28 - 04 - 2017
باز هم استفاده ابزاری از ارزشها
حمید تهرانی – طنز تلخی است که حاکمیت کشورمان هر وقت به مردم احتیاج دارد، همه مردم را شهروند میداند و هر وقت احتیاجش برطرف میشود، مساله خودی و غیرخودی را مطرح و میان شهروندان ایرانی مرزبندی میکند.
بارزترین نمونه که البته امروزه به لطیفه تکراری میان مردم تبدیل شده و ایرانیان هر بار در مواقع انتخابات و راهپیمایی منتظر آن هستند، نمایش به اصطلاح بدحجابان در رسانهای است که تنها خودش، صفت رسانه ملی را درباره خود به کار میبرد و بقیه این رسانه را بیشتر میلی میدانند تا ملی!
از نمونههای میلی بودن این رسانه همین بس که بسته به شرایط کشور و نیاز حکومت به مردم به استفاده ابزاری از شهروندان میپردازد و کسانی که در مواقع معمولی و شرایط عادی روی صفحه تلویزیون نمیآورد را به نمایش میگذارد و از زبان آنها سخن خویش را بیان میکند. البته همیشه کسانی هستند که علاقه به دیده شدن دارند و به خاطر آنکه روی صفحه تلویزیون دیده شوند یا صدایشان در رادیو شنیده شود، حاضرند از تمام ادعاهایشان دست بکشند یا تمام رویکردهای خود را تغییر دهند. به همین دلیل صداوسیما همیشه کسانی را پیدا میکند که به راحتی جلوی دوربین بیاورد و حرفهای خود را از زبان آنها به مخاطب القا کند. اکنون دیدن تصاویری که در کنار مصاحبه شونده صداوسیما، شخص سومی ایستاده و صفحهای به دست گرفته که مصاحبهشونده باید جملاتی در همان حدود بر زبان آورد تعجب کسی را برنمیانگیزد. در واقع گزارشگران صداوسیما از قبل به مصاحبهشونده میگویند که چه چیز یا چه چیزهایی باید بگوید تا صدا و تصویرش از رسانه میلی پخش شود. مصاحبه شونده به خوبی میداند که اگر خارج از موضوع سخن بگوید یا به جای عبارتهای دیکته شده گزارشگر، نظر مستقل خود را بیان کند به احتمال زیاد نه صدا و نه تصویرش در این رسانه منعکس نخواهد شد.
در عین حال و به جز ایام ویژه، تنها کسانی میتوانند جلوی دوربین صداوسیما حاضر شوند که ظاهرشان با ظاهر حکومتی که این رسانه میپسندد، سازگاری داشته باشد یعنی کافی است چند تار موی یک خانم بیرون باشد تا او شانس قرار گرفتن در قاب تلویزیون را از دست بدهد.
البته استفاده ابزاری از ارزشها و بهرهبرداری در جهت اهداف سیاسی و شخصی فقط محدود به صداوسیما نبوده است؛ پیش از این محمود احمدینژاد رییسجمهور که برای این دورصلاحیتش احراز نشده است، بارها و در جریان مبارزات انتخاباتی تاکید کرده بود که مشکل کشور به لباس پسران یا موی دختران نیست اما پس از به قدرت رسیدن و پیروزی در انتخابات، مجموعه تحت فرمان او، از جمله وزارت کشور و نیروی انتظامی که از وزیر کشور او فرمان میگرفت، روش خصمانهای در مورد پوشش جوانان اتخاذ کرده بود که هیچگاه با مخالفت احمدینژاد نیز مواجه نشد.
روشن است که از این چهرههای حکومتی نمیتوان انتظار انجام رفتاری غیر از این داشت اما آنچه مورد سوال است، این است که چرا شهروندان ایرانی آنقدر بالغ نشدهاند که اجازه استفاده ابزاری از خود را به این نهادها و چهرههای حکومتی ندهند؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد