیازهای اولیه و اساسی خود را در رفع گرسنگی تامین کند، در خط فقر نمیگنجد درحالیکه دیدگاه برخی دیگر بر این است که باید مسایل آموزشی، بهداشتی، آزادی، دسترسی به جایگاههای حکومتی و پستهای دولتی را هم در شاخصه فقر مورد توجه قرار داد.
وی به پیچیدگیهای موجود برای تعیین خط فقر در کشورهای مختلف اشاره کرد و ادامه داد: مساله خط فقر به این سادگیها نیست که حالا بانک جهانی دست در جیب کند و عددی را بهعنوان خط فقر کل دنیا از جیب بیرون بیاورد.
این اقتصاددان در مورد قابلیت تطابق خط فقر بانک جهانی با خط فقر در ایران نیز اظهار کرد: اگر خط فقر را بهجای یک دلار و ٩٠ سنت، دو دلار در نظر بگیریم، شش، هفت هزار تومان در روز خواهد شد؛ حالا اگر این مقدار را در ٣٠ روز ضرب کنیم به عددی حدود ٢٠٠ هزار تومان میرسیم، درصورتیکه حداقل دستمزد در ایران بالاتر از این مقدار است بنابراین با این خط فقر اعلامی از سوی بانک جهانی، درصد کمتری از مردم ایران زیر خط فقر قرار خواهند گرفت ضمن اینکه باید به این مساله نیز توجه کرد که هماکنون حداقل دستمزد ساعتی در آمریکا هشت تا ٩ دلار است پس یک فرد در آمریکا با ١٠ ساعت کار، ٨٠ دلار درآمد دارد پس چنین خط فقری معیار علمی ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد