بازی بزرگ اردوغان در سوریه

محمدرضا ستاری- همزمان با آغاز روند لغو تحریمهای سوریه از سوی آمریکا و کشورهای غربی، ترکیه به دنبال این است که از کارت بازسازی ویرانیهای جنگ داخلی سوریه بهرهبرداری کرده و خود را به عنوان بازیگر کلیدی در فرآیند گذار این کشور معرفی کند. در واقع آنطور که از تصویر بیرونی قابل مشاهده است، آنکارا، امیدوار است احیای اقتصادی سوریه، نهتنها فشارهای داخلی را برای دولت اروغان کاهش دهد، بلکه نفوذ منطقهای و ژئوپلیتیکی ترکها را نیز افزایش دهد.
در همین رابطه روز گذشته المانیتور در گزارشی تحلیلی، آورده است که ترکیه سالها تجربه حضور و مدیریت به اصطلاح بازسازی مناقطی از شمال سوریه را داشته و حالا میخواهد این سیاست را به کل این کشور تعمیم دهد. به طوری که مقامات و فعالان اقتصادی ترکیه در حال برنامهریزی برای هدایت سرمایهگذاری و مراودات تجارت به بخشهای آسیبدیدهای مانند انرژی، آب، مسکن و زیرساختها هستند. با این حال یک مشکل اساسی برای آنکارا وجود دارد؛ اینکه ترکیه به تنهایی منابع مالی لازم را جهت پیشبرد چنین سیاستی در اختیار ندارد و ناچار است در مشارکتی بینالمللی بهویژه در همراهی با کشورهای حاشیه خلیجفارس، برنامه خود را عملیاتی کند.
نقشه راه
در حالی که دونالد ترامپ در سفر خود به خاورمیانه در اقدامی غافلگیرکننده با احمد الشرع دیدار و سپس تحریمهای سوریه را لغو کرد، شاهد بودیم که هفته گذشته نیز در سفر تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه ترامپ در سوریه، یک توافق ۷میلیارد دلاری در حوزه انرژی این کشور با مشارکت واشنگتن، آنکارا و دوحه امضا شد. در همین رابطه است که برخی کارشناسان معتقدند، بخشهایی که در اولویت بازسازی سوریه قرار دارند عبارتنداز: آب، انرژی، تولید و توزیع برق، استخراج منابع هیدروکربنی، کشاورزی، مسکن، حملونقل، مخابرات، آموزش و بهداشت و از آنجا که ترکیه به مناطق وسیعی در شمال و شمالغرب سوریه دسترسی داشته و آنها تصرف کرده، میتواند از این امتیاز برای پیادهسازی راهبرد خود در کل سوریه استفاده کند. طبق گزارشی که اندیشکده بنیاد ستا در آنکارا و مرکز مطالعات معاصر حرمون در استانبول در اسفندماه سال گذشته در این خصوص منتشر کردهاند، تمرکز آنکارا در مناطق تصرف شده شمال و شمالغرب سوریه خودکفایی و همچنین رفع مشکلات امنیتی آنجا بوده و مراد اصلان، نویسنده اصلی این گزارش که استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه حسن قلیونجو در استان غازیعینتاب است، در گفتوگو با المانیتور توضیح داده که برای گسترش موفقیتهای شمالغرب سوریه به سراسر کشور، نیاز به کارآفرینی سوری، حمایت عمومی و سرمایهگذاری خصوصی خارجی است. این گزارش هزینه بالقوه بازسازی سوریه را ۵۳۰میلیارد دلار برآورد میکند؛ مبلغی هنگفت برای کشوری که تولید ناخالص داخلی آن از ۵/۶۷میلیارد دلار در سال۲۰۱۱ به کمتر از ۳۰میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است.
سکوی پرتاب
بنابراین از منظر دولت اردوغان، استان مرزی غازیعینتاب قرار است نقش اصلی را در تلاشهای ترکیه برای بازسازی سوریه ایفا کند. گفتنی است پیش از جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱، ۶۰ درصد صادرات ترکیه به سوریه توسط استان غازیعینتاب صورت میگرفت و رقم مبادلات نیز از ۲۶۶میلیوندلار در سال ۲۰۰۰ به ۸۴/۱میلیارد دلار در سال۲۰۱۰ رسید. به گفته کارشناسان، این رشد عمدتا به دلیل توافق تجارت آزاد سال۲۰۰۴ و لغو روادید در سال۲۰۰۷ بود و باعث شد تا غازیعینتاب به دروازه اصلی تجارت سوریه با جهان تبدیل شود.
