باید درباره بازارها محتاط بود
نیما نایینیان، کارشناس بازار سرمایه
در روزهایی که بازارها دیگر نه دماسنج رشد اقتصادی هستند و نه آینهای از آینده، تحلیل فضای اقتصادی کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاهی دقیق، بیطرف و برآمده از فهم عمیق متغیرهای کلان است. مجموعهای از شواهد، از نرخ بهره بالا و بیسابقه بینبانکی گرفته تا محدودیتهای گسترده در تخصیص ارز برای واردات حاکی از ورود اقتصاد به رکودی عمیق است؛ رکودی که برخلاف گذشته، اینبار با انتظارات تورمی همزیستی دارد و اثراتش به سادگی قابل پیشبینی نیست.
سیاستهای پولی و ارزی نیز نشان از سردرگمی تصمیمگیران دارد. کاهش نرخ بهره یا تزریق ارز به بازار، هر دو با محدودیتهایی مواجه هستند. از یکسو، سیاست انقباضی بانک مرکزی بهدرستی به کنترل تورم اولویت میدهد اما در غیاب رشد، این رویکرد ممکن است به تعمیق رکود بینجامد. از سوی دیگر، عدم امکان چاپ پول با سرعت بالا و نیز نبود افق روشن برای توافقات بینالمللی به ویژه به دلیل فاصله مواضع میان ایران و غرب، چشمانداز اقتصادی را تیرهتر کرده است.
بازار سرمایه در چنین شرایطی همچنان پرریسک ارزیابی میشود. نبود نقدینگی تازه و چشمانداز ضعیف سودآوری شرکتها، توسعه بازار را متوقف کرده است. سایر بازارها نیز نشانههایی از رکود عمیق بروز دادهاند.
بازار خودرو که مدتی محل پرواز قیمتها بود، حالا با افت معاملات و عقبنشینی قیمتها روبهرو است. هرچند باید تاکید کرد که بازگشت از وضعیت غیرمنطقی، الزما به معنای کاهش قیمت نیست بلکه تعدیل در رفتار هیجانی تلقی میشود. در بازار مسکن نیز روند مشابهی دیده میشود: رکود در خرید و فروش، به ویژه در مناطق مصرفی، هرچند در بخشهای خاص و با متراژ بالا، همچنان جهش قیمت مشاهده میشود.
در چنین فضایی سرمایهگذاری دیگر بهدنبال سودآوری آنی نیست. اولویت اکنون با حفظ سرمایه است، نه بازدهی فراتر از تورم. داراییهای امن، حتی اگر در ظاهر رشدی نکنند، در مقایسه با ریسکهای موجود، عقلانیتر بهنظر میرسند. سرمایهگذارانی که همچنان در رویای بازدهیهای رویایی هستند، باید به این واقعیت توجه کنند که تورم دیگر بهتنهایی کف سود نیست و محیط اقتصادی امروز، جایی برای آزمون و خطای احساسی باقی نگذاشته است.
این روزها برای فعالان اقتصادی به ویژه در بخش تولید، دورهای بسیار سختتر از سالهای گذشته خواهد بود. محدودیت منابع، رکود تقاضا و سیاستهای مالی و پولی انقباضی همگی دستبهدست هم دادهاند تا مسیر حرکت تولیدکننده را پرچالش کنند. آنها باید خود را برای سناریویی طولانیمدتتر و سختتر آماده کنند؛ شرایطی که در آن بقا، ارزشمندتر از رشد است.
در نهایت شاید بدبینانهترین سناریوها محقق نشوند. شاید روزی توافقی حاصل شود یا گشایشی در جریان سرمایهگذاری خارجی رخ دهد اما تا آن روز آنچه توصیه میشود، بیش از هر چیز، احتیاط و نگاه واقعگرایانه به متغیرهای موجود است. هرچند تصمیم نهایی با سرمایهگذار است اما واقعیتهای اقتصادی جای چندانی برای خیالپردازی باقی نگذاشتهاند.