بازی با دم شیر

محمدرضا ستاری
کدخبر: 590281

محمدرضا-ستاری

محمدرضا ستاری

ادعای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به‌خصوص امارات درخصوص جزایر سه‌گانه ایرانی اکنون تبدیل به پای ثابت مباحث آنها در نشست‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است. در همین رابطه چند روز پس از آنکه دوباره بحث جزایر سه‌گانه ایرانی در نشست شورای همکاری خلیج‌فارس مطرح شد، در سفر وانگ‌یی، وزیر خارجه چین به ابوظبی شاهد بودیم که چینی‌ها برای چندمین بار تمامیت ارضی ایران را در همسویی با شرکای عربی خود تهدید کردند.

در همین رابطه بیانیه مشترکی میان وزرای خارجه دو کشور منتشر شد که تحلیل محتوای آن بسیار حائزاهمیت است. در بخشی از این بیانیه تصریح شده که پکن از تلاش‌های مسالمت‌آمیز امارات برای حل مساله جزایر تنب‌ کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه و طبق منشور سازمان ملل متحد حمایت می‌کند! انتخاب واژه مسالمت‌آمیز در متن این بیانیه از آنجا حائزاهمیت است که چینی‌ها طرف اماراتی را بازیگر نرم و مطابق قاعده بین‌المللی قلمداد کرده‌اند. از سوی دیگر از منظر حقوق بین‌الملل، مطرح کردن موضوع مذاکره طبق منشور ملل متحد، چارچوبی را ارائه می‌دهد که در صورت پذیرش نفس مذاکره، سینگال ذی‌حق بودن امارات بر جزایر ایرانی مطرح شده و در صورت نادیده گرفتن این ادعاها، ایران را در مسیر مغایر قواعد بین‌المللی جلوه می‌دهد.

این موضوع که طی سال‌های اخیر در نشست‌های دو و چندجانبه کشورهای عربی تکرار شده و اتحادیه اروپا، چین و روسیه نیز بارها پای بیانیه‌های مرتبط با آن را امضا کرده‌اند، همزمان با اینکه تهدید امنیت ملی ایران محسوب می‌شود، تمامیت ارضی و به نوعی موجودیت کشورمان را نیز هدف قرار داده است. درنتیجه هرچند نمی‌توان در رابطه با منطق واقع‌گرایانه و خشک روابط بین‌الملل انتظار چندانی از بازیگران دوست و رقیب داشت و به‌صورت طبیعی تمامی کشورها به دنبال تامین حداکثری منافع ملی خود هستند اما برای پاسخ به طرف چینی و اماراتی چند نکته قابل طرح و بررسی است: نخست اینکه چینی‌ها نشان داده‌اند به هیچ عنوان بر سر مسائل ملی خود سکوت پیشه نمی‌کنند. از موضوع تایوان گرفته تا مرز لاداخ و هنگ‌کنگ، سیاست پکن واکنش شدید به هرگونه قرائت مغایر و مخالف است. حتی چینی‌ها در مواردی نظیر دعوت از دالای لاما رهبر تبت، مسافرت مقامات خارجی به تایوان، مساله استان سین‌کیانگ و مسلمانان اویغور یا نصب سامانه‌های دفاعی در کشورهایی نظیر کره‌جنوبی و فیلیپین نیز به هیچ عنوان سکوت نکرده و پاسخ مناسب ارائه می‌دهند به‌طوری که آنها با استفاده از ابزارهای سیاسی و اهرم‌های اقتصادی نوعی اتاق تنبیه درست کرده‌اند تا هر انتقاد یا عمل ضد سیستم را علیه خود پاسخ دهند و شواهد نیز نشان می‌دهد شاید در ظاهر این اتاق تنبیه نتوانسته جلوی چنین اقداماتی را بگیرد اما در بلندمدت اثرگذاری چشمگیر خود در مراعات کشورها را نشان داده است.

از سوی دیگر اماراتی‌ها در حالی ادعای ارضی بر سر جزایر ایرانی را مطرح می‌کنند که مستقیم به بحث امنیت ملی ایران ورود کرده‌اند. در واقع یارگیری عربی علیه ایران آن هم در سطح تمامیت ارضی نشان می‌دهد که آنها فارغ از عرصه شعاری و ادعاهای تکراری، اگر فرصتی مناسب نصیبشان شود در همراهی با متحدان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خود ممکن است این شعارها را به عرصه عمل نیز تعمیم دهند.

علاوه بر این بررسی کنش بین‌المللی امارات نشان می‌دهد که آنها در طول سال‌های گذشته به واسطه مسیر توسعه چشمگیر خود، حالا نقشی فرامنطقه‌ای برای خود قائل هستند و می‌خواهند به عنوان بازیگری تاثیرگذار در محیط پیرامونی نیز شناخته شوند.

به‌عنوان مثال ابوظبی اکنون با حمایت از ژنرال حمیدتی یکی از بازیگران تاثیرگذار در جنگ فاجعه‌بار داخلی سودان است، همچنین برخی گزارش‌های منتشر شده از نهادهای اطلاعاتی ایالات‌متحده نشان می‌دهد که امارات در نظر داشته یا همچنان دارد که یک پایگاه دریایی را در اختیار چینی‌ها قرار دهد.

از سوی دیگر در حرکتی قابل‌توجه که اتفاقا به اختلافات شدید میان امارات و عربستان دامن زده، ابوظبی با حمایت از شورای انتقالی جنوب نقشی مهم در تحولات یمن ایفا می‌کند. به عنوان مثال پیشروی این گروه شبه‌نظامی در قلب نفتی یمن در استان‌های حضرموت و شبوه نه‌تنها به آنها توان چانه‌زنی بالایی به گروه‌های مختلف در یمن می‌دهد بلکه می‌تواند زمینه‌ای برای تشدید درگیری‌های داخلی و حتی تجزیه جنوب یمن را به نفع ابوظبی فراهم کند.

در همین راستا هر چند که نحوه حکمرانی داخلی اماراتی‌ها و همچنین سیاست خارجی متوازن آنها قابل‌توجه و از جهاتی تحسین‌برانگیز است اما تبدیل شدن یک کشور به بازیگر مهم منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به غیر از پول و توسعه اقتصادی نیاز به مولفه‌های دیگری دارد که امارات فاقد تمامی آنهاست. در نتیجه هر چند که آنها از لحاظ اقتصادی، تجاری و مناسبات دیپلماتیک وضعیت خوبی داشته و همزمان با ایالات‌متحده، اروپا، چین، روسیه و کشورهای منطقه روابط مستحکم و استراتژیک دارند اما در نهایت ادامه نقشی که برعهده گرفته‌اند که بیشتر شبیه بازی خراب‌کنی است، ضد آنها عمل خواهد کرد. در همین راستا یک ضرب‌المثل فارسی برای ابوظبی توصیه خوبی است و می‌تواند برای جمع‌بندی این موضوع کفایت کند؛ ضرب‌المثلی که می‌گوید: در مجلس بزرگان، جایی بنشین که بلندت نکنند!

وب گردی