در همین راستاست که حسن باران اوجانر، دبیرکل اتاق بازرگانی غازیعینتاب، معتقد است، این استان نهتنها نقش اصلی در تجارت ترکیه با سوریه دارد، بلکه یک سرمایهگذار کلیدی در بازار سوریه نیز محسوب میشود. به گفته او حتی در طول جنگ داخلی، تجارت ادامه داشت و غازیعینتاب نقش مسیر تجاری مهم برای سوریه را بازی کرده و اقلام ضروری را برای نهادهای بشردوستانه سازمان ملل تامین میکرد. وی همچنین میگوید: اوضاع در حال بهبود است به طوری که صادرات غازیعینتاب به سوریه در دوره ژانویه تا آوریل سال جاری میلادی به ۱۸۷میلیون دلار رسید که ۲۳درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل دارد.
در همین رابطه و در حالی که بیشتر این صادرات شامل مصالح ساختمانی، آهن و فولاد، مواد غذایی و پوشاک بوده، دولت ترکیه به دنبال رشد صادرات کالاهای اساسی، خدمات درمانی و لجستیک در سوریه است. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که ترکها معتقدند، نیممیلیون نفر در غازیعینتاب زندگی میکنند و از ۴۰هزار عضو اتاق بازرگانی حدود ۱۰درصد آن، سوری هستند؛ در نتیجه این استان میتواند در خطمقدم تجارت با سوریه ظاهر شود.
لذا به نظر میرسد اولین اقدام ترکیه، به روزرسانی تجارت آزاد سال ۲۰۰۴ و بازگشایی کنسولگری سوریه در غازیعینتاب باشد؛ امری که میتواند مسیر بازگشت سوریهای ساکن ترکیه را هموار کرده و در عین حال به اقتصاد سوریه نیروی کار، سرمایهگذار و بازار مصرف بدهد. علاوه بر این موفقیت چنین برنامهای از فشار بر بازار کار ترکیه نیز میکاهد. به همین دلیل هم هست که چهارشنبه هفته گذشته وزیر کشور ترکیه، اعلام کرد، از زمان اولین عملیات نظامی ترکیه در سوریه در سال ۲۰۱۶ تاکنون حدود یکمیلیون سوری به کشورشان بازگشتهاند. با این حال، بیش از ۳میلیون پناهجوی سوری در ترکیه حضور دارند و آمار افراد فاقد مدرک مشخص نیست. موضوعی که به گفته مقامات ترک، میزبانی از آنها دهها میلیارد دلار برای آنکارا هزینه داشته است.
محدودیتها
البته دورنمای تحقق این استراتژی برای ترکها چندان آسان نبوده و محدودیتهایی در این زمینه برای آنکارا وجود دارد. در وهله اول، جهت بازسازی سوریه که ۵۳۰میلیارد دلار هزینه دارد، ترکیه نیازمند مشارکت سایر بازیگران است؛ زیرا اقتصاد این کشور با تورم، نرخ پسانداز پایین، لیر ضعیف و مشکلات ساختاری اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. علاوه بر این سوریه نیز قادر به پرداخت این هزینه کلان نیست؛ زیرا مانند عراق منابع عظیم هیدروکربنی جهت بهرهبرداری از آن جهت تامین مالی ندارد و بخش مهمی از میادین نفتی و گازی این کشور یا در طول جنگ داخلی آسیب دیدهاند و یا اینکه در اختیار کردها قرار دارند.
در نتیجه علاوه بر کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به خصوص عربستان، قطر و امارات که قصد دارند به عنوان بازیگران اصلی بازسازی سوریه معرفی شوند، به نظر میرسد که اروپاییها نیز به دنبال مشارکت در بازسازی بخشهایی نظیر حملونقل، زیرساختها و انرژی هستند. به همین دلیل هم هست که در مسیر لغو تحریمها بسیار فعال عمل میکنند. با این حال برخی تحلیلگران معتقدند، رویکرد شرکتهای اروپایی به سوریه بستگی به نحوه لغو تحریمهای اتحادیه اروپا دارد؛ یعنی هنوز مشخص نیست که این تحریمها قرار است به صورت تدریجی و موقت لغو شوند یا به طور کامل و دائمی؟ لذا اگر اتحادیه اروپا همه تحریمها را بدون قید موقت لغو کند، ممکن است شرکتها تمایل بیشتری برای ورود به سوریه داشته و به دنبال تشکیل ائتلافهای جدید اقتصادی باشند اما اگر تحریمها تدریجی لغو شود، انگیزه لازم برای ورود شرکتهای اروپایی ایجاد نمیشود؛ کمااینکه نباید از یاد برد که اکنون اروپاییها خودشان بیش از حد درگیر مسائل و چالشهای داخلی هستند.
بنابراین ترکیه تلاش میکند تا نوعی الگوی رقابت- همکاری توامان را با سایر بازیگران به خصوص اعراب حاشیه خلیجفارس برای تحکیم نفوذش در سوریه به کار بسته و خود را به یکی از بازیگران کلیدی آینده سوریه تبدیل کند؛ امری که میداند به تنهایی قادر به پیشبرد آن نیست و فکر میکند بهتر است کیک اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی سوریه را با سایرین تقسیم کند تا مطمئن شود در آینده سهمی بلندمدت از آن خواهد داشت.